سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه آدمی به دنیای اطراف خود، دیدش به وجود خویشتن و خواسته‌هایش از دنیا و خود، جهان‌بینی یک انسان را شکل می‌دهند. این جهان‌بینی بیشترین تأثیر را در تصمیمات، انگیزه‌ها، غم‌ها، شادی‌ها و خلاصه، تمام زندگی انسان می‌گذارد.

شاید بتوان گفت که در این فیلم، شخصیت ها –به خصوص زنان و دختران- در هیچ صحنه ای لباس تکراری به تن ندارند؛ بدین معنا که شخصیت فیلم، آن قدر لباس دارد که نیازی به پوشیدن دوباره آن پیدا نمی کند! نمایش این مطلب، القای این مساله است که گویی پوشیدن لباسی برای دومین بار زیبا نیست.

بسیاری از مخاطبان سینما، با خون آشام فیلم های ژانر وحشت آشنا هستند. با بررسی فیلم های (گرگ و میش1) ؛ (کشیش2)؛ (دراکولای برام استوکر3)؛ (دراکولا 20004)؛ (لینکون؛ شکارچی خون آشام5)؛ (من یک افسانه ام6) در پی مقایسه ی دو سبک متفاوت از آنان هستیم. تفاوت هایی که معانی جدیدی را تولید و القا می سازند.

خون آشامان، سال هاست که محور بسیاری از فیلم های ژانر وحشت بوده اند. با بررسی فیلم های (گرگ و میش1) ؛ (کشیش2)؛ (دراکولای برام استوکر3)؛ (دراکولا 20004)؛ (لینکون؛ شکارچی خون آشام5)؛ (من یک افسانه ام6) به معانی قابل توجهی دست می یابیم که در شناخت هر چه بیشتر این رسانه ی قدرتمند، یعنی سینما، مؤثر است.

سال‌هاست که سینمای جهان شاهد فیلم‌هایی با ژانر وحشت خوناشامان است. با بررسی سری فیلم‌هایی که به پرداخت این افسانه دست زده‌اند، به معانی قابل توجهی دست می‌یابیم که در شناخت هر چه بیشتر این رسانه‌ی قدرتمند، یعنی سینما، مؤثر است.

با تشکر ویژه از سرویس سینما رسانه سایت تبیین(انجمن فارغ التحصیلان موسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی ره قم)


نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:41 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

ثبت نام در اردوی سوم نخبگان استان(طلیعه معرفت) را از دست ندهید!

الحمدلله پس از برگزاری دو دوره اردوی نخبگانی استانی، بر آن شدیم که سومین اردو را نیز برگزار کنیم. اردوی اول برای نمونه و به صورت مختصر برگزار شد و پس از دیدن نتایج بسیار خوب کار، اردوی دوم را به حول وقوه الهی، در تابستان 1391 به صورت گسترده برگزار کردیم. اردویی با امکانات کم و نتایج بزرگی که هنوز هم ارتباز با برخی برگزیدگان اردو ادامه دارد. افرادی که بعد از دیدن قوت کاری ساده و بدون حاشیه، خود هم به فکر آرمان های بلندتری در کارهای فرهنگی افتادند و تلاش کردند که به نحو موثرتری در دنیای اطرافشان تاثیرگذار باشند.  

انشاء الله امسال هم پس از ماه مبارک، از 26 تا 31 مرداد ماه سومین اردوی استانی برگزار خواهد شد که امیدواریم مرضی رضای صاحب و مولای ما قرار بگیرد. عنوان اردوی امسال در پی تاکیدات عمیق رهبر حکیم به مقوله توجه بیشتر به نظام آموزشی و ریشه های انحراف تمدنی (سخنرانی اخیر ایشان در قم و بجنورد و برخی دانشگاه ها) به موضوع «سکولاریسم در نظام آموزشی دانشگاه و حوزه، توصیف و راهکار برون رفت» اختصاص یافت. امید که بتوانیم با اتکال به خدا و همیاری تمام تشکل ها و نخبگان استان این امر را به سرانجام برسانیم تا شاید کوچکترین قدمی در راه احیای قوی تمدن اسلامی در ایران و جهان برداریم. 

دو روش ثبت نام در این پست از وبلاگ مجمع هم اندیشی نخبگان استان یزد به صورت دقیق آمده است. انشاء الله در اردوی امسال کتابی که حاصل از جلسات اردوی پارسال در بحث «علم تمدن ساز» بود خدمت دوستان ارائه خواهد شد. تلاش کرده ایم در سال گذشته نظرات دوستان و اساتید را جمع یندی کنیم و امسال کیفیت کار بیشتر شود. قطعا هنوز هم دیر نیست. لطفا اگر نظر، انتقاد یا پیشنهادی دارید به آدرس ایمیل همین وبلاگ بفرستید تا بر دیده منت گذاشته و در صورت توان جامه عمل بدان بپوشانیم. انشاء الله تعالی.


نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:38 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

بازجویان ارتش آمریکا به دنبال ردپایی از منجی موعود!

از وبلاگ سعید مستغاثی:  "...و اینک آخرالزمان" پیش از اینکه عنوان مجموعه ای مستند درباره تاریخچه سینمای غرب و فیلم های آخرالزمانی باشد (که در خرداد و تیرماه 1391به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی از شبکه خبر پخش شد و در فروردین سال 1392 از همان شبکه تکرار گردید) نام بخش پایانی  از سری چهارم  مجموعه راز آرماگدون (پروژه اشباح) و در واقع اسم آخرین قسمت از این سریال مستند ساخته سعید مستغاثی بود که در 4 سری 26 قسمتی در طول سالهای 1387 تا 1390 از شبکه های مختلف سیما پخش شد. در این قسمت که در واقع به نوعی عصاره و حرف اصلی همه 104 قسمت پیشین به نظر می رسید به طور خلاصه به تحرکات ایدئولوژیک و سیاسی غرب صلیبی / صهیونی برای تدارک آخرالزمان و آرماگدون و همچنین ممانعت از ظهور و قیام منجی حقیقی آخرالزمان یعنی حضرت حجت (ع) پرداخته شده بود. در این قسمت برای نخستین بار اسناد تکان دهنده ای از این تحرکات به نمایش درآمد که اظهار نظرات مختلفی را از سوی محافل فکری داخل و خارج کشور به همراه داشت. به مناسبت سالروز ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) ، بخشی از متن قسمت فوق و اسناد یاد شده را ( که برای نخستین بار در فضای وب منتشر می شود ) را در اینجا به نظرتان می رسانیم:

امروزه دیگر موضوع ترس و واهمة غرب صلیبی/صهیونی از شکل‌گیری یک جنبش عظیم اسلامی در شرق برای همة کسانی که از کمترین اطلاعات و قدرت تحلیل سیاسی برخوردارند، آشکار شده است. موضع گیری امپریالیسم غرب و به خصوص آمریکا در برابر ملل شرق و به ویژه ملت ایران، واقعیتی است که بیش از سی سال توطئه در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، رسانه‌ای و امنیتی پشتیبان و مؤید آن است.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:34 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

?Brussels Business: Who Runs The European Union اتحادیه لابی ها

سعید مستغاثی: فیلم سینمایی مستند " تجارت بروکسل : چه کسی اتحادیه اروپا را اداره می کند؟" ساخته دو مستند ساز جوان به اسامی فریدریش ماوزر و متیو لیتارت و محصول 2012 ( که سه شنبه 18 تیرماه از مجموعه مستند برتر شبکه اول سیما پخش شد)  نخستین فیلمی است که به ماجراهای پشت پرده اتحادیه اروپا و لابی هایی که در واقع این نهاد مهم سیاست امروز جهان را اداره می کنند ، می پردازد. ادامه مطلب...

نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:32 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

قسمت اول را در اینجا ببینید...: http://naghdefilm.parsiblog.com/Posts/359

این چیزی که شما الآن دارید از جنگ 33 روزه می‌گویید، خیلی شبیه می‌شود به بوسنی، جایی که ما در  زمان جنگ بوسنی یک «خنجر و شقایق» داریم و یک «خاکستر سبز». باز ما هیچ پیشرفتی نسبت به ده پانزده سال نکردیم، هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.

در جنگ عراق هم تنها یک مستند با عنوان «عراق سرزمین جنگ‌ها» وجود دارد که آن هم ما کار کردیم که به شمالی‌ترین نقطه تا جنوبی‌ترین نقطه می‌پرداختیم. شمالی‌اش را آقای جوانبخت و آقای غفوری کار کردند و جنوبی‌اش را من. فقط یک سریال.

امثال این کارها خیلی ربطی به برنامه‌ریزی‌ها و سازماندهی‌ها ندارد و بیش‌تر برمی‌گردد به روحیه‌ی جهادی‌ای که وجود داشته است. این روحیه‌ی جهادی در بوسنی بود که جواب داد و سَرِضرب یکی دو کار ساخته شد. آن هم بوسنی به عنوان یکی از مقاطع حساس بعد از انقلاب و در حالی که از بیرون می‌دیدیم ظلم بزرگی دارد نسبت به مسلمانان صورت می‌گیرد. ما در شرایط فعلی چه درس‌هایی می‌توانیم بگیریم که میانمار را پوشش بهتری بدهیم؟

من اگر می‌خواهم بروم میانمار، الآن باید سفیرم در بنگلادش بگوید که آیا من می‌توانم بروم یا نه. یعنی کار من را گره می‌زنند به دولت و سیاسی‌اش می‌کنند. در صورتی که سفرای کشورهای دیگر حمایت هم می‌کنند. ما اقدام کردیم از طریق وزارت خارجه؛ قرار است که از سفیر در بنگلادش استعلام بشود. من احتمال 95 درصد می‌دهم که جواب، نه باشد. می‌دانید چرا؟ چون کارهایی که در جنگ‌های مختلف کردم تقریباً 95 درصدش مخالف نظر سفرا بوده و رفتم کار کردم. الآن هم این اتفاق افتاده؛ می‌گویند از دولت میانمار باید اجازه بگیری، بعد می‌گویند صد در صد جوابش نه است. من می‌گویم خب برویم از اردوگاه‌ها کار بگیریم. می‌گویند باید از سفیرمان در بنگلادش اجازه بگیریم. سفیر می‌گوید نه. الآن اوضاع فلان است و بهمان. بعد مجبور می‌شوم از یک طریق دیگر بروم لب مرز و روی آوارگان کار کنم. بدبختانه نمی‌دانم چه‌جوری است که برخی سفرای ما حافظ منافع آن کشورند در ایران! یعنی سفیر باید حافظ منافع ایران در کشوری که هست باشد، ولی بعضی‌جاها برعکس است! مثلاً سفیر ایران در پاکستان می‌گوید که آقا بروید کشمیر هند را کار کنید، سفیرمان در هند می‌گوید بروید پاکستان را بگیرید.

آقای برجی! راه برون‌رفتی وجود ندارد؟ مثلاً ما بیاییم مثل شما که خودتان می‌روید، حرکت‌های مشابه جهادی را تقویت کنیم. شاید از این طریق امید بیش‌تری وجود داشته باشد.

همین! این اتفاق باید بیفتد.

 

چون بوسنی هم همین بوده، عراق همین‌طور، لبنان همین‌طور.

من اگر می‌خواستم برای حضور در جنگ با سفیر هماهنگ کنم ، تا الآن پنج تا جنگ هم نرفته بودم. من که نمی‌ایستم. من می‌خواهم کار انجام بدهم. اگر قرار باشد بایستم تا تو به من بگویی چه کار کنم، کلی زمان از دست رفته. هیچ کسی نمی‌خواهد آسایش خودش را به هم بزند. بدبختانه این‌طوری است.

نباید با یک مستندسازی که می‌خواهد بیاید قسمتی از تاریخ را برای مسلمانانی که در آن مناطقند به تصویر بکشد، این طور برخورد کرد. من می‌گویم الآن ما 50 ساعت راش از عراق وقتی که صدام سقوط کرد، داریم. آقای تلویزیون! اگر ما نمی‌رفتیم الآن تو این آرشیو را نداشتی. الآن آرشیوی داری در مورد بوسنی. اگر ما نمی‌رفتیم تو این آرشیو را نداشتی. الآن آرشیوی داری از افغانستان. اگر ما نمی‌رفتیم الآن این آرشیو در دستت نبود. یعنی با تمام رهبران افغانی بدون استثنا، ما مصاحبه کردیم که چرا می‌جنگید. از آن گروه‌های هفت‌گانه‌ی اهل تسنن که که ضد شیعه‌اند تا گیلانی که طرفدار پادشاه افغانستان بود تا مسعود و ربانی و حکمتیار و دوستُم و بقیه؛ مصاحبه کردیم با این‌ها. بعد با یکی که الآن معاون رئیس‌جمهور است مصاحبه کردیم. ما الآن از این‌ها در زمان جنگ داخلی آن موقع که داشتند می‌جنگیدند، تصویر داریم. از زمانی که نیروهای کمونیست به کمک روس‌ها اقدام به ساقط کردن دولت تاجیکستان کردند، ما تصویر گرفتیم. هیچ کشوری در دنیا الآن آرشیوی که ما در مورد جنگ‌های داخلی تاجیکستان داریم را ندارد. من و حسین جعفریان رفتیم، فیلم «لعل بدخشان» که دو قسمتش افغانستان است و چهار پنج قسمتش تاجیکستان است، الآن آرشیوش موجود است. می‌خواهم بگویم الآن ما یک آرشیوی داریم از شصت هفتاد ساعت جنگ 33 روزه. حرفه‌ای که به این قصه نگاه کنیم ، باید یک آرشیوی داشته باشیم از این مسلمان‌ها که الآن در مرز میانمار و بنگلادش‌اند. ما می‌خواهیم ببینیم قصه چیست. از این‌جا هم نمی‌خواهم با یک پیش‌داوری بروم. می‌دانم مسلمانان را کشتند، ولی می‌خواهم بگویم که بی‌طرفانه هم نمی‌خواهم بروم. اصلاً بی‌طرف وجود ندارد؛ می‌روم ثابت کنم که مسلمانان مظلوم واقع شدند، ولی بگذارید من این فیلم را بروم، بیاورم تا در تاریخ کشورمان داشته باشیم. صد سال دیگر داشته باشیم. این تصویر مسلمانانی است که صد سال پیش در این منطقه بودند. بگذار 50 سال دیگر دانشجویی که می‌خواهد در مورد مسلمانان جنوب شرق آسیا مطالعه بکند، این فیلم را هم در کنارش ببیند. یک مستندساز باید این‌جوری شروع کند: بگردد واقعیتی که هست را نشان بدهد.

 

خُب، در همین زمینه شهید آوینی نقش بسیار مهمی داشتند. الآن بسیاری از همین داشته‌هایی که شما ذکر کردید را از توجه ایشان به فیلمسازی در حوزه مقاومت اسلامی داریم. چه آن زمان که با عنوان روایت فتح در دفاع مقدس کار می‌شد و چه فیلم‌هایی که پیرامون نهضت‌های اسلامی ساخته شدند.

اصلاً راه افتادن من برای رفتن به طرف پوشش جنگ در مناطق بحرانی دنیا، شروع اش به خاطر شهید آوینی است. آقا مرتضی گفت برو افغانستان. زمانی گفت افغانستان که ایران هنوز جنگ بود. یعنی من زمانی وارد افغانستان شدم که ایران جنگ بود. این نشان از درایت هنرمندانه‌ای است که در شهید آوینی بود. آقا مرتضی به عنوان نسیم حیات از آن یاد می‌کرد که بعدها نسیم حیات از لبنان و فلسطین ساخته شد.

من پاکستانش را با شهید آوینی بودم. باید دو مرحله می‌رفتیم. مرحله‌ی دوم اش دیگر نشد برویم. جنگ که تمام شد آقا مرتضی سال 1371 دوباره ما را راهی افغانستان کرد که بروید افغانستان و بعد بروید تاجیکستان و از اسرا و آوارگان مسلمان تاجیک فیلم بگیرید که الآن آرشیو این آوارگان مسلمان تاجیک را داریم که 1000 نفر آمدند شمال افغانستان؛ افغانستانی که خودش نان نداشت بخورد، حالا باید به این‌ها نان می‌داد و این کار را انجام نداد. هیچ کس هم در این باره حرفی نزد و روی این مانور نداد. در شمال افغانستان مردمی که خودشان گرسنه بودند، نیمی از نان‌شان را با آوارگانی که آمده بودند تقسیم کردند. خب، این را شهید آوینی گفت که بروید کار کنید.

 

همین حس را آقای طالب‌زاده نسبت به «خنجر و شقایق» دارند و می‌گویند که «خنجر و شقایق» برای شهید آوینی است.

بله، من سفرهای مختلف که می‌رفتم، با آقا مرتضی مشورت می‌کردم که چه کار کنم چه کار نکنم. دو سه جلسه‌ی دو سه ساعته گذاشته بود که رضا در افغانستان چه کار کن. جلسه‌ی آخرش قرار بود که سه‌شنبه‌روزی در تهران گفت که من امشب می‌روم اهواز. دیدم در آستانه‌ی در ایستاد و با من خداحافظی کرد. گفتم آقا مرتضی اجازه بدهید من بروم. گفت نماز بخوان و ناهار بخور، بعد برو. گفتم نه. به چند تا کارم برسم. همدیگر را بغل کردیم. گفتم آقا مرتضی، حلالم کن. گفت حلال چی. تو داری می‌روی منطقه‌ی جنگی، تو حلالم کن. گفتم نه آقا مرتضی، حلالم کن. گفت ما جایی نمی‌خواهیم برویم، می‌خواهیم برویم اهواز و برگردیم، جای خطرناک که نمی‌خواهیم برویم، تو من را حلال کن که می‌خواهی بروی جنگ. خداحافظی کردیم. گفت که ببین، شنبه ساعت دوازده شب تو پرواز داری. یک‌جوری بیا که ساعت چهار سوره باشی. صحبت بکنیم بعد ساعت ده شب می‌رسانمت فرودگاه که بروی مشهد و بعد از آن‌جا هم بروی افغانستان. قرار هم گذاشتیم. همان روز هم مرتضی پرواز کرد برود اهواز. قرار بود جمعه، شب بیاید تهران و فردایش هم ساعت چهار با من قرار داشت. جمعه صبح آن اتفاق خوشگل برایش افتاد و رضا برجی از چهار بعدازظهر آن روز تا الان معطل آن جلسه است. ساعتی که من می‌خواستم بروم افغانستان جنازه‌ی آقا مرتضی داشت می‌آمد. همه‌ی بچه‌ها به من گفتند صبر کن، تو مثلاً شاگرد شهید آوینی هستی؛ بمان.

دیگران توقع داشتند که من به عنوان شاگردش بمانم. ولی من گفتم نه، الآن اگر آقا مرتضی چشمش را باز کند به من می‌گوید این‌جا چه کار می‌کنی؟ تو باید ساعت 12 شب پرواز می‌کردی می‌رفتی، روز یکشنبه چرا تو تهرانی؟ گفتم به خدا اگر آقا مرتضی الآن زنده می‌شد من را که می‌دید می‌گفت تو چرا دیشب پرواز نکردی. و من نماندم برای تشییع جنازه‌اش، رفتم. و یک چیزی آن موقع به یکی از بچه‌ها گفتم. گفتم ببین آنقدر پاچه‌خوار هستند یک عده فردا که زیر تابوتش را بگیرند که نوبت من نمی‌شود. خاطرت جمع باشد. من روزی را دیدم که مرتضی برگشت گفت، رضا جان دیگر 5 تا رفیق برای من نمانده است. من آن روز را دیدم. من از یکی گله داشتم که چرا مسخره‌بازی درمی‌آورد، چک‌مان را نمی‌دهد، به آقا مرتضی گفتم. به یک زبانی گفت که گله نکن دیگر رضا. بعد فهمیدیم که خودش شش ماه از جیب خودش پول بچه‌های سوره را می‌داده. جالب این که آن‌جا من از کسی گله کردم که مرتضی هم خودش از او گله داشت. یک جای دیگر به من گفت که رضا اصلاً تو هم دیگر من را درک نمی‌کنی، تو هم داری نق می‌زنی، تو دیگر نق نزن، تو باید کمکم کنی. بعد به این نتیجه رسیدم که باید مرتضی می‌رفت. بهترین لحظه‌ای که باید می‌رفت، همین لحظه بود. یعنی گل در دقیقه‌ی 92. شهید آوینی این‌جوری رفت. یعنی یک ماه دیرتر رفته بود، چنان این‌ها می‌خواستند به صلابه بکشندش؛ تصمیم گرفته بودند که بعد از عید موتور مرتضی را می‌آوریم پایین. نشسته بودند صحبت کرده بودند که آقا داشته باشید که بعد از عید، همه توپخانه‌ها آماده، این دفعه چنان حمله کنیم که سوره موره را همه لوله کنیم برود. سوره و مرتضی آوینی را همه را با همدیگر صاف می‌کنیم می‌رود. نه مرتضایی بماند و نه سوره‌ای. بعد از عید؛ و خدا بعد از عید این‌ها را زد زمین؛ بُردش. نگذاشت. این‌ها آماده کرده‌ بودند که بزنند مرتضی و اطرافیانش را که چند نفر بیش‌تر نبودند. واقعاً می‌گویم، چند نفر به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌شد. همان چند نفری که در سوره بودند، چند نفر هم بیرون. ببین! فیلم‌های هشت من را که از جنگ گرفته بودم، چون مثل نگاتیو عکاسی است دیگر، که از حمله‌ی بچه‌های بسیجی در عمق خاک عراق گرفته بودم، همه را ریخته بودند در سطل آشغال، به این بهانه که فلان‌فلان‌شده رفیق مرتضی است. ببین چه عنادی داشتند یک عده با مرتضی. حالا من می‌دانستم که این‌ها می‌خواهند فردا زیر تابوت مرتضی را بگیرند. گفتم اصلاً نمی‌توانم این را تحمل کنم.

این بود که می‌دانستم فردا زیر تابوتش سبیل تا سبیل آدم می‌ایستند تا مرتضی را تشییع کند و تشییع کردند. این است که خدا به یکی عزت می‌دهد. مردم فقط صدای مرتضی را شنیده بودند. تصویری از مرتضی نداشتند،  قیافه‌ی مرتضی را کسی ندیده بود که. حالا، در چه زمانی مرتضی دارد می‌رود؟ زمانی که پخش کردن صدایش از تلویزیون شش ماه است که ممنوع شده. مرتضی را محکوم می‌کردند که ادکلن پروستوریکاز می‌زند، گورباچف شده مثلاً. اما کسی که صورت مرتضی را هم ندیده، آمده برای تشییع. صدای مرتضی این‌قدر عاشقانه بود که خدا عزتی به مرتضی داد که الآن سالگرد شهادتش که می‌شود، روستاهای رفسنجان برای مرتضی بزرگداشت می‌گیرند، من رفتم صحبت کردم. مسجد کاهگلی یک روستا سالگرد شهید آوینی گرفته، من چه دارم بگویم. خدا خیلی دوستش داشت، خیلی دوستش داشت. حضرت آقا هم که با آمدن‌شان در تشییع، سنگ تمام گذاشتند. حرکت آقا و حضور در مراسم تشییع، مشت محکمی بود در دهان کسانی که علیه مرتضی صحبت می‌کردند و موضع می‌گرفتند، کسانی که می‌گفتند آقا از دست مرتضی ناراحت است. من باورم نمی‌شد. این‌قدر تخریب روی مرتضی زیاد بود، ولی آقا می‌دانست مرتضی چه‌جور به ولایت نگاه می‌کند و با آمدنش یک جور مهر تأیید زد به کارهای مرتضی و تفکرش. و الآن هم آقا از شاگردهای مرتضی توقع دارد که راه و رسم مرتضی را بروند.

من اگر شایسته‌ی شاگردی مرتضی باشم، دوست دارم مثل مرتضی کار و فکر کنم. الآن اگر بخواهم مثل فیلم‌های مرتضی یک فیلم بسازم، حقارت محض است و حماقت است. چون اگر خودش هم بود، الآن این فیلم‌ها را نمی‌ساخت. یعنی من باید راه و روش را بگیرم، یک فیلم بسازم که تفکر مرتضی در آن باشد. تفکر مرتضی چه بود؟ تفکر اشراقی بود. خودش می‌گفت مستند اشراق. خودش می‌گفت ما برای هر کاری که می‌کنیم بالأخره باید یک اسمی بگذاریم. برای این نوع نگاه به سینما و هنر اسمش را ما می‌گذاریم مستند اشراق و خودش در کتاب‌هایش می‌گوید مستند اشراق یعنی چه.

  و حرف آخر.

بعضی مواقع مرتضی را یک هفته نمی‌دیدم. می‌رفتم پیش اش؛ می‌گفتم آمدم باتری‌هایم شارژ بشود. می‌نشست دو ساعت برایم صحبت می‌کرد از انقلاب و امام. با آن عرفان نظری و عملی که داشت یک حال معنوی به ما می‌داد، بعد می‌گفت حالا حالت خوب شد؟ می‌گفتم بله آقا مرتضی، باتری‌هایم شارژ شد. می‌گفتم تا یک ماه باتری‌هایم شارژِ شارژ است. حضورم در دیدار شعرا با مقام معظم رهبری هم باعث شد واقعاً باتری‌هایم شارژ بشود. رفتم آقا را ببینم تا باتری‌هایم و خودم شارژ بشوم برای کار بعدی إن‌شاءالله.


نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:28 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

 

مادران سربرنیتسا

 رضا برجی متولد 1343 جانباز جنگ تحمیلی، از سال 1362 عکاسی را در لشگر 10 سیدالشهدا(ع) آغاز کرد. در اواخر سال 1365 وارد روایت فتح شد. بعد از پایان جنگ، با سفر به افغانستان، جنگ‌های آذربایجان و ارمنستان، کشمیر، چچن، بوسنی، کوزوو، عراق، سومالی و... به عنوان یک خبرنگار جنگی شناخته شد. او با حضور در 14 جنگ بزرگ دنیا در دهه‌های اخیر و ساخت بیش از 13 سریال تلویزیونی و 44 مستند بلند و کوتاه، رکورد تازه‌ای را به نام خود ثبت کرده است. 

 

 مختصری از کارنامه‌ی مستندسازی برجی:  سال‌های گلوله و زنبق، 1389  /   مادران سربرنیتسا، 1389 /  سواحل اشک و زیتون  / عبد بطاط، 1386 / حیرت عقل و عشق، 1386  /  0613  /  لعل بدخشان (مشترک با محمدحسین جعفریان)

 

«خنجر و شقایق» یک اتفاق مهم و نمونه‌ای از حضور به‌هنگام نیروهای مؤمنی بود که با مدیریت هوشمند شهید سید مرتضی آوینی در سراسر دنیا به دنبال انعکاس نهضت‌های اسلامی روبه‌رشد – که در طول انقلاب اسلامی حرکت می‌کردند- کوله‌بار سفر را بسته و عازم دیاری می‌شدند که از سویی مظلومیت اسلام و اسلام‌دوستان در سراسر عالم را به تصویر و از سویی دیگر تجلی مقاومت در برابر ظلم را به رخ جهان و جهانیان بکشند. این اتفاق مهم، ناجوانمردانه از دیده‌ها پنهان ماند و حرکت جهادی سازندگان این مجموعه‌ی ده قسمتی نادیده گرفته شد. فراهم‌آورندگان سریال «خنجر و شقایق» که رسالت خود را فراتر از «رساندن ندای مظلوم به گوش جهانیان» دیده و در جای‌جای فیلم خود به دنبال نمایش قدرت اسلام در عین مظلومیت و محدودیت بوده و با ارائه‌ی یک مستند تصویری شسته و رُفته، گامی بلند در این عرصه برداشته بودند، علاوه بر ساختن این فیلم و کسب تجربه‌ای جدید، روحیه‌ای را از خود به یادگار گذاشتند که می‌توان گفت هرچه که سینمای مستند مقاومت ما دارد، از آن عزم و از آن روحیه دارد که محل تولدش، همان کارخانه‌ی آدم‌سازی یعنی جنگ بود.

حالا و در شرایطی که نهضت‌های اسلامی جان تازه‌ای یافته و غالباً صورت انقلاب به خود گرفته‌اند، در کنار همه‌ی قتل عام‌های هر روزه در سراسر دنیا، یک نسل‌کشی بزرگ باز هم علیه مسلمانان و در کشور میانمار اتفاق افتاده است. به همین بهانه، به سراغ رضا برجی رفتیم که در 14 جنگ از جنگ‌های یکی دو دهه‌ی اخیر به عنوان عکاس و مستندساز حضور داشته و نمونه‌های دیگر این نسل‌کشی را در بوسنی و کشورهای دیگر مشاهده کرده است. با او که «مادران سربرنیتسا» و «سال‌های گلوله و زنبق» را پیرامون موضوع بوسنی به تصویر کشیده است، درباره‌ی جنگ بوسنی، مادران سربرنیتسا، امید تکرار موفقیت «خنجر و شقایق» در میانمار و شهید آوینی به عنوان پایه‌گذار و جهت‌دهنده به جنبش مستندسازی از نهضت‌های اسلامی به صحبت نشستیم. ادامه مطلب...

نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:27 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

گزارشی جامع از سلسله جلسات نقد ایدئولوژی های مدرن 

شهریار زرشناس (متولد 1344) در تاریخ فلسفه و روانشناسی در خارج از کشور تحصیل کرده و تاکنون بیش از بیست اثر مکتوب از او به چاپ رسیده‌است. همچنین نویسندة کتاب‌هایی چون "اشاراتی دربارة لیبرالیسم در ایران"، "توسعه"، "جامعة مدنی"، "سرمایه‌سالاری"، "نیمة پنهان آمریکا"، "مبانی نظری غرب مدرن"، "واژه‌نامة فرهنگی، سیاسی"، "نگاهی کوتاه به تاریخچة روشنفکری در ایران (دو مجلد)" و "نیهیلیسم" است.
 
 
 
 وی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است و از سال 71 در دانشگاه‌های مختلف مشغول به تدریس است. وی تاکنون 22 عنوان کتاب و بیش از 100 عنوان مقاله در موضوعات مختلف فلسفی، تاریخی، سیاسی، ادبیات و روانشناسی تالیف کرده است. وی تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته فلسفه به پایان رسانده است. او مقطع دکترا را در رشته روانشناسی در کشور کرواسی ادامه داد، ولی موضوع پیشنهادی پایان نامه دکتری ایشان تصویب نگردید.
 
 
 
از آذر ماه سال1391 کانون اندیشه جوان از ایشان جهت تدریس در سلسله درگفتارهای نقد ایدئولوژی های مدرن دعوت کرده است.
 
 
 
توضیح مبحث: ایدئولوژی های سیاسی در واقع پیشنهادهایی برای شیوه ی سازماندهی به دولت در عصر مدرن برای دستیابی به اهداف خاصی مانند آزادی،عدالت،رفاه،امنیت فکری و... هستند.پس از زوال دولتها و نظامهای سیاسی سنتی ،امکان سازماندهی دولت به اشکال مختلفی در عصر جدید متصور شد.از اینرو عصر مدرن شاهد پیدایش و گسترش انواع گوناگونی از ایدئولوژیها بوده است.هر یک از این ایدئولوژیها بیانگر خواست ها و منافع شئون،گروهها و طبقات اجتماعی گوناگونی بوده اند و کوشیده اند سازمان دولت را بر اساس آرمانها و ارزشهای آن گروهها و طبقات شکل دهند در عصر جدید،بحثهای فلسفه ی سیاسی قدیم،در قالب ایدئولوژیها مطرح شده است.ایدئولوژیها ی سیاسی گرچه به توصیف پدیده ها و واقعیتهای سیاسی نیز میپردازند،لیکن نهایتا تجویزی هستند و نوع خاصی از نظم سیاسی را بر حسب ارزشهای پذیرفته شده ی خود پیشنهاد میکنند.نظامهای سیاسی تا اندازه زیادی بازتاب تحقق ایدئولوژی های سیاسی هستند،هرچند در شکل گیری آنها عوامل بسیار دیگری چون:سنت،فرهنگ،تاریخ و نظام اقتصادی موثر است.
 
پرداختن به ایدئولوژی های مدرن معاصر غربی از رنسانس تاکنون و مفاهیم اصلی این ایدئولوژی ها هدف این درسگفتار میباشد. در دوره نخست 22 جلسه از این درسگفتار برگزار گردید. بررسی شاخه های لیبرال-دموکراسی ومفاهیم موضوعه آن محور مباحث فعلی بوده است.
فهرست گزارش ها وصوت جلسات ایشان خدمتتان ارائه میشود:
جلسه سیزدهم

نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:19 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

« سینمای تاریخی ؛ فرصت ها و تهدید ها» 

اولین جلسه از سلسله نشست های نقد فیلم کانون اندیشه جوان با همکاری بخش عترت (آسمان ولایت) در بیست و یکمین نمایشگاه بین المللی قرآن برگزار گردید؛در این نشست صمیمانه که با حضور علاقه مندان واکاوی سینما و تلویزیون از منظر اندیشه همراه بود، آقایان دکتر یعقوب توکلی ( استاد دانشگاه و پژوهشگر سینما ) و محمد حسن شاهنگی (مجری کارشناس) به بیان دیدگاه های خود در خصوص موضوع « سینمای تاریخی ؛ فرصت ها و تهدید ها» با محوریت سریال مختارنامه پرداختند .

دکتر توکلی در این جلسه ضمن دفاع از اثر فاخر و ماندگار مجموعه مختار نامه اظهار داشت :«هر بار  قسمتی از این سریال را از تلویزیون مشاهده می کردم برای آقای میرباقری آرزوی طول عمر می نمودم انصافا این مجموعه از عقاید شیعه دفاع جانانه ای انجام داد و روح حماسی را در درون بیننده خود دمید » وی با  اشاره به اینکه امروز یکی از بارز ترین مصادیق دیپلماسی فرهنگی در کل دنیا استفاده درست و به جا از ابزاری به نام سینماست افزود :«در عصر حاضر شاهد آنیم که کشور های مختلف فرهنگ و تمدن و تاریخ خود را به دنیا از طریق همین محصولات سینمایی و تلویزیونی صادر می کنند به عنوان نمونه حریم سلطان می سازند، حسینین (ع) تولید می کنند و ... جمهوری اسلامی هم قطعا باید از این ظرفیت ها استفاده بهتر و بیشتری کند کما این که در مورد مختار نامه این اتفاق رخ داد ودر کشور هایی مثل افغانستان ، عراق ، لبنان و ...پخش شد .»
 این استاد دانشگاه و پژوهشگر سینما در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این پرسش که اساسا در سینمای تاریخی با کدام یک از ابعاد  فرهنگی ،‌هنری یا صنعتی سینما مواجه هستیم ،بیان داشت :«نباید فراموش کرد ما در سینمای تاریخی بر همه جنبه های  فرهنگی ،‌تمدنی ، هنری ، صنعتی و ... سینما  اصرار داریم و در واقع همه ابعاد سینما را درگیر این موضوع می کنیم حتی از منظر اقتصادی نیز نباید غفلت کرد به هر حال  بازگشت سرمایه  هم در کنار مباحث محتوایی بحث مهمی است .» دکتر توکلی درباره وضعیت سینمای تاریخی کشور با نگاهی آسیب شناسانه اظهار داشت :« متاسفانه ما در سینمای خود بعضا شاهد فیلم هایی چون استرداد می شویم که جز لکه ننگ چیز دیگری نه برای جامعه سینمایی و نه غیر سینمایی باقی نمی گذارد در این گونه فیلم ها خطر تحریف تاریخ دام بزرگی است که برخی از فیلمسازان به آن توجهی نمی کنند .» ایشان با بیان اهمیت نظارت تاریخی بر پروژه های سینمای تاریخی ضمن گلایه از کم کاری برخی فیلم سازان و مشاوران تاریخی آنها گفت :« در این زمینه می توان نظارت را در مراحل قبل از ساخت اثر ،‌حین ساخت اثر و بعد از ساخت آن مورد توجه جدی قرار داد در هر سه مرحله فوق مشاور باید همراه فیلم ساز باشد حتی بعد از ساخت اثر، کارشناس تاریخی باید در برابر نقد های منتقدان از کار دفاع کند .»
در این نشست محمد حسن شاهنگی ( مجری کارشناس )نیز با تاکید بر قابلیت های جذب مخاطب در سینمای تاریخی  که زیر مجموعه پروژه های big production قرار می گیرند گفت :«اصلی ترین عنصر در سینما عنصر خیال و مهم ترین عنصر در تاریخ  عنصر واقعیت است ؛ ما از خیال به اغراق  وبزرگ نمایی می رسیم واز واقعیت به حقیقت ؛سینمای تاریخی زمانی می تواند موفق باشد که بتواند این پارادوکس را برای مخاطب خود حل کند .»وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به رسالت های دو کلید واژه سینما و تاریخ در موضوع «سینمای تاریخی» بیان داشت:«رسالت تاریخ بی شک آگاهی دهی و عبرت افزایی و رسالت سینما سرگرمی است ؛در سینمای تاریخی حد اعتدال در این زمینه یک نکته کلیدی است ، به گونه ای که نه  بیننده خود را دچار تاریخ زدگی کنیم و نه پس از تماشای اثر ذره ای بر سواد تاریخی وی نیفزاییم»

برگزاری سلسله نشست های نقد فیلم در نمایشگاه قرآن 

سلسله نشست های نقد فیلم کانون اندیشه جوان با همکار بخش عترت (آسمان ولایت) در بیست و یکمین نمایشگاه بین المللی قرآن برگزار می گردد. به گزارش روابط عمومی کانون اندیشه جوان این سلسله نشست ها با حضور اساتید: "یعقوب توکلی" مدرس دانشگاه با نگاهی به مجموعه مختارنامه، "هادی مقدم دوست" فیلم نامه نویس و کارگردان با نگاهی به مجموعه "وضعیت سفید"، سعید مستغاثی منتقد سینما با نگاهی به فیلم طلای سیاه و ناصر هاشم زاده فیلم نامه نویس و مدرس سینما با نگاهی به فیلم بید مجنون در بخش عترت(آسمان ولایت) برگزار می گردد. خاطر نشان می سازد جدول زمانبندی برگزاری نشست های نقد فیلم جهت حضور علاقه مندان اعلام می گردد:

روز

تاریخ

موضوع

فیلم

استاد

ساعت

محل برگزاری

پنج­شنبه

27 تیرماه

سینمای تاریخی

مختارنامه

یعقوب توکلی

18:30

بخش عترت

نمایشگاه قرآن

شنبه

29 تیرماه

جذابیت پاک در سینما و تلویزیون

وضعیت سفید

هادی مقدم دوست 

18:30

بخش عترت

نمایشگاه قرآن

دوشنبه

31 تیرماه

هالیوود و اسلام هراسی

طلای سیاه

سعید مستغاثی 

18:30

بخش عترت

نمایشگاه قرآن

چهارشنبه

2 مرداد

سینمای قرآنی

بید مجنون

ناصر هاشم­زاده

21:30

بخش عترت

نمایشگاه قرآن


نوشته شده در  دوشنبه 92/4/31ساعت  9:18 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

علاوه بر مزیت های متعدد دکتر سعید جلیلی مانند جوانی، نشاط، استکبارستیزی، پاکی و خوشنامی، حسن سابقه اجرایی و سیاسی، هوشمندی و ذکاوت سیاسی، تاکید بر ادبیات و فرهنگ مقاومت وپایداری نه تسلیم و بی هویتی، فسادستیزی، تقوا، تخصص جدی، سابقه مدیریت راهبردی در حوزه فرهنگ و علم و سیاست و اجرائیات در شورای عالی امنیت ملی و دفتر رهبری و وزارت خارجه، همراهی با متخصصین متعدد و جبهه خوش نام پایداری و... که به نظر اینجانب باعث اصلح بودن ایشان در شرایط کنونی شده است؛ تیم اقتصادی و برنامه ریزی دکتر جلیلی یکی از بهترین تیم های کاندیداهای موجود می باشد. در این تیم افراد متعددی از اساتید دانشگاه های علامه و امام صادق و موسسه امام خمینی و سایر مراکز مهم اقتصادی و علمی در حوزه و دانشگاه عضو هستند و چندین نفر از مهم ترین اعضای انجمنت اقتصاددانان مسلمان نیز عضو این تیم هستند. متاسفانه برخی کاندیداها با تکیه برمدیریت های ساختمان سازانه خویش و نه راهبردی و جامع خویش، خود را بهترین معرفی می کنند در حالی که همراه ریخت و پاش و اسراف و ریاکارانه کار کرده اند و از چندین سال قبل برای ریاست جمهوری و نه مردم کار کرده اند. در این شرایط سعید جلیلی قطعا به نظرم اصلح می باشد. سایت مسیر نیز به عنوان یکی از اتاق فکرهای همیار جلیلی فعال شده است. اینجا را ببینید.

دانلود تشریح برنامه اصلاح ساختار اقتصادی دولت از ستاد دکتر سعید جلیلی این آدرس را کلیک کنید  

دانلود برنامه اقتصادی منظم و مدون دولت یازدهم از ستاد دکتر جلیلی  این آدرس را کلیک کنید

دانلود برنامه های فرهنگی دولت یازدهم از ستاد دکتر جلیلی  این آدرس را کلیک کنید

رتبه بالای سایت رسمی تبلیغاتی ستاد دکتر جلیلی در الکسا نماد قدرت رای ایشان است اینجا را کلیک کنید

مدیریت راهبردی شورای عالی امنیت ملی در حوزه اقتصاد  اینجا را کلیک کنید

فعالان و نخبگان ایران اسلامی که با دکتر سعید جلیلی همراه هستند... اینجا را ببینید


نوشته شده در  یکشنبه 92/3/19ساعت  4:34 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

چرا به آیت الله مصباح یزدی اعتماد و تکیه می کنیم؟

وحید درخور: امام خامنه ای: «از دهه 1330 تاکنون که او را می شناخته، همواره بر مدار حق بوده است» 

به آیت الله مصباح یزدی اعتماد می کنیم و به ایشان رجوع می نماییم چراکه مدالِ علم و بصیرت و تقوا را از نائب امام زمان دریافت نموده اند:رهبر فرزانه انقلاب همچنین اظهار داشتند: بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعا می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا، رهبر معظم انقلاب تصریح کردند: این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. (رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در منزل آیت الله مصباح یزدی در تاریخ 20/11/89)  بقیه در اینجا: http://zionism.blogfa.com/post-847.asp


نوشته شده در  پنج شنبه 92/2/26ساعت  2:18 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]