معنویت های آنارشیستی، پائولو کوییلو و شیطان پرستی در راز آرماگدون4
قسمت بیست و پنجم از مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" ، عنوان "معنویت های آنارشیستی" را برخود دارد و درباره برخی دیگر از مهمترین فرقه های نوظهور شبه عرفانی، ساعات 45/19 و 45/00 بامداد چهارشنبه ، پنجشنبه و جمعه 6 و 7 و 8 بهمن و همچنین ساعت 45/12 پنجشنبه ، جمعه و شنبه 7 و 8 و 9 بهمن از شبکه خبر سیما پخش می شود.
فرقه موسوم به "رام اله" و همچنین برخی نحله های فکری که تحت لوای راههای موفقیت و عرفان کیهانی و ...در جامعه نمود پیدا کرده اند، از دیگر معنویت های انحرافی به شمار می آیند که در طول چند سال اخیر جوانان و خانواده های بسیاری را به تباهی کشاندند و در این قسمت اسناد و تصاویری از وابستگی این فرقه ها به کانون های ماسونی ارائه خواهد شد.
از طرف دیگر متاسفانه بخشی از ادبیات نو ، از مهمترین راههای نفوذ برخی شبه عرفان های نوپدید و انحرافی بوده که خصوصا در یک دهه اخیر تحت عنوان کتاب های پائولو کوییلو ، تفکرات ضد الهی و شرک آلود و مفسده آمیز را در میان نسل امروز رواج داده و متاسفانه با تسامح و تساهل برخی مسئولین فرهنگی از جمله پرتیراژترین کتب منتشره به شمار آمده است.
در قسمت "معنویت های انحرافی" از مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" برای اولین بار در تلویزیون ، ضمن پرداختن به زندگی نابهنجار و فساد آمیز پائولو کوییلو براساس نوشته ها و مکتوبات معتبر ، اسناد تکان دهنده ای از وابستگی وی به کانون ها و محافل صهیونی به نمایش درمی آید از جمله اعتراف خودش در مصاحبه ای با نشریه "فوکوس مونیخ" در 19 دسامبر 2007 که اعلام می کند 10 سال عضو بنیاد شیمون پرز ( از روسای رژیم اسراییل) بوده است. کوییلو در آن مصاحبه می گوید: "...برای 10 سال است که عضو مرکز شیمون پرز برای صلح (Shimon Perez Center for Peace) هستم. این نهادی است که به خود آقای پرز مربوط است و تلاش هایی که برای برقراری صلح در خاورمیانه انجام می شود را سازمان می دهد..."!
سپس فیلم منحصر به فردی از سخنرانی شیمون پرز در کنفرانس داووس سال 2001 پخش خواهد شد که در آن شیمون پرز به طور علنی ، شبه عرفان پائولو کوییلو و کتاب های او را به عنوان راه حلی برای تثبیت اسراییل در خاورمیانه معرفی می کند. او در آن کنفرانس خطاب به کوییلو می گوید :"...معنویتی که شما مبلغ آن هستید، در خاورمیانه برای ما بسیار مفید است و ما بدین شیوه می توانیم با تروریسم مقابله کرده و صلح و آرامش یهودیان را در کشور خود حکمفرما کنیم..."
از دیگر فرقه های صهیونی که در این قسمت از مجموعه "راز ارماگدون 4" مورد بررسی قرار می گیرد ، شیطان پرستی است که با اسناد و تصاویر منتشر نشده ای ، علاوه برآنکه قرابت های تردید ناپذیر آن با فراماسونری روشن می گردد ، به ارتباط سرکرده آن با ماموران شناخته شده سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی غرب از جمله CIA اشاره شده و سپس فیلمی اختصاصی از صحبت های آنتوان لاوی ( یکی از روسای معدوم فرقه شیطان پرستان) درباره وابستگی این فرقه به تشکیلات جهانی فراماسونری به نمایش درمی آید. تصاویری از سران سیاسی و اقتصادی و فرهنگی غرب که با دستان خود علامت شیطان پرستی را نشان داده اند از جمله دیگر بخش های جالب توجه این قسمت است.
مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان در 26 قسمت برای گروه سیاسی شبکه خبر تهیه شده است. منبع: http://smostaghaci.persianblog.ir/post/421
عرفان های نوظهور، فرقه های نوپدید
قسمت بیست و چهارم مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" که پیدایش فرقه ها و کالت های شبه عرفانی را از ربع پایانی قرن بیستم پی می گیرد ، عنوان "عرفان های نوظهور" برخود دارد که ساعات 45/19 ، 45/00 دوشنبه و سه شنبه 4 و 5 بهمن و همچنین 45/12 سه شنبه و چهارشنبه 5 و 6 بهمن از شبکه خبر سیما پخش می شود.
بحث فرقه ها و مکاتب شبه عرفانی اگرچه ریشه در سالهای دور دارد اما در غرب امروز از اواخر دهه 70 و به ویژه در اوایل دهه 90 میلادی شکل حادی به خود گرفت . یعنی از همان سالهایی که رواج سکولاریسم افراطی در غرب (که از 3-4 قرن پیش شکل گرفته بود) بشر غربی را به تدریج از ادیان الهی و معنویت حقیقی دور ساخت که منجر به نوعی عصیان زدگی ، گریز از هرگونه اخلاقیات و دست زدن به هر نوع ساختار شکنی رفتاری گردید به نحوی که شدیدا بنیان خانواده و بالتبع ریشه های جامعه غربی را در معرض از هم گسیختگی و فروپاشی قرار داد. از همین رو بشر تهی شده از معنویات و گیج و گم در تکنولوژی افسارگسیخته ، به تدریج خود را نیازمند معنویت واقعی دید و نوعی بازگشت به هویت و ریشه ها ، جوامع غربی را در برگرفت. اما در چنین حالتی کانون های صهیونی ، تمام رشته هایی که در طول نزدیک به 4 قرن برای دور ساختن این انسان از خدا و آسمان و ادیان توحیدی بافته بودند را پنبه شده می دیدند. بنابراین و برای اینکه این بشر تشنه معنویت روی به ادیان توحیدی و ابراهیمی نیاورد ، سعی کردند با هزینه های گزاف ، معنویت های کاذب و عرفان های جعلی بتراشند که ناگهان صدها و هزاران کالت و مکتب و فرقه از این دست در غرب ظهور کرد و کم کم به جانب شرق نیز روی آورد.
در طی بررسی ها و تحقیقات گسترده ای که برای ارائه در این مجموعه برروی ماهیت و طرز تفکر فرقه های مذکور به عمل آمد و در سطحی وسیع و توسط کارشناسان خبره ، اسناد و مکتوبات درونی و همچنین منتشر شده آنها مورد پژوهش قرار گرفت، مشخص شد که همه آنها در 3 نقطه و نکته مشترک هستند ؛
اول این که تمامی این فرقه ها ، مقابله با ادیان توحیدی و مذاهب ابراهیمی را نشانه رفته اند و دوم همگی شریعت گریز هستند تا فرد تحت انقیاد فرقه های مذکور ، همچنان تحت سلطه تفکر سکولاریستی از راهیابی هرگونه تفکر دینی به عرصه زندگی خود و اجتماع پرهیز نماید و بالاخره سوم اینکه مبانی فکری و آیین های اعتقادی آنها کاملا از آموزه های فرقه صهیونی کابالا منشاء گرفته است. فرقه ای که برای برپایی حکومت جهانی صهیون ، موقعیت و جایگاه استراتژیک داشته و همچنانکه زمانی منشاء پدید آمدن سازمان مخوف فراماسونری شد، امروز نیز فرقه های شبه ماسونی نوظهور و عرفان های انحرافی از آن نشات گرفته است.
در این قسمت و قسمت بعدی از مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" برای نخستین بار اسناد و شواهد تاریخی وابستگی معروفترین و شناخته شده ترین فرقه های یاد شده ( که متاسفانه بر اثر تسامح و تساهل مسئولین فرهنگی، در کشور ما نیز نفوذ قابل توجهی یافته اند) به کانون های صهیونی ، انجمن های فراماسونری و سرویس های جاسوسی غرب در برابر دوربین تلویزیون قرار می گیرد.
در قسمت "عرفان های نوظهور" به برخی از این فرقه های نوظهور پرداخته می شود همچون عرفان به اصطلاح سرخپوستی و کتاب های کارلوس کاستاندا ، گرایشات منسوخ چینی و تبتی که عمدتا با هزینه و امکانات سازمان های اطلاعاتی و امنیتی غرب توسط مزدورانی مثل دالای لاما ترویج می گردد ، شبه عرفان سای بابا و کریشنا مورتی (که براساس اسناد این برنامه، توسط انجمن ماسونی تئو سوفی و فرد مرموزی به نام مادام بلاواتسکی شکل گرفت) ، فرقه ای منسوب به اوشو ( که متاسفانه کتاب ها و اندیشه هایش در سطحی گسترده در کشور ما منتشر و توزیع شد) که برای اولین بار در این قسمت از مجموعه "راز آرماگدون 4" بر طبق اسناد انتشار یافته از منابع غربی ، انحرافات اخلاقی و روحی اوشو برای مخاطب تلویزیون افشاء می گردد ، همچنین فرقه اکنکار که مستقیما از کانون های صهیونی در آمریکا هدایت شده و می شود و بالاخره TSM که نوعی نگاه منجی گرایانه و آخرالزمانی کاذب را برای مقابله با انتظار شیعیان ترویج می نماید ، از جمله فرقه ها و شبه عرفان های نوظهوری هستند که با تصاویر و اسناد مکتوب و شفاهی و از طریق کارشناسان و پژوهش گران این حوزه در قسمت بیست و چهارم مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند و خصوصا مهمترین موضوعی که برخی از این فرقه ها مدعی هستند یعنی اعطای آرامش روحی و روانی به پیروانشان از طریق نیاندیشیدن و خالی کردن ذهن ، با نگرش روانشناسی و جامعه شناسی نقد شده ( آرامشی که همچون پناه بردن به مخدرات، آنی است و تداوم ندارد) و با آرامش حقیقی که بنا به نص صریح کلام الله مجید تنها با یاد خدا و ذکر و تفکر و اندیشه در اسماء و خلقت الهی و فلسفه آفرینش میسر شده ، مقایسه می شود ( که آرامش و تسکینی پایدار و جاودان برای اهل ایمان است) و نتیجه گرفته می شود که آن نوع آرامش ناپایدار و لرزان و مخدری (که از طریق فکر و اندیشه نکردن میسر می گردد ) همانا چیزی است که مطلوب کانون های صهیونی بوده برای سلطه بر ملت ها و سرزمین های دیگر و در نهایت عملی ساختن همان ایده شیطانی دیرین خویش در تسخیر کره ارض.
مجموعه "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان در 26 قسمت برای گروه سیاسی شبکه خبر سیما تهیه شده است. منبع: http://smostaghaci.persianblog.ir/post/419
درویشان سکولار،
عنوان قسمت بیست و سوم از مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" ، "درویشان سکولار" است که درباره پدیده صوفی گری و درویشی برای مقابله با اسلام ناب محمدی (ص) ، ساعات 45/19 ، 45/00 شنبه و یکشنبه 2 و 3 بهمن و همچنین 45/12 یکشنبه و دوشنبه 3 و 4 بهمن از شبکه خبر سیما پخش می شود. در این قسمت ضمن بررسی عرفان ناب اسلامی که اصل آن از کلام الله مجید ، ادعیه و سخنان ائمه اطهار (س) می آید ، به زمینه ها و اهداف پیدایش عرفان های جعلی توسط کانون های صهیونی پرداخته می شود. عرفان هایی که اساسش بر جدایی دین از سیاست ( همان تئوری صهیونیستی سکولاریسم) قرار داشت و تحت عنوان تصوف به تدریج فرقه ها و انجمن های دراویش را پدید آورد. فرقه ها و انجمن هایی که قرار بوده و هست ، وجوه ظلم ستیزی و عدالت طلبی اسلام را هدف قرار دهند. نقل بخشی از کتاب مهم مایکل برانت ( کارشناس ارشد و سابق بخش شیعه شناسی سازمان CIA) در مورد اختصاص 900 میلیون دلار برای ایجاد انحراف در شیعه و از جمله سوق دادن آن به سوی درویشی گری و انزوا ، ازجمله اسنادی است که در این بخش به نمایش در می آید. همچنین صحبت های پروفسور حامد الگار ( اسلام شناس مقیم برکلی آمریکا) درباره کنفرانس "تصوف و سیاست خارجی آمریکا" (که چند سال پیش در واشینگتن برگزار شد) نشان می دهد که چگونه در این کنفرانس ، برای استفاده از گروههای صوفی علیه اسلام انقلابی و شیعه راهکارهایی مشخص گردید. در بخشی از قسمت "درویشان سکولار" به وابستگی یکی از اولین تجمعات صوفی گری به نام "انجمن اخوت" با تشکیلات جهانی فراماسونری پرده برداشته می شود. اسناد مکتوب ، شفاهی و تصویری که در این بخش ارائه می شود ، به روشنی ارتباط پایه گذار این انجمن ، علی خان ظهیرالدوله را با لژ گراند اوریان فرانسه نشان می دهد. آنچنان که وی حتی سیستم تشکیلاتی "انجمن اخوت" را نیز برمبنای همان لژ فراماسونری سازمان داده بود. انجمنی که در آن تنها موضوعی که به چشم نمی خورد همانا اسلام و عرفان بود. سیر این عرفان انحرافی ، به فرقه های صوفی گری و درویشی امروز می رسد و طبق اسناد و مدارکی که در این قسمت از مجموعه "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" ارائه می شود ، در همان مسیر جمعیت هایی مانند "انجمن اخوت" از یک سو پیروانشان را به گوشه نشینی ، عزلت گزینی و دوری از صحنه اجتماع می کشانند و از سوی دیگر با وابستگی به دربارها و انجمن های ماسونی ، خیانت خویش به دین و سرزمین شان را از طریق مزدوری برای دشمنان تاریخی این کشور و این ملت، بروز می دهند. فرقه هایی که کوس رسوایی شان تا افشای رذیلانه ترین اعمال ضد اخلاقی ، عالم و آدم را فراگرفته است. مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان در 26 قسمت برای گروه سیاسی شبکه خبر سیما تهیه شده است. http://smostaghaci.persianblog.ir/post/418
رویای سرزمین موعود، اسناد تلاش بهاییان برای تسخیر سرزمین ایران
"رویای سرزمین موعود" عنوان قسمت بیست و یکم مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح " است که درباره تلاش فرقه ضاله بهاییت برای تسخیر سرزمین ایران در دوران پیش از انقلاب اسلامی و تبدیل آن به اسراییل دوم ، ساعات 45/19 و 45/00 بامداد چهارشنبه و پنجنشبه 29 و 30 دی ماه و جمعه اول بهمن ، همچنین ساعت 45/12 پنجشنبه 30 دی ماه و جمعه و شنبه اول و دوم بهمن از شبکه خبر سیما پخش می شود.
در این قسمت برای نخستین بار اسناد تکان دهنده ای از نیات شوم فرقه ضاله بهاییت (به عنوان یکی از بازوهای اصلی صهیونیسم بین الملل در دوران حاکمیت طاغوت) برای نفوذ سیستماتیک در ارکان سیاسی ، نظامی و فرهنگی رژیم شاه ، تعیین تاریخ فتح سرزمین ایران و بدست گرفتن کامل زمام امور آن در جهت اهداف امپراتوری جهانی صهیونیسم ، بر صفحه تلویزیون خواهد رفت. چرا که همواره در مکتوبات بهاییان ، همچنانکه صهیونیست ها ، سرزمین فلسطین را ارض خوعود خود خوانده اند ، محفل مرکزی بهاییت در اسراییل نیز کشور ایران را سرزمین موعود خود دانسته و می داند! (در نقشه های اولیه ای که از آنها موجود است ، سرزمین ایران را "مهد امرالله" یعنی سرزمین بهایی خوانده اند!!) و برای تسخیر آن به کررات تاریخ و زمان معین نموده که به فضل الهی هیچ یک از آن تاریخ و زمان ها به تحقق نپیوسته است. یکی از آن تاریخ های مذکور ، پایان سده اول بهاییت ذکر شد که با سال 1322 هجری شمسی مقارن شده بود. از همین رو محافل بهایی در ایران و اسراییل به تکاپوی مضاعفی افتادند تا رویای سرزمین موعود خویش را محقق سازند.
یکی از اسنادی که در این رابطه در قسمت بیست و یکم مجموعه "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نمایش درمی آید ، فرمان مستقیم شوقی افندی ( رهبر وقت بهاییان ) در اوایل دهه 1320 هجری شمسی از عکای اسراییل است که به عنوان نزدیک شدن به پایان نخستین سده بهایی ، همه اعضا و پیروان خود را به قیام و تسخیر ایران زمین فراخوانده است. سند دیگر دستور محفل مرکزی بهاییت در ایران به عنوان بخشنامه ای در تیرماه 1322 ، بهاییان ایران را برای اجرای فرمان رهبری فرقه در اسراییل (شوقی افندی) آماده باش می دهد.
نقشه و چارتر عملیاتی مبتنی بر 19 دستور اجرایی جهت عملی ساختن نقشه فوق از سوی محفل بهاییت همراه با جمله ای از طرف شوقی افندی ، برنامه ریزی مرحله به مرحله عملیات تسخیر ایران را نشان می دهد که در قسمت " رویای سرزمین موعود" از مجموعه "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" برای اولین بار به نمایش درمی آید. جمله شوقی افندی به این شرح است:
"وقت قیام و خروج و هجوم و جوش و خروش و کفاح و تسخیر مدن و فتح اقطار و غلبه بر جهان و جهانیان است "
و سندی دیگر از "قاموس طوقی" ( از جمله مکتوبات بهایی) نقل می شود که افکار صهیونی پشت پرده عملیات تسخیر ایران را به روشنی بیان می نماید.
اگرچه در آن زمان به دلیل هشیاری مرجعیت شیعه ، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی ، رویای سرزمین موعود بهاییان محقق نشد و با مقاومت ایشان و یارانشان از جمله مرحوم فلسفی ، رژیم شاه را وادار کردند تا ساختمان مرکزی آنها در ایران (معروف به حظیره القدس که براساس برخی اسناد لانه جاسوسی آمریکا ، مرکز سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی از جمله ساواک و CIA برای شکنجه و آزار و اذیت مبارزان مسلمان شده بود) را خراب کنند اما محفل بهاییان با بدست گرفتن سرنخ نهادهای نظامی و امنیتی رژیم شاه و همچنین تصاحب مقامات کشوری و لشکری سعی نمود به صورتی بطئی رویای تسخیر سرزمین موعود خویش یعنی ایران را دنبال کند.
از جمله اسناد مربوطه که در این قسمت ارائه می شود ، سپاس گزاری محفل مرکزی بهاییت از سپهبد پرویز خسروانی (از اعضای محفل و از سرکوبگران قیام 15 خرداد 1342) به خاطر قتل عام مردم مسلمان است و سند دیگر که به شکلی حیرت آور حاکمیت محافل بهایی را بر ارکان سیاسی و نظامی رژیم طاغوت را اثبات می کند ، نقش اصلی سران بهایی از جمله حبیب ثابت در مسئله اعدام طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی پس از قیام خرداد 42 است. سند ساواک علاوه براینکه دست محفل بهاییان را در فاجعه یورش و کشتار مدرسه فیضیه قم ( در 2 فروردین 1342) نشان می دهد (به قول خودشان برای انتقام تخریب ساختمان حظیره القدس)، همچنین به انتقام جشن های نیمه شعبان که در مسجد امام زمان خیابان آیزنهاور ( آزادی فعلی) ، مقابل کارخانه پپسی کولا ( متعلق به ثابت) برگزار شد ، نقش حبیب ثابت را در مقوله اعدام طیب و حاج اسماعیل رضایی روشن می سازد.
گزارش یاد شده ساواک ، از طرف دیگر با تایید اسناد افشاء شده ( که در سری نخست مجموعه مستند"راز آرماگدون" نیز نمایش داده شد) مبنی بر دیکته شدن مستقیم طرح اصلاحات ارضی از سوی مراکز صهیونی در اسراییل ، از قول محافل بهاییت ، آن را امری بهایی برای تسخیر زمین های حاصل خیز ایران معرفی می کند. شاید از همین رو بود که پس از اجرای طرح به اصطلاح اصلاحات ارضی در سالهای پس از 1342 ، گروه وسیعی از بهاییان از جمله هژبر یزدانی ، خانواده خسروانی و ...با کمک کارشناسان اسراییلی ( که ظاهرا برای بهبود اوضاع زراعت به ایران آمده بودند) هزاران هکتار زمین مرغوب را در سطح صدها روستا مالک شدند.
بیهوده نبود که حضرت امام خمینی ( ره) از همان نخستین گام های نهضت و در اولین اعلامیه های خویش ، بهاییت را یک حزب وابسته به صهیونیسم معرفی کردند و آنها را دست صهیونیست ها برای تصاحب مراکز سیاسی ، اقتصادی و رسانه ای ایران خواندند.
مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان در 26 قسمت برای گروه سیاسی شبکه خبر تهیه شده است.
منبع: http://smostaghaci.persianblog.ir/post/417
تروریست های کودتاچی، فجایع فرقه ضاله بهائیت
"تروریست های کودتاچی" عنوان قسمت بیستم مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" است که درباره فجایع فرقه ضاله بهاییت در تاریخ معاصر ایران ، ساعات 45/19 و 45/23 ( یا 45/00 بامداد) دوشنبه و سه شنبه 26 و 27 دی ماه و ساعت 45/12 سه شنبه و چهارشنبه 27 و 28 دی ماه از شبکه خبر سیما پخش می شود.
در این قسمت براساس اسناد و مدارک معتبر نقش فرقه ضاله بهاییت و عوامل آن در حوادث و وقایع ضد ایرانی و ضد اسلامی دو سده اخیر تاریخ ایران ( که منابع مادی و معنوی این آب و خاک را به نابودی و انهدام کشانید) بررسی و تحلیل می شود ، از جمله حضور عوامل فرقه های ازلی و بهایی در انحراف مشروطیت و کشاندن آن به سفارت انگلیس ، ناامن ساختن جامعه ایران پس از مشروطه از طریق بوجود آوردن گروههای تروریستی (مانند کمیته مجازات) جهت زمینه سازی دیکتاتوری رضاخان و بالاخره کشف ، تربیت و برکشیدن رضاخان با همکاری سازمان های فراماسونری و عناصر کانون های صهیونیستی همچون حبیب الله عین الملک ، اردشیر جی ریپورتر و ژنرال ادموند آیرونساید .
افشای رابطه و ملاقات سری برخی از گردانندگان فراماسون مشروطه انگلیسی مانند تقی زاده با عباس افندی ( عبدالبهاء) که برای نخستین بار در برنامه "تروریست های کودتاچی" بر صفحه تلویزیون می رود ، حکایت از پیوند سران بهایی در عکای اسراییل با مشروطه چرخانان سفارت بریتانیا دارد. همچنین فعالیت عناصر ارشد بهایی مانند سردار جلیل مازندرانی در کمیته انگلیسی موسوم به آهن ( که وظیفه سرکوب مبارزان جنگل و برپایی دیکتاتوری وابسته را برعهده داشت) و علی خان موقرالدوله ، نقش به سزایی در حاکمیت رژیم پهلوی به عنوان دیکتاتوری منور مورد نظر کانون های صهیونی داشت که همه آنها بعدا در کابینه سیاه رضاخان منصوب شدند.
از طرف دیگر افرادی همچون نبیل الدوله عنصر ارشد محفل بهاییان و کارمند دوم سفارت ایران در واشینگتن باعث و بانی اصلی ورود آمریکاییان به ایران و خاورمیانه بودند که در این قسمت از مجموعه "راز آرماگدون 4 : پروژه اشباح" اسناد آن از سوی کارشناسان برنامه به نظر مخاطبان خواهد رسید.
اسناد تکان دهنده ساواک ( که در قسمت بیستم مجموعه "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" ارائه می گردد) از مذاکرات محفل بهاییان درباره سرسپردگی رجال رژیم شاه همچون امیر عباس هویدا و اسدالله علم و اعتراف به جاسوسی آنان برای مرکز بهاییت در اسراییل حکایت از عمق وابستگی رژیم طاغوت به محافل صهیونی داشت چنانچه علاوه بر پزشک مخصوص شاه (سرلشکر ایادی) و سران ساواک ( پرویز ثابتی و نعمت الله نصیری) و بسیاری از مقامات کشوری و لشکری ، 9 تن از وزرای کابینه هویدا هم بهایی بودند. این در حالی است که سران این فرقه صهیونی ، مدعی بوده و هستند که کوچکترین دخالتی در سیاست نکرده و نمی کنند. سندی تکان دهنده که در قسمت "تروریست های کودتاچی" از مجموعه "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نمایش در خواهد آمد ، رضایت بیت العدل بهاییان در عکای اسراییل را نسبت به خدمات 12-13 ساله هویدا (در پست نخست وزیری شاه ) به این فرقه نشان می دهد.
شاید این برای اولین بار باشد که در رسانه ملی به عملیات مهیب تروریستی ، جاسوسی ، کودتاگرانه و منهدم کننده فرقه ضاله بهاییت در طول تاریخ این سرزمین پرداخته می شود. اگرچه بنا بر اسناد و شواهد معتبر موجود ، این فقط مشتی از خروار است.
مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان در 26 قسمت برای گروه سیاسی شبکه خبر سیما تهیه شده است.
منبع: http://smostaghaci.persianblog.ir/post/416
فرقه های صهیونی، قسمت 19 راز آرماگدون4
صحنه اعطای نشان شوالیه گری امپراتوری بریتانیا از سوی ژنرال آلنبی (ایستاده در سمت چپ تصویر) به عباس افندی یا عبدالبهاء ( نشسته برروی صندلی) به پاس خدمات وی به پادشاه انگلیس!
"فرقه های صهیونی" عنوان قسمت نوزدهم مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" است که درباره زمینه ها و ریشه های بوجود آمدن فرقه های ضاله صهیونی همچون بابیت و بهاییت ساعات 45/12 ، 45/19 و 45/23 ( یا 45/00 بامداد) شنبه و یکشنبه 25 و 26 دی ماه از شبکه خبر سیما پخش می شود.
یکی از مهمترین نقاط قوت شیعه ، همواره در طول تاریخ مقوله مهدویت بوده و هست. می توان گفت انتظار منجی مقدس و حضرت حجت (عج) همچنانکه در طی سالهای غیبت آن حضرت ، همیشه نیروی محرکه و پتانسیل پویایی شیعیان در مقابل هرگونه ظلم و بی عدالتی بوده ، در عین حال بازوی هراس و وحشت برای کانون های اشرار و اشراف استثمارگر به شمار آمده که هر زمان نابودی خویش را در این انتظار و ظهور و قیام دیده و می بینند.( چنانچه فرانسیس فوکویاما ، تئوریسین و تحلیل گر برجسته آمریکایی نیز در کنفرانس شیعه شناسی اورشلیم در سال 1986 میلادی براین موضوع تاکید نمود).
از همین رو کانون های صهیونی در دوران مختلف سعی و تلاش بی حد و حصری به خرج دادند تا این آتش همیشه شعله ور عدالت را به انحاء مختلف خاموش ساخته و اگر نمی توانند آن را خدشه دار کنند.
یکی از ترفندهایی که از قرن ها پیش اندیشیدند و به مرحله اجرا درآوردند ، تراشیدن منجی های موازی یا دروغین بود تا از یک طرف برای خویش و جماعتی که فریب داده اند ، در مقابل موعود مقدس جهان اسلام ، منجی آخرالزمانی علم کنند (این قضیه را تقریبا همراه با به راه انداختن فرقه صهیونی کابالا در قرون وسطی ابداع کرده و تا امروز هم ادامه داده اند) و از سوی دیگر برای جهان اسلام منجی های دروغین بتراشند تا انتظار پویای شیعه را خاتمه بخشیده و خیال خویش را راحت سازند.
از جمله این منجی سازی ها دو فرقه ضاله بابیت و بهاییت بود که در اواسط حکومت قجرها به راه افتاد ، درست در همان زمانی که مرجعیت شیعه با اتکاء به انتظار مهدوی با قراردادهای خفت بار استعماری همچون رویتر و رژی می جنگید.
در قسمت نوزدهم از مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" تحت عنوان " فرقه های صهیونی " برای نخستین بار در رسانه ملی با تکیه بر اسناد و شواهد تاریخی و اظهارات کارشناسان و مورخان معتبر ، نقش کانون های پنهان صهیونیستی در پدید آوردن فرقه های ضاله بابیت و بهاییت در مقابل دوربین تلویزیون قرار می گیرد. این در شرایطی است که همچنان بلندگوهای رسانه ای غرب به خصوص رسانه های فارسی زبان آنها ( مانند BBC و VOA) به دلیل تسلط گسترده بهاییان شناخته شده ، در تبلیغ برای این فرقه های صهیونی ، به طور مرتب بر طبل استقلال آنها و پوشاندن چهره دین و مذهب برایشان می کوشند.
از جمله اسناد شفاهی ، مکتوب و تصویری که برای نخستین بار درباره وابستگی فرقه های ضاله بابیت و بهاییت به کانون های صهیونی در قسمت نوزدهم مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" جلوی دوربین تلویزیون می رود ؛ سند وابستگی علی محمد باب (بانی فرقه ضاله بابیت) به ساسون های بغداد ( از جمله خاندان های اداره کننده امپراطوری جهانی صهیونیسم) ، دستنوشته حسینعلی نوری ( بهاء) برای دعا به جان پادشاه بریتانیا ، اظهارات عباس افندی (عبدالبهاء) در تقدیس اسراییل و صهیون به عنوان ارض موعود ، تصاویر عباس افندی در دیدار با سران صهیونیسم و...و بالاخره تصویر منحصر به فردی از اعطای نشان شوالیه گری امپراطوری بریتانیا ( بخوانید امپراطوری صهیونیسم ) توسط ژنرال آلنبی (فرمانده قشون انگلیس در فتح فلسطین) به عباس افندی است.
در مجموعه اسنادی که در قسمت "فرقه های صهیونی" ارائه می شود ، درمی یابیم که چگونه کانون های صهیونیستی حدود 80 سال پیش از تاسیس رژیم اسراییل با بردن شخص حسینعلی نوری و عباس افندی و همچنین مرکزیت فرقه ضاله بهاییت به سرزمین فلسطین از یک سو ریشه های برپایی رژیم صهیونیستی در آن سرزمین مقدس را تقویت کردند و از سوی دیگر زمینه پیوندهای ایدئولوژیک مابین اسراییل و ایران را بوجود آوردند تا نقشه های آینده شان برای تسخیر سرزمین ما به عنوان دومین اراضی مقدسه صهیونیست ها و برپایی اسراییل دوم در آن برای حمایت از رژیم اشغالگر قدس ( که بعدها تاسیس می گردید) فراهم آید.
تصویر "توبه نامه خفت بار علی محمد باب" و سند بی سوادی وی از دیگر اسناد قابل توجهی است که در قسمت نوزدهم مجموعه مستند" راز آرماگدون 4" پروژه اشباح" بر صفحه تلویزیون ایران نقش می بندد.
مجموعه مستند "راز آرماگدون 4: پروژه اشباح" به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی توسط رضا جعفریان برای گروه سیاسی شبکه خبر سیما تهیه شده است.
http://smostaghaci.persianblog.ir/post/415
**مدیران استراتژیک علمی و دانشگاهی جهان و کانال های مهم استراتژیک خبری و تحلیلی چون بی.بی.سی و هیستوری کانال و سایر کانال های مدعی علم ورزی در آمریکا و اروپا، در تائید نظریات داروین و نظریات همسویش، جنجال بالایی راه انداخته اند و این نظریه اثبات ناشده که مخالفان بسیار جدی و قوی هم دارد، به مثابه وحی الهی جا انداخته اند و نمی گذارند کسی آنها را نقد کند. چند مستند و البته فیلمهای سینمایی و مستند استراتژیک زیادی نیز قبلا در همین باره ساخته شده است. این وب وظیفه خود می داند که در این رابطه، اطلاعاتی را به مخاطبان ارجمند و فهیمش ارائه دهد. امید که با دقت و مطالعه عمیق، دروغ پردازی ها و مدیریت استراتژیک علم توسط رسانه ها ودانشگاه های سکولار و ماسون زده غربی را بهتر از گذشته بشناسیم.
با توجه به اینکه همیشه هنر و معماری و نمادسازی، مقدمه ای برای علم سازی بوده و هستند، توجه به فیلم ها و مستندهای علمی وشبه علمی بسیار اهمیت دارد. به امید اینکه لینک های نقدی که در انتهای مطلب اشاره کرده ایم را ببینید و به بی پایگی فزاینده داروینیسم نیز، بیش از گذشته پی ببرید. مطلب زیر را تقدیم می کنم به تمام آزاداندیشان و دانش پژوهانی که در پی حقیقتند نه به دنبال جو زده های غربزده ای که متوجه نیستند غربی ها به دنبال مدیریت استراتژیک مادی علم در جهان هستند، حتما مستند "اخراج شدگان" را دانلود کرده و ببینید:
نقد داروینیسم و نظریات تابع در مستند آمریکایی "اخراج شدگان"
این مستند در راستای نشان دادن عدم آزادی بیان در ایالات متحده آمریکاست و در مجامع مهندسی علم و فرهنگ و در میان مدیران استراتژیک علمی انحصارطلب غرب صهیونی است. پروفسورهایی که به خاطر اعلام این که در پشت این دنیا یک تفکر هوشمند (یک خالق) قرار دارد؛ از دانشگاه اخراج شده اند و به آنان برچسب تروریست فکری زده شد. و این افراد تقریبا دیگر نمیتوانند در مراکز رسمی فعالیت کنند. داروینیسم، بنیانی است که دانشگاه های غربی و نظام آموزش مقدماتی آمریکا و به آن تکیه کرده و مبنای وجودی جهان میداند. بنابر این هر استادی که داروینیسم را رد کندو بیان کند که در پشت این جهان یک تفکر هوشمند قرار دارد از دانشگاه اخراج میشود . این هم از آزادی بیان غربی!!
علت این گونه اعمال چیست؟ به طور کوتاه اینگونه میتوان گفت که اگر جهان به خدا ایمان بیاورد بنابر این تمام بنیان ها و تفکراتی که غرب برای ادامه حیاتش چیده است به یک باره نابود میشود . آنان حتی این گونه به مردمان خویش القا میکنند که موجودی به نام شیطان وجود ندارد . حتی در کلیسای شیطان پرستان هم گفته میشود که ما شیطان را به عنوان یک نیروی بد قبول داریم نه یک موجود. باز هم اگر آنان اعلام کنند که شیطان وجود دارد؛ مردم به نیروی خوب هم که همان خدای یکتاست ایمان میآورند. در نظرسنجی که چند ماه پیش یکی از رسانه های غربی گرفت -اگر اشتباه نشود- 80% مردم آمریکا به موجودی به عنوان شیطان اعتقاد ندارند. حتی حدود 2 چهارم آمریکایی ها به جنگ آرماگدون (جنگ رستاخیر /جنگ آخرالرزمان به بیان اوانجلیست ها) ایمان دارند. بنابر این آن ها مجبورند که از داروینیسم به شدت حمایت کنند و حتی دکتر ها و دکترین علمی را از میان بردارند که به اهداف آخرالزمانی خود که همان حکومت شیطان است برسند. اما تحولات اخیر در جهان خبر از اتفاقات بزرگی میدهد که انشاءالله به قیام جهانی امام مهدی (عج) منجر خواهد شد.
شماره قسمتها |
لینک دانلود |
قســـــــــــمت 1 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 2 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 3 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 4 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 5 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 6 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 7 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 8 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 9 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 10 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
توضیح استاد حسن عباسی در مورد این فیلم و داروینسم: برای دانلود اینجا کلیک کنید.
دریافت شده از http://morti18.parsiblog.com و وب نشانه، آخرین ثانیه ها تا ظهور
اخراج دانشمندان ضد داروین از دانشگاه های آمریکا؟!
علاوه بر محروم کردن دانشمندان ضد داروین از خدمات شهروندی اجتماعی، نام برخی از این دانشمندان را برای چاپ درهر نشریه وکتاب یا در فضای اینترنت ممنوع می کنند به گونه ای که گویا چنین دانشمندی اصلا به دنیا نیامده است. به گزارش سرویس جنگ نرم مشرق، در بخش مستند جشنواره ی فیلم فجر سال 88 مستندی از کشور آمریکا شرکت کرد که موضوع آن بررسی نگرش داروینیستی به هستی و نیز نحوه ی تقابل صاحبان این نگرش یعنی آنها که قدرت علمی را در آمریکا در دست دارند با دانشمندان مخالف آن نظریه که معتقد به وجود نوعی طرح هوشمند در پیدایش هستی اند، می پردازد.
این فیلم مستند در 98 دقیقه سه مبحث کلیدی را همزمان دنبال می کند:
نخست نشان می دهد که در پرمدعاترین کشور جهان از نظر دموکراسی و آزادی بیان چگونه دانشمندانی را که دیدگاهی متقابل با داروینیسم داشته اند یعنی مخالف بوجود آمدن جهان بصورت تصادفی و یا انتخاب طبیعی بوده اند از دانشگاه های آمریکا اخراج می کنند. در این مستند، به صراحت تاکید می شود که حتی برخی استادان دانشگاه را علاوه بر محروم کردن آنها از خدمات شهروندی اجتماعی، (مانند سوزاندن کارت های اعتباری بانکی شان که این امر موجب می شود نتوانند نیازهای اولیه زندگی شان را رفع نمایند) حتی نام برخی از دانشمندان را برای چاپ در هر نشریه و کتاب یا در فضای اینترنت ممنوع می کنند به گونه ای که گویا چنین دانشمندی اصلا به دنیا نیامده است. آنهم نه دانشمندانی که creationist و خلقت گرا باشند بلکه کسانی که صرفا به وجود نوعی Intelligent Design یعنی طرحی هوشمند در ساخت جهان قائلند و عالم را تصادفی نمی دانند.
علت اهمیت این امر برای صحنه گردانان تمدن غرب آن است که اعتقاد به خلقت هوشمند جهان ، زمینه پذیرش خالق جهان را فراهم کرده و دین گرایی در جهان افزایش چشم گیر خواهد یافت.
دوم و در ضمن مصاحبه با دانشمندان اخراج شده از دانشگاه ها، به بررسی عقاید آنها و علل مخالفتشان با داروینیسم می پردازد و این بهانه ای می شود تا تهیه کننده ی مستند با بزرگترین داروینیست های جهان مثل پروفسور داوکینز به صحبت بنشیند و دلایلشان را در اینکه چرا جهان نمی تواند یک خالق داشته باشد یا حتی بر اساس طرحی هوشمند بوجود آمده باشد بشنود و سپس همانها را از نگاه خردگرایانه و ساینتیستی به چالش می کشاند.
سوم اینکه این مستند به بررسی ایدئولوژی های برآمده از نگرش دارونیستی و اصل بقاء اصلح می پردازد و با سفر به آلمان و دیدار از کوره های آدم سوزی و کشتارگاه های بیماران روانی، مبادی تفکر نازیسم را بعنوان نمونه ای از داروینیسم اجتماعی، طی مصاحبه با محققان این دیدگاه بررسی می کند.
***این مستند اخیرا با تلاش جمعی از دانشجویان ضد داروینیسم به فارسی ترجمه و زیرنویس شده است و وبلاگی را تحت عنوان آنتی داروینیسم http://antidarwinism.blogfa.com به آن اختصاص داده اند. در همین زمینه این مطالب نیز بسیار خواندنی هستند: رسانه،داروینیسم و نقد آن [8مطلب در وب سینما ساحل نجات صهیون] / معرفی مستند اخراج شده در افشای سیطره ناجوانمردانه اومانیسم در رسانه های صهیون زده غربی / نقد وبررسی نظریه تکامل انواع داروین/بخش اول و دوم / دانلود دو فیلم مستند در نقد نظریه داروین از سایت یاسین مدیا / اخراج دانشمندان ضد داروین از دانشگاه های آمریکا / وبلاگ آنتی داروینیسم- تبئین تاثیرات داروینیسم در عرصه های علمی اجتماعی اقتصادی سیاسی در ایران و جهان / نقد سید حسین نصر بر نظریه تکامل داروین / بررسی فیلمی دیگر درباره نظریه چارلز داروین- نقد فیلم خلقت /
تعریف دوباره سینما
سینما در ایران به شکل یک موجود ناقص الخلقه و کریه المنظر متولد شد. ورود هنر هفتم به کشور ما، یک ولادت نامیمون بود. همچنان که در جهان نیز به طور اکثر و اغلب این گونه بوده است. اما سینما بدترین آغاز ممکن را در ایران داشت. این رسانه شگرف که بشریت را مجذوب و مفتون جادوی بی نظیر خودش کرد، در این سرزمین با دست های پلیدی به عمل آمد. همین قدر کافی است که بدانیم برای اولین بار دستگاه سینما توگراف در حین بسته شدن خفت بارترین قراردادهای استعماری علیه ملت ما به ایران راه یافت و سینما در آن زمان نقشی جز این نداشت که ابزار خوشگذرانی همان ایران فروشان باشد.
سازندگان اولین فیلم هاو سینماها در کشور نیز عده ای از تبهکارترین عناصر نفوذی بدخواهان ایران و ایرانی بودند، اسناد تاریخی موجود این را به ما می گوید؛ این ها واقعیاتی تلخ و شرم آور درباره هنر عجیب و عزیز سینما در این مرز و بوم است. امثال میرزا ابراهیم خان صحاف باشی، آوانس اوگانیانس، عبدالحسین سپنتا، اسماعیل کوشان و ... نامردمانی بودند که نامشان به پستی در تاریخ ثبت شده است. از بد روزگار همین ها بودند که سنگ بنای سینما در ایران را گذاشتند و بالا بردند. به این ترتیب خشت سینمای ما کج گذاشته شد و دستاوردهای این دستگاه چیزی جز مردم ستیزی و تحقیر و تخریب فرهنگ عظیم این کشور نبود.
اما یک فرصت تاریخی باعث شد که به راست کردار شدن این پدیده امیدوار شویم؛ انقلاب اسلامی طلیعه و نقطه امیدی شد برای ساختن عالمی دیگر و آدمی دیگر که سینما هم به عنوان یکی از ساخته های دوست داشتنی آدم و عالم از این قاعده مستثنی نبود.
این شد که «سینما» را خواستیم و زشتی ها و پلشتی های آن را طرد کردیم. پس از آن به همه دنیا ثابت کردیم که می توان سینمای منهای خشونت و بی اخلاقی داشت و این ، همه افتخار سینمای ما بوده است.
اما باز هم بادهای هرزه گرد به جان نهال تازه نوپای سینمای ما افتادند و خواستند مثل قبل از انقلاب، قامت آن را کج کنند. حکایت عجیبی است، همان طور که پیاده نظام استعمار و استبداد در اعصار گذشته، خشت سینمای ایران را کج گذاشتند، در دوره ما نیز تتمه آن ها دست به چنین کاری زدند. مصداق آن هم بسیار عیان است؛ عطاءالله مهاجرانی سردمدار همین گروه بود که سینمای نوپای ایران را دوباره «پیر» و فرتوت کردند.
بین این افراد و کسانی که در دوران قاجار سینما را به آن شکل نامیمون وارد ایران کردند و در دوران حاکمیت پهلوی سینمای فاسد را شکل دادند، شباهت فکری و ایدئولوژیک بسیاری است.
خلاصه این که بهار سینمای ایران دوباره خزان شد.
به همین دلیل برای احیای دوباره این بهار، باید همانند ابتدای انقلاب باز هم «سینما» را حفظ کنیم و رذالت و پلشتی های آن را بزداییم. نقش و انتظاری هم که در این میان از جشنواره فیلم فجر می رود این است که با این هدف، سینما را دوباره تعریف کند. این که جشنواره فجر را نوروز سینمای ایران می دانند یک شعر یا جمله ادیبانه نیست، عبارتی حکیمانه است. به همین معنی که مانند بهار که از پس خزان می آید و روزگار جدیدی را برای بشر رقم می زند، جشنواره فجر هم باید در هر دوره اش شکل و شمایلی تازه و متفاوت از آنچه بوده را متجلی سازد.
هرچند بادهای پرهیاهو بسیارند؛ تاجران و وطن فروشان سینمایی (که برای جشنواره های ضد ایرانی می سازند)، نشریات تخصصی، هنرمندنماها و فشارهای دیگری که برای نصیب خود، قامت این نهال را خم می کنند. اما شدیدا اعتقاد داریم که سینمای ایران یک واقعیت قدرتمند است که می تواند با تکیه به پشتوانه شکست ناپذیر مردم و دین و تعمیق ریشه های خود در خاک حاصل خیز این سرزمین، از هر تندبادی در امان بماند. برای خلق و آفرینش دوباره سینما، حتی یک لحظه هم سازش نخواهیم کرد و دست از انتقاد و حمله به موانع موجود دست برنمی داریم. توقع ما از سینما خیلی بالاست و به راحتی راضی نمی شویم. ما هم ساختار زیبا می خواهیم و هم محتوای غنی؛ می خواهیم در تاریکی تماشاخانه ها هم نمایش ببینیم و هم نیایش. در عین این که از سینما داستان سالم و دقیق و ظریف و استغراق کننده می خواهیم، تکریم و تعظیم ارزش های الهی و انسانی را و تخریب پلیدی ها و بدی ها را خواستاریم. و این توقع ما از جشنواره فیلم فجر است. هر سال به امید دیدن و رسیدن به تعریف تازه و متناسب با نام «فجر» به جشنواره می آییم.
برخی مواقع ناراحت و دل سوخته می شویم که چرا هنوز برخی فیلمسازان ما از قافله عقب هستند. گاهی نیز امیدوار می شویم، اما قانع نه. و فیلم های نادر و کمیابی هم هستند که نشانی از تلاش برای شکستن قالب های پوسیده و کلیشه ای و در انداختن طرحی نو دارند. فیلم هایی که می توان لقب خط شکن به آنها داد و همان ها هم آبروی سینمای این دیار هستند. امثال «نفوذی»، «ملک سلیمان» و «طلا و مس» از این دست هستند. و مطمئنیم که در جشنواره امسال نمونه هایی از سینمای خط شکن را - که در پی تعریف متفاوتی از سینما هستند - خواهیم دید. هرچند که برخی نشریات تخصصی با کاغذهای گلاسه یا سیاه و سفید خود حاضر نشوند سخنی از این گونه آثار به میان آورند. این یادداشت در روزنامه کیهان چاپ شده است. http://arashfahim.blogfa.com/post-279.aspx
بزرگترین تولید کننده فیلم های ضد اسلامی را بهتر بشناسیم:
صندوق کلاریون یک نهاد اسرائیلی آمریکایی است که با ساخت فیلم های جنجالی، ایران ستیزی و اسلام ستیزی را در آمریکا بویژه دانشگاه ها ترویج می کند.
صندوق کلاریون بخش ایران را به سایت اسلام رادیکال اضافه کرد
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، صندوق کلاریون، تولید کننده فیلمهای مستند در زمینه ایران هراسی و اسلام هراسی، اعلام کرد که یک بخش جدید تحت عنوان "ایران 101" به وبسایتش اضافه کرده است.
بخش جدید یک ماه پیش از انتشار جدیدترین فیلم مستند صندوق کلاریون یعنی ایرانیوم، که برای تهدید نشان دادن ایران هستهای مقابل آمریکا تولید شده است، شروع به کار کرد.
بخش ایران 101 برای القا این که ایران هسته ای تهدیدی برای تمامی جهان است و از این طریق دیگر کشورها را نیز با خود برای دشمنی با ایران همراه کنند، راه اندازی و به جمع رسانه های جنگ نرم علیه ایران پیوسته است.
"رافائل شور" بنیانگذار صندوق کلاریون ماموریت خود را چنین تشریح کرد که باید اینگونه نشان دهیم که در طول این 30 سال، رهبران ایران با شهروندان خود ظالمانه رفتار کرده اند و از اقدامات تروریستی در اقصی نقاط جهان حمایت کردند. این بسیار مهم است که مردم بدانند تهدید هستهای فقط یک قسمت داستان است. از این منظر بجز پرونده هسته ای در زمینه های حمایت از گروه های تروریستی و موضوعات حقوق بشر به ایران اتهاماتی وارد خواهد کرد.
بخش جدید در وبسایت موضوعات زیر را در بر میگیرد:
• ایران و حمایت از تروریسم دولتی
• اسلام رادیکال و ایران
• حقوق بشر و آزادی
• سناریوهای تهدید
• تهدید هستهای
شور اضافه کرد: بعد از آشوب های تهران آمریکائیها فهمیدند که توسعه یک برنامه هستهای به تهدیدات گسترده قبلی اضافه میکند.
صندوق کلاریون یک سازمان غیرانتفاعی است که در راستای مکتب امنیتی تهدید محور آمریکا همواره تلاش دارد که در خارج از آمریکا تهدیداتی را تعریف کرده و آن ها را به مردم آمریکا معرفی کند تا زمینه ذهنی در مردم برای حضور نظامی در کشورهای دیگر و مراج سنگین نظامی آن ها مهیا شود. به همین منظور به بهانه مقابله با این تهدیدات، صندوق کلاریون فیلمهای مستند تولید و توزیع میکند. اعضای این صندوق اسرائیلی و آمریکایی های افراطی و اسلام ستیز هستند و از حضور و مشاوره افراد ایران ستیز که همواره آمریکا را به جنگ با ایران تحریک می کنند بهره می برد. منبع: http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=28916
اخبار مرتبط: