مستند سه قسمتی ایده ی خطرناک داروین Darwin"s dangerous Idea
در این سری سه قسمتی فردی بنام آندره مارّ به جستجو دربارهی میراث و تأثیر همزمان تئوری چارلز داروین مبنی بر تکامل بوسیلهی انتخاب طبیعی میپردازد. او برای بحث مجدد نظریات داروین و همعصرانش و آشکار کردن آنها، در هر کدام از فیلمها قصهگوئیهای قاطع و زیرکانه را با بایگانیها ترکیب میکند. او همچنان که از مکانهایی در آمریکا، ترکیه، بلژیک و برلین دیدن میکند به جستجوی لحظات کلیدی در سفر تغییر دهندهی زندگی داروین در کشتی سلطنتی بیگل در آرژانتین، شیلی و برزیل میپردازد که اینها نقطهی مرکزی و اصلی داستان حماسی توسعه و تأثیر ایدهی خطرناک داروین محسوب میشوند.
هر کدام از برنامهها راههایی را جستجو میکنند که در آنها نظریهی داروین از جهان علم فراتر رفته و بطور مستقل مطرح میشود. این سریها نشان میدهند که آن نظریه هنوز هم این قدرت را دارد که برای ما الهام بخش باشد و در ما ایجاد چالش کرده و ذهن ما را به خود مشغول دارد.
قسمت اول: جسم و روح
اولین برنامهی ایدهی خطرناک داروین به جستجو در مورد تأثیر ایدههای داروین بر مذهب و اخلاقیات میپردازد. آندره مارّ کشف میکند که قسمت مهمی از مأموریت بیگل، برگرداندن سه نفر از افراد بومی به سرزمینشان – "تیّرا دل فوئگو" در جنوبیترین قسمت آرژانتین – بوده است. سالها قبل از اینکه او به گالاپاگوس برسد، آنها سؤالاتی را مبنی بر شکنندگی تمدن و اینکه معنای واقعی انسان بودن چیست در ذهن او بوجود آورده بودند. مارّ بررسی میکند که چگونه داروین پس از برگشت به انگلیس ایدههایش را بسط داده و سرانجام تئوریش را دربارهی تکامل بوسیلهی انتخاب طبیعی ارائه می کند.
ایدههای داروین بوسیلهی تعدادی از اندیشمندان بزرگ قرون نوزده و بیست از قبیل کارل مارکس، فریدریش نیچه و زیگموند فروید پذیرفته و بکار گرفته شد. ما دریافتیم که ایدههای داروین به انگیزش سپاه قیصر در جنگ جهانی اول و نیز در متقاعد کردن دولتمردان آمریکا برای کنار گذاشتن سیاست عدم دخالت در کشورهای دیگر و وارد شدن در درگیری، کمک کرده است.
ما واکنشی شدید و رشدکننده را بر ضد ایدههای داروین توسط بنیادگرایان ادیان بزرگ جهانی در قرن بیستم دریافتیم. همزمان علم نشان می دهد که تئوری داروین مبنی بر انتخاب طبیعی همان اندازه که بر تکامل جسمهایمان موثر است، بر رفتارمان هم که شامل اخلاقیات ماست هم تأثیر دارد. شواهد علمی قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهد داروین با همهی ابعاد شگفتی، شکوه و خطراتش، انسانیت را به طبیعت بازگردانده است.
قسمت دوم: یکسانی تولد؟
بخش دوم کشفیات آندره مارِِّ جستجو درباره ی تأثیر ایدههای داروین بر علم و سیاست است. اولین بندرگاهی که داروین با بیگل سرکشی میکند سالوادور در برزیل است- بندری برای عمده ی تجارت جهانی برده- تجربهی او در آنجا بر دیدگاههای روشنفکرانهاش مبنی بر آزادی، پیشرفت و تنفر از بردگی، صحه می گذارد. اما تئوری تکامل او که ریشه در این سفر حماسی اش دارد، باید جهانی از درگیری، ظلم و رقابت را توصیف میکرد. این تئوری بوسیلهی برخی از مستبدانهترین جریانهای اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست مورد سوء استفاده قرار گرفت: عبارت "بقاء اصلح" کمک کرد تا تئوری داروین بعنوان توجیهی علمی برای علم اصلاح نژاد انسان، پیشبرد عقیم سازی و همچنین قتل عام بکار گرفته شود. اما بعد از جنگ جهانی دوم تئوری داروین در اعلامیه سازمان ملل دربارهی نژاد، معنای بهتری پیدا کرد: این اعلامیه نظریه داروین را که میگوید همهی انسانها اعضاءِ یک نژاد بوده و شایستهی رفتار برابر هستند، تأیید میکند.
این نظریه با کار شگفتآور انجمنی یهودی بیشتر تقویت شد: این گروه از آزمایشات "دی ان اِی" و فرمهای بینام و داوطلبانه برای تولید مثل گزینشی استفاده کردند تا با این کار نوعی بیماری تضعیفکننده را از جامعهی یهود ریشهکن کنند. تست "دی اِن اِی" مرض نهایی نظریهی خطرناک داروین است. اما درسهایی که از تاریخ گرفتهایم می گویند که ما با انتخابهای جدیدی روبرو هستیم که از ما میپرسند با دانش داروین وقتی که با ژنتیک جدید مخلوط میشود چه باید کرد و اینکه تست "دی اِن اِی" هنوز هم بعنوان یک چالش بزرگ سیاسی و اجتماعی به قوت خود باقی است.
قسمت سوم: مرگ و زندگی
مرگ و زندگی به جستجو دربارهی تأثیر نظریات داروین بر درک ما از معنای انقراض و رابطهی درونیِ بین حیاتهای موجود بر روی زمین و محیط اطراف میپردازد. داروین درسهای زیادی از فسیلهای غولپیکر حیوانات منقرض شدهای که در آرژانتین و شیلی یافته بود، آموخت. او سرانجام این حقیقت ناخوشایند، که نتیجهی منطقی تکامل کامل نیست، را بر ما آشکار کرد: انقراض یک گونه، زمینهی زمینهی محیطی برای بوجود آمدن گونههای جدید را فراهم می کند. همچنین تئوری داروین دانشی حیاتی به ما میدهد که میتوانیم از آن برای طولانی کردن موجودیت گونهی خودمان بوسیلهی احترام گذاشتن به روابط درونی بین همهی عناصر جهان طبیعی و محیط، کمک بگیریم.
این داستانی است که در آن نظریات داروین با اشتیاق فراوان بوسیلهی پیروان او در طول قرن بیستم مورد استفاده قرارگرفت. اما انسانیت شانس خود را برای آگاه شدن و کاهش تأثیر مخرب خود بر گیاهان، یکی پس از دیگری از دست میدهد. در نتیجه ما ششمین انقراض حیات را در زمین به راه انداختهایم. ما به این نتیجه رسیدهایم که باید دربارهی این قضیه بوسیلهی حفظ و نگهداری فضاهای خاص بوم شناختی مانند جنگلبارانیهای خاص که بعضی از آنها جزء زایندهترین مهدهای تکامل هستند، کاری انجام دهیم.
این برنامه میتواند در مورد دانشی که چارلز داروین در تئوری تکامل خود به ما داده است، یک هشدار و در عین حال مایهی خوشحالی باشد. این امر تأکید میکند که تئوری داروین به مطلع کردن ما از درکمان دربارهی خودمان و سیارات اطرافمان و پیچیده کردن روابط درونی بین همهی حیاتها در زمین ادامه میدهد.
مستند سه قسمتی باغ داروین Darwin"s Garden
چارلز داروین با آزمایشات زیرکانهاش برای اثبات تئوری تکاملی خود مطرح شد. جیمی دهرتی تلاش میکند تا مقداری از این تحقیقات را بازآفرینی کند.
قسمت اول: ایدههای خطرناک
وقتی چارلز داروین دست به اثبات تئوریش دربارهی تکامل زد از هیچیک از مزایای ژنتیک مدرن یا تجزیههای دی ان ای برخوردار نبود لذا او با آزمایشات هوشمندانهی خودش دست به کار شد. جیمی دهرتی تلاش میکند تعدادی از این تحقیقات را بازآفرینی کند.
جیمی یک شیوهی استعلام پیدرپی را پیش میگیرد او تکه ای از چمن باغ شخصی داروین را حفر می کند تا با مثال، تنازع برای بقاء را بین نهال ها و عوامل از بین برنده شان روشن کند. او یک کوه عظیم گچی را با طناب پائین می رود تا عمر زمین را مشخص کند. او بذرها را به مدت یکماه در آب می گذارد تا خیس بخورند و نتایج بدبوی حاصله اثبات می کنند که گیاهان در خود عاملی بالقوه برای عبور از اقیانوس ها دارند.
اینها و دیگر تحقیقات شواهدی را که داروین برای انتشار تئوریش در 1859 لازم داشت به او دادند. جیمی با تکرار آنها داروینی پویا را آشکار کرده و میان آنها راز تکامل را فاش می کند.
قیمت دوم: طوفان های شکننده
وقتی داروین تئوریش را درباره ی تکامل منتشر کرد توسط بسیاری از نقادان مورد حمله قرار گرفت لذا برای انجام آزمایشات جدید جهت دفاع از تئوریش به باغش در کِنِت عقب نشینی کرد. جیمی دهرتی برخی از کارهای شگفت آور او را بازآفرینی می کند: او ادرار خود را به یک گیاه حشره خوار می خوراند تا دریابد که چرا آنها حشره می خورند. او همچنین پرهای دم طاووس را می برد تا ببیند آیا اشکالی در زندگی جنسی اش پیش می آید. در میان آزمایشات تولید مثل با گیاهان جیمی دریافت که چرا داروین اینقدر نگران ازدواج با دختر عمویش اِما بود.
قسمت سوم: درباره ی انسان و میمون
داروین می دانست که تئوریش درباره ی تکامل انسان، بحث انگیز و ستیزه جویانه است. جیمی دهرتی تعدادی از آزمایشات هیجان انگیزی را که داروین انجام داده بود تا نشان دهد که انسان فقط میمونی دیگر است را تکرار کرد. جیمی ماری را درون جعبه ای گذاشته و درون قفس میمون ها قرار داد تا این را که آیا میمون ها کنجکاو هستند، بفهمد. او صورتش را بوسیله ی برق مهیج می سازد تا بتواند خنده را خلق کند. آنها با آلات کلاسیک موسیقی برای یک کرم خاکی می نوازند تا شنوائیش را محک بزنند. همه ی این آزمایشات شواهد بیشتری را به داروین دادند که ثابت می کرد انسانها از حیوانات تکامل یافته اند.