بعد از سونامی کره ای ها، امروز آگهی های اقتباس شده از آثار غربی پای خود را به جعبه جادویی گذاشته اند. اقتباس از فیلم های سینمایی نامی در تبلیغات بازرگانی که این روزها وارد تلویزیون شده اند هم قابل توجه و هم قابل تامل است. به گزارش ایرنا، عصر روز دوشنبه بانک ملی ایران در قالب کپی برداری از فیلم ماتریکس به تبلیغ امکانات دسترسی مشتریان این بانک از طریق تلفن پرداخت. در این تبلیغ، با بازسازی دو شخصیت اصلی فیلم ماتریکس، کدی به مشتری داده می شود که بعد از وارد کردن کد، مشتری به ماتریکسی ها می پیوندد. "کیانو ریوز" و "لارن فیش بورن" بعنوان نقش اول در این فیلم در تبلیغ بانک ملی در قالب مشتری و نماینده بانک بازسازی شده اند. بگونه ای که مشتری در قالب "ریوز" و کارمند به شکل ظاهری "فیش بورن" طراحی شده اند.
این برای نخستین بار نیست که صدا و سیما اجازه پخش تبلیغات برگرفته و کپی شده برخی از آثار سینمایی را صادر کرده است. چندی پیش بانک ملت نیز برای تبلیغ جوایز خود روی به مستند "راز" آورد تا بتواند مشتریان را به پس انداز در این بانک ترغیب کند. کپی برداری از فیلم های خارجی در تبلیغات بازرگانی تلویزیونی نشان از آن دارد که برنامه و الگوی مشخصی برای تبلیغات در سیما وجود ندارد و مشترکان دولتی و خصوصی این حق را دارند که از هر الگویی که می خواهند در تبلیغات خود استفاده کنند. حضور پیاپی تبلیغات کپی شده در سیما و شخصیت پردازی های انجام شده، پدیده ای است که این روزها با تبلیغات با الگوهای غربی در تلویزیون شاهد آن هستیم. تلویزیون یک رسانه عمومی است و اغلب مردم مخاطبان این رسانه بوده و از همه برنامه های این رسانه حتی آگهی های بازرگانی تاثیر می پذیرند. در این بین کودکان بیش از دیگر مخاطبان از پیام های بازرگانی تلویزیونی تاثیر می پذیرند که این موضوعی قابل تامل است. یک کارشناس رسانه می گوید: «یکی از مصداق های تهاجم فرهنگی کپی برداری از الگوهای غربی است. این الگو می تواند یک نماد، یک ضد ارزش و یا یک باور باشد. در حقیقت فرهنگ به مثابه درختی است که برگ های(نمادها) آن، برگرفته از ارزش ها و باورهای عمیق ملی است.»
امروز حضور عناصر و الگوهای غربی در تبلیغات بازرگانی نشان از یک نکته دارد و آن تخریب نمادهای داخلی و ترویج نمادهای غربی است. به نظر می رسد این روزها سیما علاقه بسیاری به محصولات فرهنگی یا غیر فرهنگی دیگر کشورها نشان می دهد؛ بگونه ای که بعد از سونامی کره ای ها که همچنان ادامه دارد، امروز نوبت آثار هالیوودی در آگهی های بازرگانی است و مشخص نیست این داستان دنباله دار به کجا خواهد رسید. ماتریکس فیلمی علمی-تخیلی به نویسندگی و کارگردانی برادران واچوفسکی است که در سال 1999 اکران شد.این فیلم آمیزهای از اکشن، هنرهای رزمی و یک فیلمنامه چندلایه است. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=28159
***دو نکته تکمیلی وبلاگ سینما ساحل نجات صهیون: این هم لینک مرتیط سابق همین وبلاگ درباره دو نکته مورد بحث: http://naghdefilm.parsiblog.com/Archive29106.htm الف -فیلم ماتریکس در مسیر عرفان یهود و اهداف اخرالزمانی مسیحیان ویهودیان صهیونیست می باشد و تهیه کننده ان جوئل سیلور، از قوی ترین کارگردانان یهودی صهوینسیت هالیوود می باشد.... /ب-متاسفانه چندی پیش نیز تبلیغ یکی از بانکها با الگوگیری از فیلم استعماری راز الگو گرفته بود که این فیلم هم با ترویج آرانش نمای مادی و دنیوی و سکولار مورد توجه عده ای غافل قرار گرفته است. در این باره قبلا مطالبی داشته ایم وباز هم خواهیم داشت.
راست می گویند تو موجب وهن نظامی!! مشکل در اندیشه تو است. نه آرمانگرایی نه واقع گرا... نمی دانم چه هستی؟! خط امام خمینی عزیز را که فراموش کرده ای و دغدغه های ایشان را اصلا نمی شناسی! با نیازهای امروز دنیا هم که آشنایی نداری.... همین مساله باعث شده هر جا بروی شر به پا کنی: دانشگاه کلمبیا، کنفرانس دوربان2 و همیشه موجب سرافکندگی جمهوری اسلامی شوی!!
کمی منطق داشته باش... چرا فکر می کنی نماینده «مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانی»؟
آخر مگر «جنگ ما جنگ عقیده است که جغرافیا و مرز نمی شناسد»؟
چرا باید از «مسلمانان آزاده ی جهان که علی رغم اختناق سیاسی حاکم بر آن ها با ترتیب کنفرانس ها و مصاحبه ها و سخنرانی ها پرده از اسرار جنایت بار آمریکا و ... برداشتند و مظلومیت ما را به دنیا نشان دادند تشکر» کنی؟
چرا ریشه همه مشکلات را این گونه تحلیل می کنی؟ چرا اعتقاد داری «تا زمانی که تعادل قوا در جهان به نفع مسلمانان برقرار نشود همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم می شود و هر روز شیطان بزرگ به بهانه حفظ منافع خود حادثه ای را به وجود می آورد»؟
چرا اعتقاد داری«اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهان خواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده نخواهند بود»؟
چرا توهم کرده ای «عطر خون های پاک شهدای عزیز ما در تمامی جهان پیچیده و اثرات آن را در اقصا نقاط عالم مشاهده می کنیم»؟
نباید «مانند صاعقه بر سر آمریکا و اسرائیل فرود می آمدی»...
آخر به ما چه که «جهان امروز تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است»
و مگر تو وظیفه داری «مسلمانان را در یک تشکیلات بزرگ اسلامی برای از بین بردن رونق و زرق و برق کاخ سفید» سامان دهی کنی؟
باید می فهیمدی این گونه حرف زدن دیگران را بر ضد ما می شوراند؟ دیدی چطور عکس العمل نشان دادند؟ چه کسی به تو گفته «قلب ها و چشمان پرفروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است و شراره ی کینه ی انقلابی تان، جهان خواران چپ و راست را به وحشت انداخته»؟
***
شنیده ام می خواهی در همه کنفرانس های بین المللی حاضر شوی؟! خدا به خیربگذراند... خواهش می کنم کمی دقت کن! ببین رفتارت چه تأثیری در دنیا داشته؟ اگر در رفتار و گفتارت دقت می کردی که سیاستمداران، رهبران جنبشهای سیاسی، متفکران و ... درباره تو این گونه موضع گیری نمی کردند:
• اساسا مشکل تو این است که زبان دیپلماتیک را بلد نیستی. هر چه می خواهی راحت می گویی. ببین اینها سخنان امام جمعه واشنگتن درباره تو است: چنین چیزی (شجاعتی) در سایر سیاستمداران وجود ندارد. احمدینژاد تنها رهبر سیاسی است که به صراحت و صادقانه و بدون استفاده از الفاظ سیاسی، در بزرگترین مجامع رسمی به بحث صهیونیستم پرداخته است. سخنان آقای احمدینژاد دقیقا همانی بود که از ایشان انتظار میرفت.
• چرا از حاکمان کشورهای عربی یاد نمی گیری؟ ببین آنها هیچ وقت با صحبت هایشان فتنه برپا نمی کنند اهل صلح و گفتگو هستند. به همین دلیل هم اندیشمندان عرب حق دارند تو را با حاکمانشان مقایسه کنند. ببین آقای التمیمی استاد دانشگاه بغداد چه گفته: چیزی که احمدی نژاد دارد و دیگر رهبران کشورهای عربی فاقد آن هستند، "شجاعت و دفاع از حقوق مستضعفان " است که طبق فرمان خداوند بزرگ هر انسان مسلمان و آزادهای باید این دو صفت را در وجود خود جای دهد. التمیمی در ادامه سخنانش به دعوت تو ایران برای اصلاح شورای امنیت و حذف حق وتو اشاره کرده و گفته: این پیشنهادی برای آزادی و برابری تمامی ملتهای جهان است و جوامع جهانی باید از این پیشنهاد "احمدی نژاد " استقبال کنند و آن را به فال نیک بگیرند چون حق وتو چندین بار موجب شده که جنایات رژیم صهیونیست در علیه بشریت بدون پاسخ باقی ماند.
• رفتار تو باعث شده جنبشهای اسلامی معاصر حرف های بزرگ بزنند چرا باید دکتر کمال الهلباوی سخنگوی سابق اخوان المسلمین بگوید: 100درصد به سخنان و مواضع احمدی نژاد در کنفرانس ضد نژادپرستی دروبان2 افتخار میکنم، و شکلگیری یک نظام جدید جهانی به رهبری و حضور فعال ایران، ونزوئلا، حزبالله و حماس را خواستار شود؟
• من نمی فهم چه کسی به تو مأموریت داده قلب زخم خورده مردم فلسطین را شاد کنی؟ همین کارها را کردی که فرج القم رئیس دادگستری فلسطین به تو گفته: از شما بابت سخنرانی خوب در اجلاس دوربان2 تشکر میکنم و ما هم مثل شما خواستار از بین رفتن نژاد پرستی و تغییر در شورای امنیت هستیم و مواضع حق وتو باید اصلاح شود. بعد هم گفته: درست است که نمایندگان اروپایی و لابی صهیونیستی در هنگام سخنرانی شما علیه اسرائیل و نژاد پرستیهایش سالن را ترک کردند، ولی سخنرانی شما دل ملتهای صلح دوست و آزاده را شاد کرد.
• مگر مجبورت کرده اند در سیاست خارجی به دستور قرآن عمل کنی و اسرائیل و آمریکا را به خشم آورده، به آستانه مرگ برسانی؟ آخر قدری هم به قلب ضعیف حاکمان اسرائیل رحم کن! مگر نخواندی "سیلوان شالوم" معاون نخست وزیر اسرائیل که در اردوگاه مرگ متعلق به دوران نازی در "اشوویتس ـ بیرکنائو " سخن میگفت، سخنرانی تو را در کنفرانس ضدنژادپرستی سازمان ملل را "شرم آور " خوانده. و گفته: ایران از هیچ کاری برای محو اسرائیل از روی نقشه فروگذار نمیکند ". آنها هم خوب فهمیده اند که تو به کمتر از زائل شدن این غده سرطانی راضی نمی شوی.
• حتی نویسندگان اردنی هم مساله را خوب تحلیل می کنند ببین خالد جعافره چه نوشته: ما پیش بینی چنین رفتاری را میکردیم و مطمئن هستم که رئیس جمهور ایران نیز به خوبی می دانست که عده ای در این جلسه کارشکنی خواهند کرد ولی عدم شرکت در این اجلاس به خاطر ترس از به هم خوردن سخنرانی، مهر تاییدی بر رفتار نژادپرستان بود. روزنامه های اسرائیلی فاش کردند که کسانی که سعی در ایجاد اغتشاش در جلسه داشتند، توسط رژیم صهیونیستی اجیر شده بودند که قصد تخریب جمهوری اسلامی را داشتند ولی شاهد بودیم که نتیجه برعکس بود و دست این رژیم برای همگان رو شد.
• می بینی؟ حزب الله لبنان که امید مستضعفان جهان است هم نتوانسته نسبت به رفتار تو سکوت کند و سخنرانى تو را در کنفرانس مبارزه با نژاد پرستى "دوربان 2 "در ژنو ، موضعگیرى شجاعانه و مسئولانه دانست. حزبالله لبنان در بیانیه خود اعلام کرده، موضعگیری شجاعانه و مسئولانه تو در کنفرانس دوربان 2، پشتوانه اساسى براى آرمان فلسطین و مایه امیدی برای همه مستضعفان جهان است که توانایی رویارویی با گردنکشی، ظلم، تبعیض و اشغالگری را دارند.
• اگر رفتارت منطقی بود که «یوسف الغوش» عالم اهل سنّت لبنانی برایت نامه نمی نوشت و نمی گفت: همانا موضع شرافتمندانه شما در کنفرانس دوربان 2 در ژنو (مبارزه علیه نژادپرستی) به تمام جهانیان ثابت کرد که شما شایستهترین و صادقترین دفاع را از امت اسلامی و از مسئله فلسطین به عمل آوردید. عمل کسانی که از حضور در این کنفرانس خودداری کردند، مصداق فرموده خداوند متعال است که میفرماید: «قل موتوا بغیظکم» (بگو از ناراحتی بمیرید) و آنانی که هنگام سخنرانی شما از سالن خارج شدند تنها میتوانند مصداق این کلام خداوند باشند که میفرماید: «کانهم حمر مستنفره فرت من قسوره» گویی مانند حمار رمیده از مقابل شیر فرار میکنند.
• لااقل اگر کمی عربی یاد می گرفتی می فهمیدی کشورهایی که اینقدر علیه ما سرو صدا می کنند هم مجبور شده اند درباره سخنرانی ات مطلب بنویسند و به شکست سنگین اسرائیل اعتراف کنند. روزنامه کل العرب در تحلیل سخنرانی ات نوشته: برخی کشورها به تحریم کنفرانس تهدید کردند و حتی سخنرانی احمدینژاد را نیز قطع کردند؛ عملا همه اینها عملی شد و این کارها نشان میدهد اسرائیل چقدر از رسوا شدن چهره حقیقیاش متضرر میشود
• چه اصراری داری سخنگوی مستضعفان جهان بشوی؟ اگر این هدف را نداشتی که عبدالحمید دشتی حقوقدان کویتی درباره تو نمی گفت: جمهوری اسلامی ایران در دفاع از ملتهای مسلمان و آزادیخواه جهان همواره پیشتاز بوده، سخنرانی دکتر احمدی نژاد نشان داد که "زبان احمدی نژاد "، زبان تمامی ملتهای آزادیخواه جهان است.
اینها که اینجا آوردم تازه گوشه بسیار کوچکی است از آنچه درباره تو گفته اند.
می بینی چقدر موجب وهن نظام شده ای؟!! http://www.edalatkhahi.ir/004143.shtml
گاف های پایان ناپذیر صدا وسیما
سؤالات زیادی ذهنم را مشغول کرده بود که چرا آن پیر جماران آن انسان روشن ضمیر، از صدا و سیما تعبیر دانشگاه را بکار می بردند. جوابم را گرفتم که چون در آن مراکز علمی دو ویژگی وجود دارد که در صدا و سیما باید چنین باشد: 1- دریافت روشنایی علم ودانش از طریق اساتید مختلف2- بهره مند سازی انسانهای مستعد یادگیری بدون درنظر گرفتن قومیت،گرایش و غیر آن که هرکدام با عدالت درس آموز ی خویش را از اساتید فرا می گیرند،اما متاسفانه این رسانه ملّی که می بایست رعایت توازن و عدالت را کند این خصیصه اسلامی و انسانی را رعایت نمی کند و ما سوتی های صدا وسیما را از دهه فجر سال 87 تا عید 88 پیگیری کرده تا به یک قضاوت رسیدیم که باید در صدا و سیما عزل اساسی انجام گیرد.
در دهه فجر ناجوانمردانه زیبا ترین و شیرین ترین روزهای انقلابمان را جولانگاه چهره های حزبی و مخالف دولت اسلامی کرده بود و ظاهرا این نهضت همچنان ادامه خواهد یافت تا هر چه میخواهند بگویند وباکی هم برایشان نباشد مثلا در یکی از برنامه ها درشبکه یک برنامه نقره وقتی مهمان برنامه جناب آقای محمد علی نجفی کارگردان سریال سربداران شرکت داشت این آقا در جواب اولین سئوال مجری بدون هیچ ارتباطی بحث را به آقای میرحسین موسوی کشاند و در ضمن تعریف از ایشان وتوهین تلویحی به رئیس جمهور اسلامی ایران ،میرحسین موسوی را بهترین گزینه برای ریاست جمهوری معرفی کرد و ایشان را شایسته این جایگاه دانست شاید دیده باشید در این ایام که به بهانه تعریف خاطرات دوران مبارزه هر که مخالف دولت بود فرصت پیدا کرد که به صدا وسیما بیاید و با تعریف خاطره چنین القا کند که فقط ما بودیم که زحمت کشیدیم و حالا حق مارا احمدی نژاد غصب کرده است آیا فقط انقلاب را این چند نفر انجام داده اند؟ و کسان دیگری در این میدان بزرگ نقش نداشته اند انصاف کجا رفته است؟ یا یکی از سوتی های دیگر صداو سیما این است که یکی ازکارشناسان تاریخی اخیرا گفته است که از نظر من انفجار سینما رکس آبادان در سال 1356 کار ساواک نیست در حالی که از مسلمات تاریخ انقلاب ما، دست داشتن سازمان مخوف ساواک در امر انفجار سینما رکس آبادان بوده است به هر حال باید گفت زوار صدا وسیما از سوتی دادن ها در رفته به راستی چه باید کرد ؟آیا مسئولان وظیفه ندارند جلوی حجم گاف های بجا و نابجای صدا و سیما را بگیرند؟
اما بگذریم که همه اینها سوتی بود و اتفاق! و شاید غرض و مرضی در کار نیست اما فراتر از این موضوع در دهه فجرسال گذشته برنامه ای اتفاق افتاد و آن این بود که کسانی که باید مطرح بشوند، نشدند وکسانی که نباید مطرح بشوند، مطرح شدند. مثلا آیا شهید مطهری رئیس شورای انقلاب وقت هیچ نقشی در انقلاب نداشت؟ آیا در کنار امام نبود؟آیا تئوریسین انقلاب نبود؟ چرا در برنامه های فجر سال گذشته از شهید بهشتی و مطهری نامی برده نمی شد و اگر هم برده می شد گذرا و بدون تحلیل ازآن عبور داده میشد! آیا مغز متفکر جهان اسلام فیلسوف بزرگ آیت الله مصباح یزدی هیچ نقشی در مبارزات حق طلبانه ملّت سلحشور ایران نداشته است که یک بار هم در این ایام، مصاحبه ای و نشستی با این مرد بزرگ انجام نگرفته است؟؟!!!
نکند آقایان شبهات هتاکانی که چندین سال تبلیغ کرده اند که آیت ا... مصباح در مبارزات نبوده است مورد مقبول واقع شده است؟! در حالی که به قول آقا مرتضی تهرانی که می فرمودند استاد ما در قبل از انقلاب دائما از دست ساواک فراری بود و به مدرسه حقانی نمی آمدند یا مثلا حضور بسیار پررنگ آیت ا... یزدی بر همگان مشهود است چرا و چرا ؟؟! در حالی که بعضی از افراد مطرح در دهه فجر انقلاب سال گذشته با اینکه نقش مهمی در انقلاب نداشتند به طور متوالی در شبکه های مختلف ازآنان به عنوان صاحبان انقلاب نام برده می شد و این خطر بزرگی است و از جهتی دیگر در دهه فجر سال گذشته حجم اطلاعات وداده های انقلاب بدون تحلیل کار پسندیده ای نبود زیرا که می بایست اطلاعات انقلاب که به مردم داده می شود جهت دار و هدفمند انجام می شد در حالی که فقط اطلاعات خشک و خالی و غالبا بدون پردازش وتحلیل!درحالی که مردم امروز بسیار باهوش و با اطلاعات بالا زندگی می کنند و از این نهاد رسانه ای توقع این است که همانطور که در جریان غزه با حرکت بسیار عالی امپریالیزم خبری را در هم شکست و در پی هر خبری،تحلیلی صورت می گرفت در این مورد انقلاب هم انجام می گرفت.
از سوتی های دیگر صدا وسیما در ایام نوروز سال 88 اگر دقت کنیم:
اگر به آرم شبکه دو در مورد نامگذاری سال توسط مقام عظمی ولایت توجه کنید کلمه متمایز شده بیانگر همه چیز هست! از اینکه بگذریم در روز عید حرکات زیبای دیگری وجود داشت که قابل بیان است، آقای محمد اصفهانی به صورت زنده با گروه کر خود آواز فرمودند! البته گروه کر ایشان شامل تعدادی از عزیزان خواهر و برادر و البته از نوع محجبه بود که شوربختانه تصویر بردار عزیز علاقه عجیبی برای موج رفتن روی صورت خواهران عزیز داشت تا برنامه هر چه بیشتر شبیه یک شو به نظر آید!شاید تصویر بردار خانم بودندواشکال شرعی نداشته!!
برنامه کلاه قرمزی و پسر خاله و پسر عمه زا! هم امسال ساعت20 مهمان خانه های ماست. طبق معمول تعدادی افراد خوشنام و خوش... بی خیال این خوش ها! مهمان این برنامه فاخر هستند، از خاله باران تا امین حیائی و آتیله پسیانی و ... جالب اینکه در پس دیالوگ های مجری و عروسک ها نکات جالبی وجود دارد، جایی که پسر خاله به مجری گوشزد میکند"بچه هایی هستند که لباس نو ندارند، آجیل و شیرینی ندارند!" البته باز جای شکر داره که این برنامه برای خردسالان تهیه شده وگرنه خدا باید به داد ما می رسید با این سیاه نمایی ها! عجیب است و جای سوال است که حضور خانم کوثری بعد از چند سال دوری از رسانه ملی با لابی پدر گرام بوده یا ...
اما جالب می شود زمانی که بدانیم در فیلم ماه عسل که مابین ساعت21 الی 11:30 از شبکه2 پخش میشود از چهره های خوشنام تری چون "خاطره حاتمی" هم استفاده می شود! ایشان در دو فیلم قبلی خود که من در خاطر دارم "گرگ و میش و قرنطینه" دست به کارهای محیر العقولی زد که با معیارهای ما خیلی جور در نمی آید، تیم سازنده فیلم قرنطینه با یک حرکت موزیانه داستان فیلم را بهانه کرده و سر این عروسک خیمه شب بازی را از بیخ تراشیدند تا نشان دهند پیاده نظام ناتوی فرهنگی در بطن جامعه هنرمندان ما غوغا می کند اما گوشی برای شنیدن نیست تا این فریاد رسا را پذیرا باشد و پاسخ متناسب را به آنها بدهد.
در زمان اصلاحات برانداز این حرکت یک امر عادی برای شکستن قبح حجاب بود اما در دولت عدالت و امید چرا باید به اینگونه فیلم ها مجوز پخش یا حتی ساخت داده شود ؟! در حالی که دختران محجبه ترکیه و فرانسه برای مصون ماندن از گزند پلیس ها کلاه گیس بر سر میگذارند در کشور ما برای شکستن قبح حجاب سرشان را از بیخ مثل گوسفند میتراشند و مسئولین هم در خواب غفلت مثل همیشه کیف میکنند که سینما دوباره احیا شده و روند رکود بازارش متوقف شده ! چگونگی ورود این بازیگران در سیما سوال برانگیز بوده و هست .بگذریم، داستان فیلم از بازیگران نامدارش جالبتر است ، این خانم می خواهد سر خاطرخواه سابقش را به خاطر پول گول بمالد و جای سوال است که چگونه این نوع فیلمنامه ها تبدیل به فیلم میشود؟فیلم هایی بی محتوا و کم ارزش در تعارض کامل با عرف جامعه چگونه به این راحتی بر روی آنتن میروند و بازیگران آنها از سیمای ملی سکوی پرتاب برای معروف شدن خود استفاده کرده و بعدا طلبکار آن سیما هم میشوند که چرا دیگر آنها را ساپورت نمی کند؟
اگر صدا و سیما یک رسانه ملی است و احتمالا از بودجه بیت المال خرج می کند، لطف کنند شفاف سازی کنند چه مقدار پول صرف این سریال ها میشود ؟! شبکه سه شاهکار شاهکار های خود را در روز عید ارائه داد. فرزاد حسنی به عنوان یک مجری با کت و شلوار طلایی و زیر ابروهای حنایی میزبان خانه های ما بود تا وقت تحویل سال، کسی یکوقت خدای نکرده به سراغ وسایل دیگری چون ریسیور نرود! استفاده از مهمان های ویژه ای چون محسن یگانه فرزند شهید یگانه ! احسان خواجه امیری \"لابد پدر طاغوتی ایشان هم جدیدا مرحوم شده یا اگر شد باید جزء شهدا به حساب آید آقای طناز معروف "خلیل جوادی" و فیض بردن از شعر زیبای ایشان در جایی که بسرودند: دور فردوسی رو چند نفر گرفتند"چهار شنبه سوری" ریشش رو سوزندند!!! البته خنده دار بود وقتی ایشان در قسمتی از شعر خود جوان هایی که زیر ابروی خود را برمی دارند و موی خود را مشک میکنند به سخره گرفت و دو مهمان دیگر بعلاوه جناب حسنی قیافه ای دیدنی پیدا کردند!
اما آزار دهنده ترین صحنه ها وقتی بود که پخش شبکه و تهیه کنندگان آن? تصاویر شهدا و مقام معظم رهبری را با صحنه های احسان خواجه امیری که در دل ابر و رقص نور به عالم خود بود! میکس کردند تا یکوقت کسی نگوید این چه وضعیه؟
اما شبکه پایتخت ! "نمیدانم در روزگاری که از واژگونی تاج و تخت بیش از سه دهه می گذرد چه اصراری وجود دارد از اسم پایتخت بجای تهران استفاده شود" آره شبکه پنج سیما یعنی شبکه تهران در روز عید از یک از تعداد زیادی بازیگر دعوت به عمل آورده بود تا آمار بازدیدکنندگانش دچار افت نشود و خود را در بالانس با دیگر شبکه ها بالا نگه دارد.
کارنامه درخشان سیما با پخش تعداد زیادی فیلم روز دنیا و البته هالیوودی درخشان تر میشود تا این سوال چون پتک بر سر ما فرود آید که شعار مرگ بر آمریکا را قبول کنیم یا دم خروس را؟ اصلاح الگوی مصرف باید از فرهنگ و الگو های فرهنگی شروع شود .آیا وضعیت فرهنگ و هنر همچنان در مظلومیت باقی خواهد ماند؟ آیا این ویروس ها و میکروب های خطرناک با زدن هزاران شعبه دیگر وتکثیر خود کثیفشان، آینده فرزندان ما را در باتلاق تباهی فرو خواهند برد؟ خوب است کسانی که به نقد بی رحمانه دولت اعتقاد دارند و از پخش یک مستند مربوط به سفرهای استانی رئیس جمهور طفره میروند کارنامه این چند سال زعامت خود را بر صدا و سیما به مردم ارائه دهند ? بگویند که با تبلیغات ثانیه ای ??? هزار تومان و بودجه هشت برابر شده چه کرده اند ؟ بودجه ای که در زمان لاریجانی در نهایت خود به ?? میلیارد تومان رسید اما در زمان این عزیزان به ??? میلیارد تومان هم افزایش پیدا کرد. آیا ما به عنوان جزئی از ملت حق نداریم از این مسائل سوالی کنیم ؟ اگر داریم پس خواهشمند است جوابی در خور شان ملت شریف ایران بدهید.
اما برای آنکه ملت اسلامی ایران ما را مذمت نکند که در کنار بودجه های کلان صدا وسیما که از بیت المال تهیه می شود وباید به وظیفه خویش عمل کند اما به خاطر غفلت یا تغاقل صدا وسیما انتقادهای علما و مراجع بزرگوار را در این مقوله به عنوان شاهد ومستند در ساحت و عرصه فرهنگی میآوریم که فرهنگ حاکم بر صدا و سیما به گونه ای اقتضا می کند که باید نهضت اصلاحی بر اساس تفکر ولایی ولایت فقیه در صدا وسیما شکل گیرد وپایه تمدن بزرگ اسلامی را بر اساس رسانه طراحی گردد البته به مسئولان صدا وسیما باید گفت اگر شعار عبور از احمدی نژاد را در سر بپرورانید وبا ظرافت های تبلیغی و رسانه ی بخواهید مردم را متوجه مسائل خاص خود کنید نتیجه آن خواهد شد که از خود عبور خواهید کرد:هر چند مردم در راهپیمائی عظیم 22 بهمن سال گذشته طبق خبر، خبرگزاری آلمان که گفت ایرانیان برای همبستگی با دولت اسلامی در راهپیمایی میلیونی شرکت کردند وباید بدانید این دست و پا زدن شما کاری از پیش نخواهد برد و چه بهتر است با حرکت توفنده مردمی در جهت پاکیزه حمایت از دولت اسلامی هماهنگ شوید زیرا که قطار انقلاب به سوی هدف غایی در حرکت است و متوقف نخواهد شد و باید باورمان شود که از طلوع فجر گذشتیم و به طلوع آفتاب ظهور نزدیک شده ایم پس خودتان را بیش از این اذیت و آزار ندهید که انتخابات سال 1388 به مانند راهپیمایی سال گذشته 22 بهمن ،دولت اسلامی با قدرت دو چندان به عرصه ظهور خواهد رسید و مردم طعم شیرین حاکمیت انسانهای صالح را بیش از پیش خواهند چشید.
مستندات گله مندی بزرگان از صداو سیما در ساحت فرهنگ اسلامی:
رهبر انقلاب در دیدار روز پنج شنبه با ذاکران اهل بیت به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام ا... علیها به شکل بی سابقه ای از صدا و سیما انتقاد کردند. (16تیر 1386)
حضرت آیت ا... سبحانی از بدحجابی در صدا و سیما انتقاد کرد و افزود : در حالی که نیروی انتظامی طرح مبارزه با بدحجابی را در کشور اجرا میکند، افرادی در سیما حاضر می شوند که موازین اسلامی را رعایت نمیکنند و این با برنامهها و سیاستهای کشور همخوانی ندارد.(3خرداد 1386)
حضرت آیت ا... مکارم شیرازی از حرکت رسانه ملی به سوی سکولار شدن اظهار نگرانی کرد.متاسفانه امروز رسانه ملی به سمت سکولار شدن حرکت می کند و عقایدی در این رسانه لانه کرده اند که آهسته و بی سر و صدا، تلویزیون را به سمت سکولار جهت می دهد و این هشداری جدی برای مسئولان است. در روزهای اخیر شاهد برنامه هایی هستیم که بعضی از هنرمندان دوران طاغوت را در سیما به عنوان الگو مطرح و به بینندگان معرفی می کنند و این بانظام ارزشی ماناسازگار است.(3خردادماه 1386)
http://www.nahalnews.com/f_display_art.php?id=5
ازروزی که جوانان به عنوان نخستین ایمان آورندگان به پیامبر رحمت(صلی الله علیه و آله و سلم)، حضور خود را در عرصههای گوناگون انقلاب توحیدی اسلام جشن گرفتند، نگاه بشریت معطوف به مکتبی شد که با «فطرت» و «طبیعت» همة انسانها خصوصاً نسل جوان هم خوانی داشت، نگاهی که در طول قرنها موجب گرایش نسل جوانی شد که کرامت و عزت خود را در «هویت دینی» جست و جو کردند. تکرار این حادثه بزرگ، در انقلاب اسلامی و نقش محوری جوانان در شکلگیری و پیروزی انقلاب و پس از آن جان فشانی این قشر در پاسداری از ارزشها و آرمانها، از همان روزهای نخست، دشمن را بر آن داشت تا با به کارگیری همه ابزارها خصوصاً «رسانه های جمعی»، جوان ایرانی را از «هویت» بازیافته «دینی» خود جدا سازد و با این رویکرد خود، انقلاب را از سرمایه ای بزرگ در پیشبرد اهداف خود محروم سازد؛ اما هدایتهای عالمانه و دلسوزانه امام، این قشر به خدا پیوستة از دنیا رسته را در مسیر دفاع و تبلیغ و ترویج انقلاب در میدان باقی گذارد. در نگاه امام راحل تحول درونی و هویتیابی قشر جوان ریشه در ارادة خداوند داشت و از این رو به صراحت فرمودند: «این تحول روحی، این تحولی که در جوانهای ما پیدا شد، این دست خدا بود، بشر نمیتواند در ارواح مردم این طور مؤثر باشد.»[1]
ایستادگی جوانان در برابر فشارهای اقتصادی، نظامی و خصوصاً «رسانهای» غرب و جهان کفر، امام را بر آن داشت که این پیر روشنضمیر، هم قدم و همراه نسل جوان، از جوانان این سرزمین به عنوان سمبل شرافت انسانی یاد کنند: «شرافت انسانی به این است که در مقابل زور بایستند؛ جوانان ما ایستادند.»[2]
هدایت پیامبر گونه امام راحل، راه را بر خلف صالح آن امام هموار ساخت و رهبر معظم انقلاب با هدایتهای امام گونه خود، نسل دیگری از جوانان را در مسیر دفاع از ارزشهای الهی و انسانی هدایت کردند. ایشان، پرچمی را که نسل جوان پانزده خرداد و بهمن 57 در دست گرفته بودند، پر صلابت به اهتزاز درآورده و با شناختی درست از نسل جوان و چالشهای فراروی او، در این فصل از انقلاب، بازشناسی «هویت جوان» از سوی خود جوانان را نیاز عمده آنان میخوانند. ایشان، خطاب به متولیان فرهنگی، آنان را به همدلی و همراهی با این قشر فرا میخوانند و میفرمایند: «نیاز عمده جوان، هویت است، باید هویت و هدف خودش را بشناسد، باید بداند کیست و برای چه میخواهد کار و تلاش کند. دشمن، میخواهد هویت جوان ایرانی را از او بگیرد، اهداف او را از بین ببرد، فضا را تیره کند، به او بگوید تو یک موجود حقیر و محدود هستی، پیش من بیا تا تو را زیر بال بگیرم!»[3]
رهبر انقلاب با ترسیم صفات زیبای جوان به تابلویی زیبا، این مَنْظر و منظره را امیدبخش و کلیدی برای ورود به دنیای متعالی و گذر از مشکلات برمی خوانند و میفرمایند: «جوان حق را آسان میپذیرد... جوان راحت و صادقانه اعتراض میکند و بیدغدغه و بدون هیچگونه گرفتاری درونی اقدام میکند... پذیرش آسان، اعتراض صادقانه و اقدام بیدغدغه را شما کنار هم بگذارید، ببینید چه حقیقت زیبایی به وجود میآید و چه کلیدی برای حل مشکلات است.»[4]
بیشک این صفا و صمیمیت و حس زیباپرستی که رهبر انقلاب از آن به عنوان فرصتهایی برای تعالی جوان و پیشبرد انقلاب جوان به دست جوانان ترسیم میکنند، امروز توسط «رسانههای» جمعی جهان و شبکههای ماهوارهای، مورد هجوم قرار گرفته تا با تغییر ذائقه زیباشناختی و زیباپرستی، جوان را از «هویت دینی» جدا سازند و آن را به تهدیدی جدی برای انقلاب مبدل کنند؛ از اینرو رهبری، شناساندن زیبایی حقیقی از زورقهای زیبایی که در مغز آن زهر کشنده پیچیده شده است را وظیفهای خطیر برشمرده و هشدار میدهند: «انسان به خصوص جوان، از زیبایی و زیباسازی خوشش میآید و دلش میخواهد که خودش هم زیبا باشد و این عیبی هم ندارد؛ یک چیز طبیعی و قهری است؛ در اسلام هم منع نشده است، آن چیزی که منع شده فتنه و فساد است.»[5]
رهبر انقلاب با خطاب به جوانان که عزیزان من! «جوانی» است که «پیری» را شکل میدهد.[6] در جایی دیگر خطاب به این قشر میفرمایند: «اگر امروز در محاسبات مادی و زرنگیهایی که باب مردم دنیا طلب است وارد شدید، مسیر آینده به همان سمت ترسیم خواهد شد»[7]
به انحراف کشاندن فطرت و طبیعت جوان، خلط بین زیبا دوستی و زیباپرستی با دنیاگرایی و دنیاطلبی و جلوه دادن راه خدا و معنویت به عنوان راه بنبست فرا روی جوان امروز، نسخه همة رسانههای دیداری و نوشتاری و مجازی مکتب لیبرال دمکراسی است و به همین دلیل، رهبری انقلاب خطاب به نسل جوان، صمیمانه و صادقانه -چون روح و روحیة جوان- خطاب به آنان میفرمایند: «راه معنویت و صفا، کوچه بنبست نیست!»[8]
[1] . صحیفه امام، ج 9، ص 4.
[2] . صحیفه امام، ج 18، ص 132.
[3] . بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان در مصلای رشت 12/2/1380.
[4] . بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان استان اصفهان 12/8/1380.
[6] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار تعدادی از دانشجویان تشکلهای اسلامی در مراسم افطاری شب23 ماه رمضان 1/11/76.
[7] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای مرکزی مؤسسه کفا 24/4/1380.
[8] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با گروه کثیری از جوانان استان اردبیل 5/5/1376.
منبع:نشریه فرهنگ پویا-شماره8-9-دفترپژوهش های فرهنگی قم- ویژه نامه رسانه هویت جوان-شهریور1387- پیشنهادم این است که همین امروز سریعابه آدرس زیر عضو این مجله ارزشمند شوید: "قم-بلوار امین-بیست متری گلستان-کوچه4- پلاک31 "و یا صندوق پستی"146/37165" و یا تلفکس".2512113667"
هاگانا چیست؟
هاگانا نام یک سازمان شبه نظامی تشکیل شده توسط شهرک نشینان صهیونیست بود که در سال 1921تشکیل شد که در آن زمان بطور سری و با نام « دفاع و عمل» به فعالیت پرداخت. بعد از آن، کلمه عمل حذف گردید و کلمه «دفاع» باقی ماند که به معنای «هاگانا» است. مقصود این سازمان تهاجم به زمین و کارگران و سربازان بود.و رفته رفته به شاخه نظامی غیر رسمی آژانس یهود تبدیل گردید.
مأموریت این سازمان حملات تلافی جویانه بر علیه اعراب فلسطینی بود.این سازمان در ادامه فعالیت خود اقدام به تأسیس یک شاخه اطلاعاتی به نام شای نمود که اطلاعات لازم را در خصوص مبارزه سیاسی و نظامی با اعراب فلسطین و کشور های عرب در اختیار سران رژیم صهیونیستی قرار می داد.
با اینکه معنای این کلمه دفاع است، این گروه به عملیات مسلحانه بر ضد مسلمانان پرداخته و همچنین در عملیات اسکان مهاجر نشینها مشارکت کرد و در مهاجرت قانونی و غیر قانونی صهیونیستها یاری رساند. این گروه همچنین در طول انقلاب عربی در سال 1936 با انگلیس همکاری داشت و در سال 1931، بعضی از عناصر هاگانا بهمراه اعضائی از «بیتاد»، سازمان « آرگون » را تشکیل دادند که بزرگترین نقش را در برپائی دولت اسرائیل و قتل و آواره سازی فلسطینی ها داشت و شعار و نشان این گروه، عبارت « فقط با اسلحه » بود که در زیر آن عبارت « فقط همین » نیز نقش بسته بود. این سازمان با اعلام استقلال اسرائیل در سال 1948 منحل گردید.
تولد دوباره هاگانا این بار در فضای مجازی:از حدود دو سال و نیم پیش یک جوان آمریکایی یهودی الاصل به نام Androw Aaron Weisburd در آمریکا اقدام به تأسیس گروهی به نام هاگانا نمود.اما تفاوت این هاگانا با هاگانای اسرائیلی که در دهه 1930 تأسیس شده بود این است که حوزه هاگانای جدید در فضای مجازی و شبکه جهانی اینترنت است.مسئول این گروه هاگانا را یک سازمان غیر دولتی (NGO) می نامد. در حالیکه چنانچه در ذیل خواهد آمد باتوجه به نوع و گستره فعالیت این گروه، ارتباط با محافل آمریکایی-صهیونیستی و حمایت دولتی از این گروه به وضوح قابل تحلیل است.
شعار هاگانا: دفاع اینترنتی، آرامش آمریکایی ها برای اسرائیل
Weisburd مسئول هاگانای مجازی در معرفی این گروه می نویسد:«دفاع اینترنتی: آرامش آمریکایی ها برای اسرائیل..زیرا اسرائیل خیلی مهم تر از آزادی شما است!»
فعالیت های این گروه به طور کلی به سه بخش تقسیم می شود:
1-شناسایی وب سایتهای اسلامی
2-تلاش برای تعطیلی آن ها از طریق اعمال فشار بر میزبان ها (Hosting)
3-انجام حملات هکری بر علیه سایت های اسلامی
که ذیلاً به تفصیل در مورد آن ها توضیح داده شده است. از نگاه این گروه سایتهای اسلامی بدون در نظر گرفتن مذهب (شیعه و سنی) به دو گروه تقسیم می شوند:
سایتهای اسلامی-جهادی: هر گونه سایت اسلامی که حاوی مطالب جهادی،اخبار جهادی، دفاع، مقابله با اسرائیل و صهیونیزم، مطالب ضد اسرائیلی و ضد صهیونیستی، حزب الله و تمامی گروه ها و سازمان های وابسته به آن، مقاومت و هرگونه مطلبی بر علیه اشغالگران درفلسطین،عراق، افغانستان وهر جای دیگر دنیاوسایتهای تحریم اقتصادی اشغالگران.(لازم به ذکر است که کلیه سایتهای حزب ا…لبنان وتمامی سایتهای مربوط به رهبر معظم انقلاب درلیست سیاه این گروه قرار دارندکه پیوست می باشد.)
سایت های اسلامی معتدل: کلیه سایت های اسلامی به جزموارد فوق الذکر که شامل تبلیغ اسلام،دعوت به اسلام،سایت علما ومراجع و شخصیتهای اسلامی و…
این گروه در ابتدا با توجه به تقسیم بندی ذکر شده اقدام به شناسایی کلیه سایت های مذکور علی الخصوص گروه سایت های اسلامی-جهادی نموده و اطلاعات کاملی از مسئولین آن ها و میزبان ها بدست می آورد.سپس باتوجه به لیست تهیه شده که در مورد سایت های اسلامی-جهادی لیست سیاه (Black List) نام دارد، در مرحله اول اقدام به نامه نگاری به میزبان (Hosting) مربوطه می شود.این نامه نگاری توسط تشکیلاتی به نام دفتر تحقیقات فدرال انجام می پذیرد.طی این نامه نگاری به میزبان مربوطه اعلام می شود که شما میزبان یک سایت تروریستی هستید و یا باید آن را از هاست خود اخراج کنید و یا شرکت شما دیگر سرویس نخواهد گرفت!(یکی از موارد مستند جهت اثبات ارتباط و پشتیبانی این گروه توسط محافل دولتی همین تهدید هاستینگ به قطع سرویس در صورت عدم اخراج سایت مذکور می باشد.) طی این روند تعداد زیادی از سایت های اسلامی به طور کلی از شبکه اینترنت حذف شده اند و یا با توجه به اخطار شرکت هاستینگ، مجبور به نقل مکان به دیگر هاستینگ ها شده اند.سایتهای بزرگی مانند اسلام آنلاین، سایت تلوزیون المنار لبنان و سایت حزب الله از جمله این موارد می باشند.
اعمال فشار هاگانا و دفتر تحقیقات فدرال از طریق دولت آمریکا به دیگر دولت ها
طی حذف مکرر تعداد زیادی از سایت های اسلامی از هاستینگ های مختلف در دنیا آن هم به دلیل اعمال فشار و ارهاب و تهدید هاگانا و دفتر تحقیقات فدرال، مسئولین این سایت ها بر آن شدند تا سایتهای خود را به هاستینگ هایی منتقل کنند که تحت اعمال قوانین دولت آمریکا نباشند و در این بین بعضی شرکت های میزبانی مالزیایی گزینه مناسبی برای آن ها بودند.این سایت ها بلافاصله کلیه اطلاعات و فایل های خود را به میزبان های مالزی منتقل کردند(مهاجرت اجباری!)
ازآنجا که هاگانا تا محو کلیه آثار وب سایت های اسلامی-جهادی به تلاش خود ادامه داده و فقط به انتقال آن ها از میزبان هایی که تحت اعمال قوانین آمریکا می باشند بسنده نمی کند، از طریق دفتر تحقیقات فدرال به دولت مالزی جهت اخراج سایت های مذکور فشار وارد آورد. آن ها به آنچه می خواستند دست یافتند و سایت های مورد نظر که برای فرار و در امان ماندن از مهاجرت اجباری و در نهایت تعطیلی اجباری توسط هاگانا و دفتر تحقیقات فدرال به هاستینگ های مالزی پناه آورده بودند از آن جا نیز اخراج شدند.
هنگامی که عملیات تعطیلی این سایت ها به پایان رسید در صفحه اول آنها علامت هاگانا و تصویر یک کلاشینکف معکوس به نشانه توقف و به تعطیلی کشاندن آن نشان داده می شود. کار به هیمن جا تمام نمی شود.بلکه بعد از تعطیلی و نابود سازی سایت های اسلامی-جهادی دیگر سایت های اسلامی که هاگانا آن را سایت های پشتیبان و پیرو می نامد که شامل سایت های تبلیغ اسلام، دعوت به اسلام، سایت های مراجع و علماء و … نیز مورد مهاجرت اجباری و در نهایت تعطیلی اجباری قرار می گیرند. این تروریسم فکری و عملی که هاگانا بدان اقدام می ورزد، بر خلاف کلیه قوانین و روشهای متداول در دنیای مجازی اینترنت است، هیچ قانون رسمی وجود ندارد تا وبگاهها را از انتشار تفکر خود یا ترویج اعتقادی که بدان ایمان دارد باز بدارد که اگر چنین بود از فعالیت دهها هزار وبگاه جنسی که انتشار دهنده فحشا و رذالت هستند یا وبگاههائی که به جمعیتهای مسیحی تندرو یا یهودی نژاد پرست تعلق دارد، یا پایگاههائی که مختص شیطان پرستی است و پایگاههای شخصی نژاد پرست یا ضد اسلام و مسلمانان، جلوگیری می شد!
اعمال فشار بر علیه بزرگترین موتور جستجوی جهان
گستاخی و بی پروایی هاگانا در مبارزه با آنچه که توسط این گروه موارد آنتی سمیتیک یا ضد سامی و ضد اسرائیلی نامیده می شود به همین جا ختم نمی شود.اخیراً گروه مرتبط دیگری به نام گروه مبارزه با بدنام سازی که به اسرائیل وابسته است دادخواستی بر علیه شرکت گوگل تهیه کرده است و در آن خواسته شده است تا گوگل در نتایج موتور جستجوی خود سایت های ضد اسرائیلی و ضد صهیونیستی را حذف کند.دلیل این خواسته آن است که اگر شخصی کلمه یهود را به زبان های مختلف در پایگاه گوگل جستجو کند سایت های ضد اسرائیلی و ضد صهیونیستی در نتایج جستجو نمایش داده می شوند.این گروه شرکت بزرگ گوگل را بر آن داشت تا ضمن عذرخواهی رسمی، سایت های ضد اسرائیلی و ضد صهیونیستی را از موتور جستجوی خود حذف کند.
بیشترین حملات هکری و ویروسی مربوط به اسرائیل
نتایج تحقیقات اینترنتی شرکت های بزرگی مانند Riptech و Symantec که در زمینه راه های حفاظت و امنیت در اینترنت فعالیت می کنند نشان می دهد که اسرائیل در بین تمامی کشور های دنیا رتبه نخست حملات هکری را به خود اختصاص داده است.به طوریکه در یک بازه زمانی مشخص از چهار میلیون کامپیوتر متصل به شبکه اینترنت در کشور اسرائیل تعداد 128000 حمله هکری ثبت شده است.این مقدار که 2/3درصد کلیه کامپیوتر های متصل به اینترنت در اسرائیل را شامل می شود باتوجه به محدودیت وسعت اسرائیل درصد بسیار زیادی می باشد.همچنین تحقیقات این شرکت ها نشان می دهد که اسرائیل رتبه نهم دولت های تولید و منتشر کننده ویروس های رایانه ای را در جهان به خود اختصاص داده است.
هدف نهایی: محو کلیه آثار اسلامی در اینترنت
در نهایت هدف این گروه و گروه های مشابه که به تازگی در حال زیاد شدن نیز می باشند، محو و نابود سازی کلیه آثار اسلام در اینترنت می باشد.تا حدی که برای این گروه شیعه، سنی، سلفی، وهابی، القاعده، بن لادن، زرقاوی، مسلمانان کشمیر، الجزایر، افغانستان، ایران و سایر نقاط دنیا و … تفاوتی ندارد.
در نهایت پروژه هاگانا چهار هدف اصلی را دنبال می کند که با توجه به روند موجود بعید نیست تا در آینده ای نزدیک تا حدودی به این اهداف دست یابد:
1-ساکت کردن هر صدای تبلیغی برای جهاد یا مقاومت بر ضد اشغالگری در سرزمینهای اسلامی.
2- تعطیل کردن همه سایت های اسلامی که بر علیه صهیونیستها و آمریکا سخن می گویند و باتبلیغات و عملیات روانی سایتهای اسلامی و یا ضد صهیونیسم را مهاجم و اشغالگر و جنایتکار جنگی نشان می دهند .
3- غلط اندازی در مورد جهاد و مقاومت بواسطه انتشار آراء و افکار منحرف و معرفی آنها بعنوان مقاومت و جهاد حقیقی .
4- جلوگیری از نقش سایتهای اسلامی بر روی اینترنت و مشغول ساختن آنان به تعمیر و بازسازی و جایگزینی پایگاه خود.
در زمانی که هزاران سایت ضد اسلامی و ضد عربی ، و هزاران سایت که برای تجاوزات اسرائیل در فلسطین حقوق کامل در نظر می گیرند و می گویند اسرائیل قربانی تروریسم اسلامی است، شیاطین رسانه های یهودی-صهیونیستی پشتیبانی شده توسط آمریکا، به تار و مار کردن سایت های اسلامی می پردازند که می گویند : ” نه ظلم و نه اشغالگری ”،مقاومت و آزادی و بازگرداندن عزت وکرامت،عملی تروریستی شده است که باید آن را از ریشه کند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8712290130
به گزارش خبرگزاری فارس، بر اساس مستندات بدست آمده و اعترافات صریح عوامل اصلی شبکهها که مورد حمایت سرویسهای امنیتی کشورهای بیگانه قرار داشتهاند، این افراد با طراحی و تشکیل شبکههای پیچیده و به قصد پیشبرد اهداف دشمن در قسمتی از پروژه براندازی نرم، اقدام به راهاندازی تعدادی سایت ضد دینی، مستهجن و ضد انقلابی کرده و با ترفندهایی افراد فعال در این عرصه را شناسایی و با برقراری ارتباط به پشتیبانی فنی و مالی، خط دهی و هدایت آنان میپرداختهاند.
در این رابطه اطلاعاتی به شرح زیر درباره متهمان و مدیران این شبکهها به دست آمده است .
لازم به ذکر است اطلاعات تکمیلی این گزارش در سایت ویژه خبرگزاری فارس قرار دارد.
و ـ الف، با نام مستعار آریا دانشکار مدیر بزرگترین مجموعه از سایتهای مستهجن فارسی زبان در اینترنت میباشد که نقش بسیار مهمی در تولید و ارائه محتوای مستهجن فارسیزبان (فیلم، عکس، داستان و...) و هدایت کاربران به سوی محتوای مستهجن ایرانی و خارجی دیگر سایتها و محتوای ضد دینی و ضد انقلابی دارد.
نامبرده از سال 82 با راهاندازی سایت و گروه .... در اینترنت آغاز به کار نموده است و با دریافت خدمات فنی از شرکت آمریکایی .... به قیمت بسیار ناچیز اقدام به طراحی و اجرای یک حرکت سازمانیافته برای شناسایی فعالان و تولیدکنندگان محتوای ضددینی، ضداخلاقی و ضدامنیتی در اینترنت، انسجام و پشتیبانی فنی آنها به طور رایگان نموده است.
ثبت دومین، اختصاص هاستینگ، طراحی و نصب نرمافزارهای مربوط به وب سایتها و... پشتیبانی فنی و مالی سایتهایی همچون نوشتههای یک مرد آزاد (ضددینی) شازده (ضداخلاقی و ضددینی)، احمد باطبی (ضدامنیتی)، سفیدبرفی (ضداخلاقی)، آیلار (ضداخلاقی) و اعلام آمادگی به جهت پشتیبانی فنی و راهاندازی سایت برای یک مجله الکترونیکی مستهجن ایرانی و تأمین دومینهای خاص برای سایتهای مستهجن ایرانی، نقش بسزایی در ترویج بیبندو باریهای مجازی به زبان فارسی و تمسخر و هتاکی نسبت به اصول اعتقادات اسلامی و انقلاب اسلامی ایران و فعالیت دشمنان انقلاب اسلامی داشته است.
آریا دانشکار علاوه بر ارائه خدمات و پشتیبانی رایگان به سایتهای مذکور آن هم به دلیل آنچه که آن را «حمایت از جریان آزاد اطلاعات و دسترسی آزاد مردم ایران به مسائل آموزشی سکسی به زبان فارسی و در دسترس قرار دادن آن مطالب برای علاقهمندان به زبان فارسی و حق آزادی بیان حتی در مسائل سیاسی و سکسی» مینامد، نقش مهمی درجذب و اختفاء هویت و اطلاعات مدیران سایتهای ضددینی، ضداخلاقی و ضدامنیتی داشته و سلامت امنیتی آنان را تضمین نموده است به صورتی که برای افراد فعال در زمینههای ضددینی، ضدامنیتی و ضداخلاقی مینویسد « ما برای کارتان ارزش قائل هستیم و دلیل اصلی ساپورت ما همین است. مطمئن باشید که از سایت شما هیچ کجا به دلیل مسائل امنیتی نام برده نخواهد شد.»
موارد ذکر شده خودگواه اجرای یک سناریوی از پیش طراحی شده و سازمان یافته از سوی نامبرده با حمایت و پشتیبانی فنی شرکت دریمهاست آمریکا و پشتیبانی مالی شرکت گوگل و شرکتهای تبلیغات اینترنتی میباشد.
برپایه این گزارش؛ راهندازی تعداد41 سایت با محتوای مستهجن، مبتذل، لینک به سایتهای ضدانقلابی، ضد دینی و ضد اخلاقی؛ ایجاد بستر و فضاسازی برای میزبانی سایتهای مستهجن، مبتذل، ضددینی و ضدامنیتی در شرکت .... (لازم به ذکر است که شرکت .... پشتیبان و میزبان اکثر سایتهای مستهجن، ضددینی، ضدامنیتی و اپوزیسیون ایرانی میباشد که در کشور آمریکا فعالیت دارد.) پنل مدیریتی نامبرده در این شرکت حاوی83 دومین و 5 ساب دومین، 5/752 گیگا بایت فضا (هاست) بعلاوه 2 گیگا بایت فضای اضافی در هفته، 9960 گیگا بایت پهنای باند بعلاوه 40 گیگا بایت اضافه در هفته، اکانت ایمیل نامحدود که متهم تا بحال 109 صندوق پست الکترونیکی در آن ایجاد کرده است، اکانت FTP نامحدود که متهم تاکنون 30 یوزر در آن ایجادکرده است و... میباشد؛ حمایت و پشتیبانی فنی و مالی (ثبت دومین و میزبانی) از سایت ضددینی نوشتههای یک مرد آزاد مربوط به برادر متهم؛ حمایت و پشتیبانی فنی و مالی (ثبت دومین و میزبانی) از 4 سایت احمد باطبی، مجرم امنیتی فراری از طریق ارتباط مستقیم در اینترنت با وی و همکاری در طراحی سایتهای نامبرده، قرار دادن لوگوی سایت وی در دیگر سایتها و تبلیغ آن در اینترنت، ارتباط با سرورهای مورد نظر به جهت انجام امور مربوط به این سایتها، نصب نرم افزارهای مربوط به کنترل سایت و ...
لازم به ذکر است که متهم با علم به این موضوع که احمد باطبی یک مجرم امنیتی فراری میباشد اقدام به ثبت دومین، اختصاص هاستینگ و اختصاص صندوق پست الکترونیکی و پشتیبانی فنی و مالی از سایتهای وی نموده است؛ حمایت و پشتیبانی فنی و مالی (ثبت دومین و میزبانی سایت و تبلیغ) از سایت مستهجن سرخ و سفید و ایجاد دومینهای آینه برای عبور از فیلترینگ؛اعلام آمادگی برای حمایت و پشتیبانی فنی و مالی از یک مجله الکترونیکی مستهجن ایرانی با عنوان دسترسی آزاد مردم ایران به مسائل آموزشی سکسی به زبان فارسی و در دسترس قرار دادن مطالب همجنسگرایانه برای علاقمندان این مطالب به زبان فارسی؛ ارائه داستانهای مستهجن با مضامین ضددینی و ضد انقلابی در یکی از سایتهای مستهجن، ضد دینی و ضد انقلابی؛ اهانت به امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و مسئولین نظام از طریق قرار دادن تصاویر دستکاری شده و توهینآمیز در سایتهای خود؛ قرار دادن کلیپ ضدانقلابی داستان انقلاب با محتوای اهانت به امام راحل، رهبر انقلاب و دکتر محمود احمدینژاد رئیس جمهور در اینترنت؛ لینک به سایت ضداسلامی .... با عنوان بیایید با خرافات و جهل مبارزه کنیم و همزمان با سال نو نو شویم، مبارزه با خرافات و جهل و قرار دادن لوگوی آن در سایتهای خود؛ قرار دادن آگهی فروش دختران کم سن و سال ایرانی؛ ثبت و فروش دومین به سایتهای مستهجن ایرانی همچون شهوتسرا؛ تولید و انتشار اولین کتابهای داستانهای سکسی به زبان فارسی در اینترنت شامل دو کتاب بالغ بر600 صفحه داستان مستهجن به زبان فارسی در موضوعات مختلفی چون همجنس بازی، روابط نامشروع با محارم و...؛ ایجاد بستر برای اشاعه فحشاء در جامعه از طریق راهاندازی سایتهای دوستیابی مستهجن به زبان فارسی؛ راهاندازی دو گروه مستهجن در سایت یاهو که محلی برای ارسال مطالب مستهجن فارسی و ارسال خبرنامههای سایتهای مستهجن نامبرده میباشد؛ تبادل لینک و لوگو با دیگر سایتهای مستهجن ایرانی به جهت هدایت ترافیک کاربران ایرانی به این سایتها و معرفی کردن سایتهای مستهجن ایرانی به فارسیزبانان و ایجاد فیلترشکن و آدرسهای آینه برای ورود به سایتهای مستهجن فیلتر شده به جهت سهولت کاربران برای ورود به این سایت ها؛ایجاد دومین شماره تلفن کمیته فیلترینگ برای مجموعه سایتهای انیشتن به جهت تمسخر فیلترینگ با عنوان شماره تلفن کمیته فیلترینگ ایران، وب سایت سکس در ایران؛ درخواست ارسال تصاویر و داستانهای مستهجن از کاربران و دریافت آنها و قرار دادن آنها در سایتهای مستهجن خود؛ دریافت تصاویر اهانت به حضرت سیدالشهدا(ع) و تشکر و درخواست از کاربری که این تصاویر را ارسال کرده برای ارسال تصاویر بیشتر؛ در معرض فروش قرار دادن و به نمایش درآوردن فیلمهای مستهجن ایرانی با کپیرایت سایتهای مربوط به خود متهم؛ فروش فیلمهای مستهجن ایرانی به مدیر یک سایت مستهجن عربی؛ فعالیت در شبکههای گلدکوئیستی با همکاری برادر خود؛نوشتن مطالب ضد دینی و اهانت به ائمه اطهارعلیهم السلام و ایجاد شبهات دینی و اعتقادی در خصوص قیام عاشورا و امام حسین (علیه السلام)؛ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و حزب جوانان نیک وابسته به عناصر سلطه طلب؛ دعوت از کاربران متخصص در امور پزشکی برای همکاری در راهاندازی بخش پرسش و پاسخ در خصوص مسائل مستهجن؛تهیه و فروش فیلم های مستهجن ایرانی به افراد و سایت های خارجی با عنوان فحشاء در ایران؛ ارتباط و همکاری با سایت های ضد انقلاب و معاند نظام؛ ارتباط با سفارت آمریکا در هند و ترکیه؛ راه اندازی شرکت هاستینگ و موسسات علمی و اعزام به خارج جهت ایجاد بستر و پوشش های لازم؛ ارسال مطلب در سایت مستهجن آویزون و تبلیغ سایتهای خود در این سایت؛ تبادل ترافیک کاربران با بیش از 250 سایت مستهجن خارجی و کسب درآمد از این طریق و... عناوین برخی از فعالیتهای این فرد به صورت اجمالی است.
همچنین م ـ ع ـ ف؛ یکی دیگر از متهان این پرونده است که متهم این پرونده است.
برپایه این خبر برخی از اتهامات وی به شرح زیر است:
1 ـ مدیر و نویسنده سایت شازده (سایت داستان های طنز و مستهجن و اهانت آمیز).
2 ـ نویسنده داستان های مستهجن و توهین به مقدسات.
3 ـ داشتن لقب بزرگترین داستان نویس سکسی ایران.
4 ـ مسئول بخش طنز سکسی سایت مستهجن فارسی زبان شهوت سرا.
5 ـ راه اندازی طرح "هر جوان ایرانی یک سایت سکسی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران "
6- ارسال لینک دانلود کتاب آیات شیطانی نوشته سلمان رشدی مرتد و لینک سایت های ضد دینی.
برپایه این گزارش متهم س ـ م با نام مستعار سیاوش حسینخانی مدیر بزرگترین سایت ضداخلاقی، ضددینی و ضدانقلابی فارسیزبان به نام ایران سکس و حامی فنی و مالی برخی سایتهای سکسی میباشد.
نامبرده با حمایت فنی و مالی شرکت آمریکایی ... اقدام به راهاندازی سایت مذکور از سال 82 از کشور کانادا نموده است.
سایت مورد نظر با 3 بخش صفحات اصلی، تالارهای گفتگو و آپلود سنتر اختصاصی اقدام به ارائه محتوای مستهجن فارسیزبان در سطح بسیار وسیع نموده است.
سایتهای مورد نظر اقدام به ترویج انواع بیبندوباریهای اخلاقی با هدف قبحزدایی از محرمات دینی، ترویج فساد در جامعه، سست کردن بنیانهای اعتقادی و فروپاشی اساسی خانواده به جهت پیشبرد اهداف دشمن در عرصه ناتوی فرهنگی نموده است.
سیاوش حسینخانی اقدام به طراحی و اجرای سناریوی جذب و گزینش مدیر برای اداره این سایت نموده و از این طریق تعداد 20 مدیر اصلی با شرایط خاص را برای این سایت انتخاب و اقدام به مدیریت و توسعه سایتهای خود نموده است.
نامبرده همچنین اقدام به ثبت دامینهای مختلف برای عبور از فیلترینگ نموده و طرح جنگ با فیلترینگ جمهوری اسلامی ایران را در سایتهای خود به اجرا درآورده است.
*معرفی دیگر متهمین
1- س ـ م با نام مستعار سیاوش حسینخانی، ساکن کانادا راهانداز سایت آویزون و...
2- ع ـ ق با اسامی مستعار عرفان و روزبه: ساکن هند، مدیر سایت ایکس پرشیا.
3- ر ـ ل با نام مستعار ساناز مدیر سایت بیا کلیپ.
4- ش ـ و با نام مستعار شهروزخان از مدیران سایت بیا کلیپ، تولید کننده و منتشرکننده کلیپهای مستهجن ایرانی.
5- م ـ ر با نام مستعار لاله (Laleh23) از مدیران اصلی سایت آویزون.
6- الف ـ ر ـ ع با نام مستعار امید (omid_hi) از مدیران اصلی سایت آویزون.
7- م ـ گ با نام مستعار مریم از مدیران اصلی سایت آویزون.
8- م ـ ک با نام مستعار داریوش الون (daryush_alone) از مدیران اصلی سایت آویزون.
9- ه ـ ع با نام مستعار مهدی (hamekareh) از مدیران اصلی سایت آویزون.
10- ر ـ ت با نام مستعار کامران (kamran747) از مدیران اصلی سایت آویزون.
11- الف ـ م ـ الف با نام مستعار اِما (Ema87) از مدیران اصلی سایت آویزون.
12- ه ـ ک با نام مستعار ستاره (setareh) از مدیران اصلی سایت ایکس پرشیا.
13- الف ـ ح با نام مستعار امین (Amin123) از مدیران اصلی سایت ایکس پرشیا.
14- م ـ س ـ ن ـ م با نام مستعار سعید (rolsroys) از مدیران اصلی سایت ایکس پرشیا.
15- ج ـ ع ـ ی ـ م با نام مستعار رویا (RFA) از مدیران اصلی سایت ایکس پرشیا.
16- ش ـ ح با نام مستعار شهاب (shahab) از مدیران اصلی سایت ایکس پرشیا.
17- ت ـ ق با نام مستعار طلا (icy-ice) از اعضاء فعال سایت آویزون.
18- م ـ ش با نام مستعار عسل (Asal tavahooom) از اعضاء فعال سایت آویزون.
19- ن ـ ه ـ د با نام مستعار N1M4 از اعضاء فعال سایت آویزون.
20- ع ـ م با نام مستعار کولمونا (coolmona) از اعضاء فعال سایت آویزون.
21- ح ـ ع با نام مستعار شبرو (shabro) از اعضاء فعال سایت آویزون.
22- الف ـ م با نام مستعار اِرا (Era) از اعضاء فعال سایت آویزون.
23- م ـ ف با نام مستعار نقره (noghre_seranza) از اعضاء فعال سایت آویزون.
24- م ـ ح با نام مستعار beny_wax از اعضاء فعال سایت آویزون.
25- د ـ الف با نام مستعار داریوش آقا (dariushagha) از اعضاء فعال سایت آویزون.
اطلاعات تکمیلی این گزارش را در سایت ویژه خبرگزاری فارس بخوانید.
لوگوی اولیه پارامونت بیست وچهار ستاره داشت، که نشاندهنده تعداد بازیگرانی بود که با این شرکت قرارداد بسته بودند، لوگوی کنونی پارامونت بیست ودو ستاره دارد، به درستی مشخص نیست که چرا دو تا از ستارهها کم شدهاند!
| |
اعای حفاظت از ذریة آن مسیح اوّلیه هم یکی دیگر از همان ترفندهایی بود که مسیحیان را نسبت به حضرت عیسی مسیح (ع) بیاعتقاد ساخته تا آنها را برای ظهور مسیح جدید (در واقع از میان یهودیان) آماده نماید. آپوکالیپس یا آخرالزمان از موضوعات قدیمی در عالم سینما به شمار میآید. میتوان گفت از فیلمهایی مانند:«متروپلیس» (فریتز لانگ) در سال 1927 و «چیزهای آینده» (ویلیام کامرون منزیس) در سال 1936 گرفته تا «جنگ دنیاها» و «روز استقلال» و... فیلمهایی که اغلب از دل هالیوود بیرون میآید، هالیوودی که اساساً توسط صهیونیستهای سرمایهدار پاگرفت. پس بیجهت نیست که محتوای این آثار، همواره آخرالزمان را از دیدگاههای صهیونیسم مسیحی و یهودی به نمایش گذارده است. انتظار «پایان روزها»، «تلاش نیروهای ضدّ مسیح برای غلبه بر زمین» (بنا برآنچه در «مکاشفات یوحنا» در عهد جدید آمده)، ظهور مسیح موعود و بالاخره وقوع نبرد «آرماگدون» از جمله موضوعاتی است که به انحاء مختلف و با انواع زبان و بیان امروزی، در اقسام قالبهای درام از قبیل:«علمی- تخیلی»، «هراس»، «حادثهای»، «ملودرام»، «پلیسی» و حتّی «کمدی» و فیلمهای «کودکانه» بر پردة سینماها رفته و میرود. امّا در این میان، در سال 2006 اتفاقی افتاد که شاید بتوان آن را در تاریخ سینما، بینظیر دانست و آن ساخت فیلم «رمز داوینچی» (براساس کتابی که 3 سال پیش از آن به وسیلة «دن براون» تالیف و انتشار یافت) بود که برای نخستین بار تلاشهای مختلف نیروهای گوناگون از جمله عوامل فرهنگی و هنری در طول قرون متمادی و به خصوص سینما در جهان امروز را برای زنده نگهداشتن آرمان مسیح موعود صهیونیستها، در برابر دیدگان عموم قرار میداد. موضوع اصلی «رمز داوینچی» (برخلاف آنچه در تبلیغات سرسامآور جهانی مورد تأکید قرار گرفت و از جانب بعضی نویسندگان و منتقدان وطنی هم دنبال شد!) اساساً راجع به فرقة واتیکانی «اپوس دی» به نظر نمیآمد. طرح سوژة انحرافی فرقة «اپوس دی» در رسانهها ی مختلف غرب بیشتر برای سرپوش گذاردن بر محتوای اصلی فیلم بود و شاید هراس برخی از صاحبان رسانههای فوق نسبت به افشای رازی (که همچون برخی شخصیتهای اصلی خود اثر) معتقد بودند هنوز زمان آشکار شدن آن نرسیده است!! رازی که حافظش یک انجمن سرّی یهودی معرفی شد به نام «خانقاه صهیون» (ریشههای فکری صهیونیسم امروز) که ادعا شده در اوایل هزارة دوم میلادی توسط یکی از پادشاهان فرانسه (به نام «گاد فروی دو بویلون» که مسیحی بوده) و طی جنگهای صلیبی هم فاتح «اورشلیم» شد، به وجود آمده تا راز مهم باقیمانده در خانواده او را حفظ نماید قصه از اینجا و با باز شدن گوشههایی از راز «انجمن اخوت خانقاه صهیون»، شروع میشد، به این ترتیب که: بعد از اینکه شخصیتهای اصلی فیلم یعنی پرفسور رابرت لنگدن» (متخصص آمریکایی نشانه شناسی مذهبی با بازی تام هنکس) و «سوفی نی وو» (متخصص رمز گشایی پلیس پاریس با ایفای نقش ادری تاتو) متوجه میشوند که مسئول موزة لوور پاریس (از رهبران خانقاه صهیون که ضمناً پدر بزرگ سوفی هم بوده) به دلیل افشای راز مهمی که قصد داشته آن را در اختیار نوهاش بگذارد، به قتل رسیده، طی درگیریها و فراز و نشیبهایی که گام به گام باعث میشود گوشههایی از راز یاد شده بر آنها معلوم گردد، به ویلای یکی از دوستان پرفسور لنگدن به نام «سر لی تیبینگ» (تاریخ شناس برجستة کالج سلطنتی انگلیس که از سوی ملکه لقب شوالیه گرفته و تحقیقات مفصلی دربارة همان راز مهم دارد) پناه میبرند. «سر لی» برای سوفی، اسرار «انجمن مخفی خانقاه صهیون» را برملا میکند. او با تکیه بر تابلوی «شام آخر» لئوناردو داوینچی، ادعا میکند که مقصود از «جام مقدس» که سالیان متمادی محل بحث و فحص عیسویان بوده، واقعاً یک شیء نبوده بلکه یک فرد و آن هم یک زن به نام مریم مجدلیه است که برخلاف تمامی روایات تاریخی، همسر حضرت عیسی مسیح شده و از او نسلی به وجود میآورد. از همین جهت او از اورشلیم گریخت و در فرانسه توسط یهودیان محافظت شد!!(جل الخالق ! یهودیانی که خود باعث و بانی مصلوب شدن عیسی مسیح شده بودند، حالا از ذریة او مراقبت مینمایند!!) قرنها بعد، نسل او یعنی همان فرزندان عیسی مسیح با سلسلهای از پادشاهان فرانسه در آمیختند که یکی از نوادگانشان ، همان «گاد فروی دو بویلون» فاتح اورشلیم و بنیانگذار «انجمن مخفی خانقاه صهیون» بوده است. او برای حفاظت از اسنادی که افشاگر راز مریم مجدلیه است ، شوالیههایی را به نگهبانی از آنها میگمارد و یهودیان انجمن در طول تاریخ، حافظ آن راز و فرزندان مسیح شدند تا مسیحیت واقعی به دور از تعرض کلیسا باقی بماند!!! در «رمز داوینچی» ادعای محافظت از راز مسیحیت، بزرگترین ترفند برای پوشاندن ماهیت صهیونیستی طراحان قصه بوده و البته این قضیه ساختة دست بشر به نظر نمیآید و پشتوانه و زمینهای تاریخی و کهن دارد. شاید از همان اوایل هزارة دوم که فرقههای مخفی و تصوف یهود تحت عناوینی مانند «کابالا» و «فرانکیسم» به وجود آمدند و با سوء استفاده از وضعیت نابسامان کلیسای قرون وسطی و رنجی که مسیحیان معتقد از اختلافات رهبران مسیحیت میبردند، قصد کردند که بالاخره به انزوای هزار سالة یهودیان پایان بخشند. از همین رو برای جذب مسیحیان به فرقههای مخفی خود (که در اصل یهودی منش بودند) خود را پیرو مسیحیت اوّلیه و مخالف مسیحیت تحریف شدة کلیسا معرفی نمودند، بنابراین بسیاری از مسیحیان را به فرقههای خود جلب کردند. بعداً مدعی شدند که اساساً حضرت عیسی بن مریم در واقع مسیح اصلی نبوده و بشارت دهندة مسیح بن داوود بوده که در آینده ظهور میکند. ادعای حفاظت از ذریة آن مسیح اوّلیه هم یکی دیگر از همان ترفندهایی بود که مسیحیان را نسبت به حضرت عیسی مسیح (ع) بیاعتقاد ساخته تا آنها را برای ظهور مسیح جدید (در واقع از میان یهودیان) آماده نماید. نکتة جالب آنکه حتی تئودور هرتزل (بنیانگذار تفکر صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم) هم در ابتدا مردم را به مسیحیت دعوت میکرد و خود را پیرو مسیحیت واقعی معرفی میکرد. نویسندة داستان (دن براون) و سازندگان فیلم «رمز داوینچی» این بار برخلاف معمول ایدئولوژی پردازان هالیوود، (شاید عمداً) خیلی شعاری و واضح، عقاید خود را بیان کرده و برخلاف آنچه که در خود فیلم مطرح میشود، به لابهلای قصهها و داستانها و موسیقی پر نماد و مملو از سمبل نرفتهاند. (در کتاب و فیلم مطرح میشود که در طول تاریخ بسیاری از هنرمندان پیرو خانقاه صهیون، در عین حال افشاگر راز مریم مجدلیه یعنی همان «جام مقدّس» و فرزندان مسیح بودهاند، یعنی در واقع ایدئولوژی صهیون را تبلیغ کردهاند و از اسامی افراد و آثار ذیل صریحاً نام برده میشود: لئوناردو داوینچی که از اربابان خانقاه بوده تا ویکتور هوگو و بوتیچلی و ایزاک نیوتن و بتهوون و سمفونی «فلوت سحرآمیز» و... حتّی والت دیزنی و قصههای معروفش مثل سیندرلا و سفید برفی و زیبای خفته و... و کارتونهایی مثل «شیر شاه» و «پری دریایی» و «هری پاتر» و... چرا که همگی به دنبال بانو یا فرزندان و نسل گمشده و همان راز جام بودهاند. البته شخصاً به آنها کارتونهایی همچون «هاچ زنبور عسل» و «حنا، دختری در مزرعه» که سالها از تلویزیون پخش میشد را هم اضافه میکنم !!) در نقاط مختلفی از کتاب و فیلم به نشانهها و خصوصاً علامت مخصوص صهیونیسم (یا همان ستارة داوود) به طور واضح اشاره میشود. بارها در فصلهای گوناگون، بر مثلثها و هرمهای مستقیم و وارونه و ترکیبشان که علامت صهیونیسم را میسازد، تأکید میشود و آن را در تصاویر متعددی به نمایش در میآورند. در دیالوگهای توضیحی مابین شخصیتهای فیلم و مونولوگ طولانی «سر لی تیبینگ»، و همچنین بعداً در توصیفات دیگر پرفسور لنگدن، علامت صهیونیسم، نشانة تقدس زن و مرد، تعادل ارتباط آنها و قدرت بشریت تلقی میشود و حتّی بر سر درِ عبادتگاه «راسلین» (انتهای آدرسی که از راز و رمزهای پدر بزرگ سوفی حاصل میشود و در اواخر فیلم هم، مکان اصلی خانقاه صهیون و هواداران نسل عیسی مسیح و مریم مجدلیه معرفی میشود)، همان علامت صهیونیسم به طور شفاف در کادر دوربین قرار میگیرد. این فرقه هم اکنون نیز تحت عنوان «کابالا» (انجمن تصوف یهود) فعال است و البته این روزها دیگر مخفی نبوده و بنا به دست و دلبازی رؤسای سرمایهدارش که حاکم بر عظیمترین کمپانیها و مؤسسات صنعتی، تجاری و رسانهای دنیا هستند، کاملاً علنی فعالیت میکند. جالب است بدانید رهبر 75 سالة این فرقه به نام «فیوال گروبرگر» که اینک با نام «فیلیپ برگ» شناخته میشود و به نوشتة روزنامة دیلی میل از قدرتمندان پشت پردة هالیوود است، به کمک همسرش و به طور آشکار «مرکز آموزش کابالا» را تأسیس نموده و بسیاری از هنرپیشههای معروف را به خود جلب کرده، از جمله: «مدونا»، «الیزابت تیلور»، «باربرا استرایسند»، «دیان کیتن»، «دمی مور»، «بریتنی اسپیرز»، «وینونا رایدر»، «میک جاگر» و حتّی از فوتبالیستها «دیوید بکام» و زنش را به عضویت فرقة مزبور درآورده است. طور قطع نمیتوان دربارة علّت طرح واقعیاتی که در «رمز داوینچی» به عنوان راز و رمزهای کهن صهیونیسم بیان میشود، اظهار نظر کرد. برخی اعتقاد دارند، همانطور که در خود فیلم، پرفسور «تیبینگ» براساس مدارک و مستندات، تأکید میکند که با گام نهادن در هزارة جدید، زمان افشای راز خانقاه صهیون هم فرا رسیده، چرا که بدین وسیله میتوان زمینههای ظهور مسیح بن داوود و وقوع آرماگدون را فراهم آورد (که طبق پیش بینیهای اونجلیستها و صهیونیستهای مسیحی و یهودی، در همین اوایل هزارة سوم و خصوصاً طی یک دهة نخستش اتفاق میافتد)، بنابراین کتاب و فیلم «رمز داوینچی» هم به همین دلیل و برای افشای راز «جام مقدّس» توسط محافل سینمایی وابسته به خانقاه صهیون (یا فرقة کابالا) ارائه شدند تا هواداران مسیح یهودی را آگاه سازند. برخی نیز بر این باورند که به همین دلیل تغییر هزاره و تلاش صهیونیستها برای فراهم آوردن شرایط «آرماگدون» و ظهور مسیح موعود بود که در 11 سپتامبر 2001، حادثة برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک به وقوع پیوست تا شاهد لشکر کشی سپاه و ارتش حاکمان صهیونیست آمریکا (نئو محافظه کاران اونجلیست) به خاورمیانه و مکان اصلی رخداد «آرماگدون» باشیم. از همین رو میتوان فیلمهای آپوکالیپسی سینما را به دو دورة زمانی قبل و بعد از «رمز داوینچی» تقسیم کرد. دوران قبل از به میدان آمدن اثر فوق، دوران پنهان کاری و سر به مهر نگه داشتن «راز خانقاه صهیون» و «جام مقدّس» بود و امروز پس از نمایش «رمز داوینچی» دیگر شمشیرها از رو بسته شده است. دیگر دشمن به اصطلاح کاملاً رو بازی میکند. حالا میتوان دریافت: که چرا مثلاً شهر آزادیبخش فیلم «ماتریکس»، همنام «صهیون» و همان خانقاه مخفی یهودیهاست و زایان (تلفظ انگلیسی صهیون) نامیده میشود؟ که چرا اینچنین برای داستان نه چندان تازهای به نام «هری پاتر» هزینههای سرسام آور صرف میشود؟ که چرا از آن همه امپراتوران خونخوار روم، فقط ماجرای «تیتوس» که یهودیان را قتل عام کرد به فیلم برگردانده میشود؟ حالا میتوان متوجه شد که قضایای نمایش مناسک جنسی که در اغلب فیلمهای هالیوودی نمودی فریبنده دارد از کجا ناشی میشود و اصلاً آن کالتهای عجیب و غریب عرفان جنسی از چه تفکر و مشربهای تغذیه میشوند و یا برخی هواداریهای افراطی و فمینیستی از حقوق زنان از کجا آب میخورد.آری، شمشیرها از رو بسته شدهاند، حالا صهیونیستها هم مأموران فرهنگیشان را از پشت پرده بیرون انداختهاند. شاید هم اینها مأموران سوختهای بودهاند و از این پس، برنامه و طرحهای تازهای در دستور قرار گرفته است. نگارش یافته توسط محمود قوچانی |
تاریخچة بازیهای رایانهای به اوایل دهة 60 میلادی برمیگردد. «استیو راسل» از دانشجویان دانشگاه MIT در سال 1962 نخستین بازی رایانهای را به نام «جنگ فضایی» (Space War) طراحی کرد. داستان بازی، دربارة جنگ سفینهای بود که شما باید ضمن کنترل آن به سفینة مقابل حمله و آن را نابود میکردید. بعد از آن، شرکت «آتاری» در 1972 بازی تنیس روی میز به نام «پَنگ» را روانة بازار کرد.
اشاره: صنعت بازیهای رایانهای به یکی از پرسودترین صنایع برای تولیدکنندگان و پرطرفدارترین سرگرمیها برای بسیاری از افراد در سطح دنیا تبدیل شده است. امروزه به علت ویژگیهای خاصّ بازیهای ویدیویی به شوالیههای مجازی، جذّاب و قدرتمندی در راستای ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب علیه جهان اسلام بدل شده است. در این مبحث سعی خواهیم کرد به بازیهای رایانهای با محوریت آخرالزمان بپردازیم.
اپیشگویی دربارة آینده همواره یکی از دغدغهها و دلمشغولیهای بشر بوده و در طول تاریخ انگیزههای مختلفی باعث شده که انسانها به پیشگویی دربارة رویدادهایی بپردازند که در آیندة دور یا نزدیک واقع میشود. در این میان پیشگویی دربارة حوادث آخرالزمان از جایگاه و اهمیت خاصی برخودار بوده و اقوام و ملل گوناگون با همة اختلافی که در باورها و اعتقادات خود داشتهاند، به موضوع آخرالزمان و رویدادهای این عصر توجّه جدّی کردهاند. اما این دغدغه و دلمشغولی همیشگی بشر آنگاه که با علوم غیبی و دانشهای خداداد پیامبران و اولیای الهی پیوند خورده، رنگ دیگری یافته است و از حالت گمانهزنیهای بیپایه و پیشگوییهای دروغین دربارة وقایعی که بشر راهی برای پی بردن به آن ندارد، خارج و به اخبار صادق مبتنی بر آموزههای وحیانی تبدیل شده است. صنعت جدید و نوپای بازیهای رایانهای نیز همانند نظام هالیوود، این سوژة جذاب و جهانی را محور بسیاری از محصولات خویش قرار داده و شاید به جرأت بتوان گفت که گوی سبقت را از آن ربوده است. انواع منجیان آخرالزمانی پا به عرصة رسانة بازیهای ویدیویی گذاشتهاند و بازیهای مختلفی با این مضمون تولید و روانه بازار شدهاند.
تاریخچة بازیهای رایانهای به اوایل دهة 60 میلادی برمیگردد. «استیو راسل» از دانشجویان دانشگاه MIT در سال 1962 نخستین بازی رایانهای را به نام «جنگ فضایی» (Space War) طراحی کرد. داستان بازی، دربارة جنگ سفینهای بود که شما باید ضمن کنترل آن به سفینة مقابل حمله و آن را نابود میکردید. بعد از آن، شرکت «آتاری» در 1972 بازی تنیس روی میز به نام «پَنگ» را روانة بازار کرد. این بازی بسیار ساده و متشکل از تعدادی مستطیل سیاه و سفید بود که خلاقیت چندانی در آن وجود نداشت. پس از آن بازیهای رایانهای سیر تکاملی خود را طی کردند و در اواسط دهة 80 بیشتر به سمت بازیهای جنگی (Games War) سوق پیدا کردند. علت آن علاوه بر جوّ متشنّج دهة 80 آمریکا، ناشی از جنگ سرد با شوروی و دیگر برنامههای رئیسجمهور وقت آمریکا، ریگان، بود؛ بازیهایی مثل Start Light و...
در سطح جامعة ما بنا به علل متعدّد، به مقولة بازیهای رایانهای پرداخته نشده است. یکی از این علتها کوتاهی عمر این پدیده در جهان و به خصوص کشور ماست. دلیل دوم این است که مخاطبان بازیهای رایانهای، کودکان و نوجوانان هستند و غالباً مسئولان و فعّالان عرصة فرهنگ به آن به مثابة یک ابزار سرگرمی و تفریح مینگرند. از همین رو به آن با رویکرد رسانهای و عنصر تأثیرگذار فرهنگی دقّت و توجه نمیکنند.
با بررسی معیارهای کمّی و کیفی بازیهای رایانهای با صنعت سینما میتوان به اهمیّت صنعت بازیهای رایانهای پی برد. چنانچه سود شرکتهای فیلمسازی و بازیهای رایانهای را مبنای مقایسه قرار دهیم، به گزارش بسیاری از سایتها، صنعت بازیهای رایانهای از سینما پیشی گرفته است؛ برای نمونه در شش ماه نخست سال 2005 فروش بازیهای رایانهای در کشورهای اروپایی، از فروش فیلمهای هالیوودی بیشتر بوده است و این روند به طور صعودی ادامه دارد. آمارها نشان میدهد که روند تولید بازیهای رایانهای به سه تا چهار هزار نسخه در سال میرسد و با شتابی ملموس در جامعة جهانی در حال گسترش است. بیش از سی میلیون نفر در سراسر جهان بخش عمدهای از اوقات فراغت خود را با بازیهایی پر میکنند که بالغ بر ده درصد آنان بین چهار تا هفت ساعت از زندگی روزمرة خویش را به بازیهای رایانهای اختصاص دادهاند. این آمار گستردگی بازیهای رایانهای را نشان میدهد. از سوی دیگر زمانی که یک کاربر صرف یک فیلم سینمایی میکند با یک بازی رایانهای قابل قیاس نیست. یا در نظر گرفتن مدت زمان متوسط یک فیلم و با جاذبههای ویژه مانند موضوع با جذابیتهای بصری و... ممکن است شخص یک فیلم را دو بار ببیند؛ یعنی به طور میانگین بین 3 تا 6 ساعت صرف یک فیلم خواهد شد. ولی مدت زمانی که یک کاربر بازی رایانهای برای بازی در حالت ساده و یا حتی حالت استفاده از کدهای ویژه صرف میکند میتواند چندین برابر این زمان باشد که این زمان برای بازیها و کارهای مختلف تفاوت دارد و گاه اختلاف بسیار فاحش دارد.
جالب است بدانیم در بسیاری از کشورهای غربی تولیدکنندة بازیهای رایانهای، سازمانها، مؤسسات و مجموعههایی تشکیل شده که بر ساخت و توزیع بازیهای رایانهای نظارت میکنند؛ برای نمونه در استرالیا مؤسسه OFLC که مسئول ردهبندی فیلم و ادبیات استرالیاست، مسئولیت ردهبندی و نظارت بر بازیهای رایانهای را نیز بر عهده دارد. در ژاپن نیز مؤسسة غیردولتی CERO، در اتحادیة اروپا مؤسسة «پگی» و همچنین در ایالات متحدة آمریکا مؤسسة ESRB همین نقش را ایفا میکند. ولی درکشور ما سازمان یا مؤسسهای که مسئولیت نظارت دقیق و جامع بر بازیهای رایانهای را بر عهده داشته باشد، وجود ندارد در حالی که جای خالی چنین مجموعهای در ایران کاملاً محسوس است، به خصوص که این سازمان با توجه به قرابت فرهنگی و ارزشهای مشترک اسلامی میتواند بر ردهبندی، تولید و عرضة این بازیها نظارت داشته باشد.
همانگونه که ذکر شد، سوژة جذاب و جهانی «آخرالزمان» محور ساخت بسیاری از بازیهای ویدیویی شده است. هماکنون در صنعت بازیهای ویدیویی انواع مختلفی از آخرالزمان را میتوان مشاهده نمود و به همان میزان منجیان آخرالزمانی را؛ آخرالزمان تکنولوژیک، تخیلی، طبیعی، اسطورهای و دینی از جمله این آخرالزمانهاست که در این میان به آخرالزمان دینی توجه خاص و ویژهای شده است.
در آخرالزمان دینی انسانهای شیطان صفت در قالب سازمانها، گروهها و حتی دولتهای تروریستی قصد به دست گرفتن قدرت و تمام عناصر پاک و خدایی را دارند و شما در نقش بازیگر بازی رایانهای به عنوان منجی و در لباس جاسوس خبره و با ایمان و یا سربازان مؤمن و معتقد غالباً آمریکایی و انگلیسی در نقش پلیس جهانی، حاضر شده، به مبارزه با دشمنان بشریت میپردازید.این دشمنان در سه دسته قابل طبقهبندی هستند:
1. آلمان نازی و فاشیستها که شما برای مبارزه با آنان به جنگ جهانی میروید. این در حالی است زمان زیادی از این جنگ میگذرد ولی همچنان سوژة خیلی از بازیهایی است که الآن تولید میشوند؛ بازیهای مدال افتخار، ندای وظیفه، بازگشت به قلعه ولفنشتاین از جمله این بازیهاست.
در بازی «بازگشت به قلعة ولفنشتاین» تعداد زیادی از فرماندهان ارشد SS قصد دارند با توسل به تکنولوژی پیشرفته و قدرتهای ماوراء طبیعی، موجوداتی را به وجود آورند که از آنها در جنگ با جهانیان استفاده کنند. شما در مأموریتهای ضدّ اطلاعات خود در ارتش متفقین بایستی از اجرای این پروژهها جلوگیری کنید والّا جهان در آستانة نابودی قرار خواهد گرفت. دشمنان شما در این بازی سرباز سادة آلمانی، نگهبان گارد آهنین، افسر نازی، دانشمند آلمانی، کارگران و مهندسان، زامبی شوالیه، زامبی آتشین و روبات مافوق سرباز، نمونهسازی شدهاند که میبایست همة آنها را نابود کنید.
2. کمونیسم به عنوان تروریسم و مخلّ در نظم جهانی؛ در این بازیها کشورهای شوروی و دیگر کشورهای باقیمانده از دوران جنگ سرد مثل کرة شمالی و کوبا مطرح میشوند. از این دست بازیها میتوان از بازیهای جهانی در نزاع و نیز آژیر قرمز یاد کرد.
بازی آژیر قرمز، یک بازی استراتژیک است که خطر کمونیسم را به بشریت و آمریکا گوشزد میکند. در این بازی ارتش شوروی با تمام تجهیزات و امکانات خود به آمریکا حمله میکند. داستان بازی جهانی در نزاع سناریوی حقیقی جنگهای سرد بین دموکراسی و کمونیسم بین سالهای 1989 و بعد را تداعی میکند.
3. تروریستها، کشورها و دول اسلامی؛ در این بازیها از رنگ سبز و نمادها و سمبلهای اسلامی برای نشان دادن تروریستها استفاده میشود.
استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا، سعی دارد در بازیهای رایانهای، تجاوزهای خود را در میان مردم آمریکا و سایر ملّتها به خصوص نسل جوان و نوجوان و کودکان آنها امری عادی و انساندوستانه و در راستای صلح و دموکراسی در سطح جهان نشان دهد. آمریکا نماد خیر مطلق است و هر فرد، گروه و دولتی که مخالف نگاه و ارزشهایش باشد، محور شرارت جهانی هستند.
پس از فروپاشی شوروی، آمریکا به طور جدّی سعی دارد کشورها و گروههای مسلمان را بزرگترین خطر برای صلح جهانی معرفی کند؛ زیرا به قول نظریهپردازان، اکنون حکومت آمریکا به جای اژدهای بزرگ با مارهای سمی پرشماری روبهروست یا به قول «کیسینجر» با اسلام سیاسی به رهبری جمهوری اسلامی ایران. «ساموئل هانتینگتون» در همین رابطه میگوید: ما دشمن داریم. این دشمن جهانی با توان دسترسی به همة نقاط دنیا که به ایدهای مسلح شده است و با تکنیکها، تسلیحات، سنگدلی و شقاوت در خود برای سلطهگری جهانی به میدان آمده و در هم کوبیدن این دشمن به کارکرد اصلی و اوّلی ما تبدیل شده است. اولویتی که با همان درجه و ضرورت غلبه بر فاشیسم و اتحاد شوروی دنبال میشد.
«با ما باشید یا در جمع دشمنان ما در جنگ با تروریسم قرار خواهید گرفت»، تفکری است که در آن اسلام رادیکال جایگزین کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی شده است. مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیة سومین «کنفرانس بینالمللی قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین» در سالن اجلاس سران تهران در این باره فرمودند:
امروز استکبار جهانی، که رییس جمهور فعلی آمریکا سخنگوی آن است، دنیای اسلام را صریحاً تهدید میکند و سخن از جنگ صلیبی میگوید. شبکة استکباری صهیونیسم و سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس در همة دنیای اسلام سرگرم فتنهانگیزیاند. هزارها فیلم سینمایی و بازی رایانهای و امثال آن با هدف زشت نمایاندن چهرة اسلام و مسلمین تولید و روانة بازارها میشود.
بازی سام ماجراجو
یکی از بازیهایی که با محوریت آخرالزمان دینی ساخته و روانه بازار شده بازی «سام ماجراجو در پرسپولیس» است. شما در این بازی باید در نقش «سام استون» (Sam Stone) برای نجات بشریت، به زمان گذشته بازگردید و با اهریمن جهانی و ایادی آن مبارزه کنید. در این بازی، شما برای اینکه با ایادی شیطان مواجه بشوید باید به پرسپولیس ایران بیایید. جالبتر اینکه بدانید این بازی را یکی از شرکتهای ایرانی ترجمه کرده است. در این بازی شما ایادی اهریمن شیطانی را با شکل و عناوینی مثل کدوحلوایی و عقرب بالغ مشاهده میکنید. اما یکی از این ایادی، «کامیکاز بیسر» معرفی شده است. شرکت تولیدکننده دربارة کامیکاز بدون سر میگوید:
این موجود سر ندارد؛ از همین رو او را برای عملیات انتحاری در خدمت گرفتهاند. آنها دو بمب در دستان خود حمل میکنند و هنگامی که به اندازة کافی به شما نزدیک میشوند آنها را منفجر میکنند. بی سر بودن کامیکاز به این معنی است که عقل و شعور و منطق ندارد. به نظر شما عمل او چه چیزی را به ذهن متبادر میکند؟ آیا تداعیکنندة عملیات شهادتطلبانة اسلامی نیست؟
بیشکّ، یکی از رمزهای موفقیت اسلام در رسیدن به اهداف خود در مدتی کمتر از نیم قرن، فرهنگ جهاد و شهادتطلبی است. عملیات شهادتطلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق میشود که با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن شخصی، به انجام آن مبادرت میورزد و کشته میشود. در مکتبی که جهاد در راه خدا پلی برای رسیدن به «احدی الحسنیین» است، شکست معنا و مفهومی ندارد. مکتبی که بتواند پیروانش را طوری تربیت کند که از مرگ نهراسند و کشته شدن را سعادتی ابدی بدانند از هیچ قدرتی هراس نخواهد داشت و هیچ مانعی قادر نخواهد بود او را از اهدافش باز دارد و در میانة راه متوقف سازد.
یکی دیگر از مواردی که باید دربارة این بازی مورد توجه قرار گیرد این است که هرچند شما به پرسپولیس در ایران میآیید اما اکثر نمادها و سمبلهای اسلامی و اسلیمی و نه نمادهای ایران باستان است. گنبد، مناره و یا طرحهای اسلیمی که بر دیوارها نقش بسته، گویای این مطلب است. وقتی به دقت به بعضی از این نقوش اسلیمی نگاه میکنیم میبینیم نوشته شده: «و علی بابها» که بخش پایانی این حدیث معروف نبوی است: «انا مدینه العلم و علیٌ بابها». در نگاه اول کاربر متوجه این مطلب نمیشود و آن را تنها یک طرح اسلیمی میبیند.
عبارت «العلم و علی بابها» در نقاط مختلفی از بازی مورد توجه قرار میگیرد. هرچند سعی شده این متن به طور متقارن اسلیمی به نمایش درآید تا کاربر در نگاه اول متوجه آن نشود. علاوه بر آن، در حالی که شما با سربازان اهریمنی مبارزه میکنید، با غولهای سبزرنگی مواجه میشوید که گویهای سبز رنگ به سمت شما شلیک میکنند؛ غولهایی شیطانی که بالای دیوارههای منقّش به نقوش اسلامی مستقر شده و به سمت شما شلیک میکنند. طرح زیر پای این شیاطین همان عبارت بالاست.
در این بازی، شما برای مبارزه با ایادی شیطان در نقاط مختلفی درگیر میشوید که غالباً منقش به نقوش اسلامی و همانند اماکن اسلام است. محلی که در پایان بازی شما میتوانید همة این شیاطین را نابود کنید در محوطة کلیساست. پس از نابودی شیطان شما با افتخار وارد کلیسا میشوید.
کاربر در این بازی باید مراحل سخت و دشواری را دنبال کند اما در نهایت در محوطة کلیسا با سربازان اهریمنی روبهرو شده، با شکست تمام آنان پیروز و پس از موفقیت سام، با افتخار وارد کلیسا میشود. اینجاست که شما موفق به اتمام مأموریت و نجات خود و بشریت میشوید و سوار بر موشک و سفینهای میشوید که با باز شدن سقف کلیسا و پرتاب آن بازی تمام میشود. جای بسی تأمل است که کاربر در این بازی در اماکن اسلامی به مبارزه با شیاطین میرود ولی در نهایت در جوار کلیساست که میتواند بر آنان غلبه کند و خود و بشریت را نجات دهد و با پایان یافتن مأموریت خویش به سوی آیندهای روشن برود.
بازی آیین قاتل
یکی دیگر از بازیهایی که به تازگی روانة بازار شده بازی «آیین قاتل» است. در این بازی شما باید در نقش یک فدایی، اقدام به ترور سران مسیحی جنگ صلیبی بکنید. این فدایی که در بازی به نام «الطیر» شناخته میشود یک ایرانی اسماعیلی است. فرقة اسماعیلیه یکی از فرق شیعی است که به طور شاخص به «مهدویت و منجیگرایی» توجه دارد. مردی سفیدپوش، سوار بر اسب با شمشیری میآید. او خود را از شیعیان ایرانی میداند. مردی شجاع و قوی که خود را فدایی میداند و هدفی جز کشتن ندارد. «شرکت UB sotf» اقدام به ساخت این بازی با نام «Assassins Creed» نموده که به فارسی با نامهایی مانند آیین قاتل، فداییون، آیین اساسین شناخته میشود. داستان بازی در قرن دوازدهم روایت میشود. موضوع آن نیز جنگ صلیبی است.
در سومین جنگ صلیبی به مدت طولانی مسلمانان و مسیحیان برای تصرف سرزمین مقدس با هم نبرد میکردند. داستان بازی در بیتالمقدس یا اورشلیم و نیز دمشق و عکا اتفاق میافتد. در قرن دوازدهم میلادی، اروپاییان مسیحی به سرزمین بیتالمقدس حمله کردند و در این میان مسلمانان با تمام وجود از سرزمین خود دفاع کردند و پیروزمندانه از میدان بیرون آمدند.
الطیر یکی از شخصیتهای مؤثر نبرد و از اساسین است. او مسلمانی روحانی است که خود را شمشیر یا پیامرسان خداوند میداند. او کسانی را میکشد که فکر میکنند لایق مردن هستند و در طول بازی جملاتی را برگرفته از کتاب مقدس بیان میکند. مسلمانی که خشونت تمام وجود وجود او را در بر گرفته است. داستانهای اساسین یا حشاشین، حشاشیون و یا فداییان از قرن دوازدهم تا کنون مورد توجه بسیاری بوده است. پیروان «حسن صباح» به اسماعیلیه و صباحیون، حشاشون، حشیشیون مشهور بودند که ریشة کلمات Assassination از همین جاست. دو دیدگاه دربارة علت این نامگذاری وجود دارد:
ـ در آن زمان حشیش دارو و حشاش دارو فروش بود و حشاشین جمع آن است؛
ـ آنان افرادی بودند که با مصرف حشیش در کمال سرمستی اقدام به عملیات انتحاری و یا ترور افراد میکردند.
کمتر فرقهای به مانند اسماعیلیان ابهام و پیچیدگی دارد. تاریخ زندگی سران و بزرگان آنان بسیار تاریک و مبهم است و این مشکل با مراجعه به منابع مغرضانه و متعصّبانة دشمنان آنان که چارهای جز مراجعه به این منابع نیست برطرف نمیشود. محققان غربی در گام اول تحت تأثیر وهمیات صلیبیان و شخص مارکوپولو و نیز روش مخالفان قرار گرفتند و آنان را نه پایبند به اعتقادات محکم خویش که انسانهای شیطانصفتی به حساب آوردند. از جمله رفتارهایی که به این گروه نسبت داده شده این است که آنان یکی از انگشتان خود را قطع میکردهاند و به جای آن چاقوی تیزی را قرار میدادند تا بتوانند قربانیان خود را مخفیانه از بین ببرند. البته توجه داریم که کاربر خصوصاً غربی، این جریان را نمایندة جهان اسلام و نمایشی از رفتار و باورهای تمام مسلمانان تصوّر میکند.
شرکت سازندة این بازی سالها قبل بازی «شاهزادة ایرانی» را روانه بازار کرده بود که یکی از بازیهای بسیار پرطرفدار به شمار میآید. این شاهزادة ایرانی در مراحل مختلف از شمشیرهای متنوعی استفاده میکند که ویژگی و خواصّ مخصوص به خود را دارند. بر روی این شمشیرها نقوشی حک شده که عبارتند از:
ـ سیف فارس القوی (شمشیر سوار قدرتمند)،
ـ سیف فارس المنتقم (شمشیر سوار انتقام گیرنده)،
ـ سیف فارس المهتدی (شمشیر سوار هدایت شده).
نمیتوان ترسیم این نقوش را بر شمشیرها بیقصد و غرض و یا اتفاقی دانست؛ عبارتهایی عربی با القاب امام زمان(ع) بر شمشیر شاهزادة ایرانی!!
بازی Counter
بازی پرطرفدار بعدی بازی Counter است. در این بازی شما برای مبارزه با تروریسم باید به کشورهای مختلفی بروید. مکانهای درگیری، منقّش به نقوش اسلامی هستند و تروریستها با چهرة مسلمانان به نمایش درآمده است.
این بازی یکی از پرطرفدارترین بازیهای دنیاست که نسخة رایانهای آن نیز موجود است. محبوبیّت این بازی هیجانی (action) به حدّی است که «سازمان WCG: World Cyber Games» که به برگزاری مسابقات بازیهای کامپیوتری در دنیا میپردازد آن را در رأس بازیهای خود قرار داده است. محلّ وقوع ماجرا در این بازی نیز مانند بسیاری دیگر از بازیها، خاورمیانه و کشورهای عربی ـ اسلامی منطقه است و شما نمادها و نشانههایی دالّ بر مسلمان بودن تروریستها میبینید؛ ساختمانهایی با معماری عربی اسلامی، مساجد، منارهها و گنبدها و نهایتاً افرادی که میبایست با آنان مبارزه کرد. تروریستها دارای محاسن و پیشانیبند قرمز هستند. حتی تصاویری که پس از کشته شدن آنان نمایش داده میشود تداعی کنندة
همان تصاویری است که ما از لحظة شهادت رزمندگان دیدهایم. جالبتر اینکه شما میتوانید به عنوان پلیس ضدّترور از کشورهای مختلفی، از جمله رژیم صهیونیستی وارد عمل شوید.
در تمام بازیهایی که مسلمانان را تروریست نشان میدهند، نوک پیکان به سمت ایران نشانه رفته است؛ یا تروریست و یا حامی تروریست جهانی معرفی میشود. بازی «Delta Force» یکی از این بازیهاست که شما در آن پس از طیّ مراحل مختلف برای مبارزه با تروریستها وارد ایران و جزیرة خارک میشوید.
شرکت Puma Reality War Games یکی از شرکتهایی است که بازیهای آخرالزمانی و در راستای تروریست نشان دادن مسلمانان نشان میدهد. در بازیهای این شرکت، عملیاتهای نظامی سراسر جهان شبیهسازی میشود. بیشتر این عملیاتها در عراق و افغانستان، ایران و ویتنام اتفاق میافتد. در مراحل مختلف عملیات عراق وقتی شما اماکن تروریستها را پاکسازی میکنید، درون اتاقهای آنان علاوه بر نقوش اسلامی مختلف، میزهایی منقّش به عبارت «محمّد رسولالله» وجود دارد. در این بازی نیز تروریستها ظاهری اسلامی دارند. این شرکت عنوان میکند که برای مشترکان خود این امکان را فراهم آورده که مأموریتهای مربوط به روز جهان را تجربه کنند.
رسانة بازیهای ویدیویی با قابلیتها و ویژگیهای خاصّ خود، به یکی از ابزارهای تأثیرگذار غرب در راستای ناتوی فرهنگی علیه اسلام و خصوصاً انقلاب اسلامی ایران بدل شده است. جای بررسی و تحلیل دربارة این رسانه بسیار زیاد است. صنعت نوظهوری که مانند صنعت سینما مورد توجه و نقد و بررسی قرار نگرفته ولی در یک راستا با خطّ مشی یکسان تولید و منتشر شده و از یک منبع تغذیه میشود. رسانهای که همچون امپراتوری سینمای غرب، مبلّغ انواع منجیان آخرالزمانی غربی است. واهمه و ترس از گسترش روز افزون اسلام، به خصوص از خاورمیانه و ظهور قریبالوقوع موعود آخرالزمان از این منطقه، تمام قدرتهای دشمن با آن را بسیج نموده است. دقت در مباحثی که به آن اشاره کردیم، زمینهای را فراهم میآورد تا از سویی محققان و پژوهشگران با دقت بیشتری به تأثیر بازیهای رایانهای بپردازند و از سویی مسئولان فرهنگی با تیزبینی و درایت بیشتری نسبت به این مقولة فرهنگی واکنش نشان داده، از سوی دیگر زمینة استفاده از این ابزار را در راستای جهاد مجازی فراهم نمایند.
بازیهای ویدئویی و رایانهای بازار را فراگرفته است. اسبابی برای انباشتن اذهان کودکان و نوجوانان از انواع انحرافها و وسیلهای برای القاء طرحها و استراتژیهای ضدّ اسلامی غرب استعماری. چگونه بازیها و بازیسازان به بهانة گفتوگو از آخرالزمان اسلام، مسلمانان و مهدویت را آماج تیرهای زهرآگین خود ساختهاند؟ مصادیق این آثار کدامند؟ و در برابر آنها چه باید کرد؟ لوح فشردة «بازیهای رایانهای» ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، صحنههای مختلفی از این بازیها را به شما ارائه میدهد و شما میتوانید از نزدیک با خطمشی و اهداف تولیدکنندگان و طراحان این رسانه آشنا شوید. منبع: مهندس مهدی حقوردی طاقانکی،ماهنامه موعود شماره 87 http://mouood.org/content/view/6742/3/