ماشین تبلیغاتی اسرائیل
موسسهی تحقیقات رسانهای خاورمیانه (MEMRI) روزانه ترجمه انگلیسی همه فیلمها و رسانههای عربی، ایرانی و ترکی را فراهم میآورد. این موسسه همچنین تحلیلهای دست اول فرهنگی، سیاسی و مذهبی خاورمیانه را تهیه مینماید.MEMRI روزانه اخبار خود را، همراه با مدیران سیاسی و فرهنگیاش، به خروجیهای خبری ایالات متحده و اروپا ارسال میکند.لازم به اشاره است که همهی اینها رایگان هستند. از اینرو روزنامهنگاران، سردبیران و تحلیلگران بسیاری آن را تحفهی الهی میپندارند.اما به گفته کارشناسان، MEMRI عملیات تبلیغاتی خطرناک و بسیار پیچیدهای است که نفرت و اطلاعات غلط را بطور گسترده منتشر میکند. به نوشته موعود به نقل از اینفوکس پروفسور نورمن جی. فینکلشتاین، محققی معروف در زمینه مطالعات اسرائیل - فلسطین در گفت گو با روزنامه این فوکس گفت "آنها از همان تکنیک تبلیغاتی استفاده میکنند که نازیها بکار میبردند. آنها اطلاعات سلیقهای را از متن بیرون میکشند تا به کسانی که علاقهای به آنها ندارند آسیب شخصی یا سیاسی برسانند".
به عنوان مثال مسئلهی پروفسور حلیم برکة، رمان نویس و محقق مرتبط با مرکز مطالعات معاصر عرب در دانشگاه جرج تاون را در نظر بگیرید. وی در سال 2002 مقالهای را با موضوع صهیونیسم در روزنامه الحیات لندن منتشر نمود، اما گفت MEMRI آنچه را که نوشته بود در موارد خاص، بصورت انتخابی منتشر کرد. برکة اظهار داشت "من میدانم چطور میان یهودیت و صهیونیسم تفاوت قائل شوم، اما آنها مقالهام را تحریف کردند. بخشهای خاص را باقی گذاشتند و سعی کردند آن را ضد یهود جلوه دهند".اندکی بعد، کمپس واچ (Campus Watch)، ابتکار ضد اسلام بدنام به نام دنیل پایپس، با ترجمهی آن برای لکهدار کردن اعتبار دانشگاه جرج تاون بهرهبرداری کرد.
فینکلشتاین، منتقد صریح سیاستهای اسرائیل و لابی آمریکایی طرفدار اسرائیل، نیز با MEMRI مسئله داشت. او در سال 2006 مصاحبهای در تلویزیون لبنان درباره اینکه هلوکاستِ نازی چطور جهت ساکت کردن منتقدان اسرائیل بکار گرفته میشود، انجام داد.فینکلشتاین پس از آن در وبسایت خود نوشت: "اخیرا MEMRI مصاحبهام را با تلویزیون لبنانی درباره هلوکاست منتشر کرد. خبر MEMRI طوری طراحی شد که من را منکر هلوکاست نشان دهد".فینکلشتاین فراتر از آنکه منکر هلوکاست باشد، صاحب پدر و مادری است که هردو بازمانده این واقعه هستند و درواقع او معمولا از آن سخن گفته است. اما MEMRI قادر است با ویرایش بخش عمدهی مصاحبه، مخالف ماوقع را نشان دهد. با اضافه شدن برخی نظرات مدیر برنامه به نظر میرسد مصاحبه درباره دست کم گرفتن تعداد یهودیان واقعهی هلوکاست است، نه درباره مسئلهی اسرائیل _ فلسطین.
میل قوی MEMRI به صیانت از اسرائیل از افراد و علایقی نشات میگیرد که هزینهی فعالیتهای بینالمللی آن را تامین و مدیریت میکنند.این مرکز در سال 1998 توسط ایگال کارمون (Yigal Carmon)، سرهنگ سابق در وزارت دفاع اسرائیل (شاخه اطلاعاتی) که پیشتر ریاست یک مرکز غیرنظامی در کرانه غربی را نیز برعهده داشت، و همینطور میراو وورمسر (Meyrav Wurmser) اسرائیلی تبارو محافظهکار تندروی جناح راست پایهریزی شد. میراو همسر دیوید وورمسر است که زمانی محقق موسسهی امریکن اینترپرایز، و سپس صاحب منصبی در وزارت کشور تحت نظر جان بولتون بود. هر دوی این افرادنوشتن کتاب "یک شکست تمیز: استراتژی جدید برای امنیت منطقه" (A Clean Break: A New Strategy for Securing the Realm) ، که سند اصلی 1996 بود و حامی قطع مذاکرات با فلسطینیها و جنگ دائمی با اعراب جهان به شمار میرفت، شرکت داشتند.آنها همچنین با داگلاس فیث، الیوت ابرامز، ریچارد پرل و سایر ایده ئولوگهای جناح راست که داستان ساختگی نقش صدام در یازده سپتامبر را تولید و آرایش دادند، همکاری داشتند.
MEMRI دفاتری در قدس، برلین، لندن، واشنگتون و توکیو دارد، و در سال 2006، کارمون ادعا کرد در عراق نیز صاحب دفتر است. این موسسه فیلمها و نوشتههای رسانهها را به زبانهای انگلیسی، آلمای، عبری، ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی و ژاپنی ترجمه میکند. مالیات مازاد سال 2004 حکایت از سرمایهگذاری دو تا سه میلیون دلاری آمریکا در این سازمان دارد که بیشتر آن از جانب خیرین و موسسات محافظهکار تامین میشود. در عین حال کسانی که بیشتر تحقیق کردهاند به مبالغ بیشتری معتقدند.علاوه بر کارمون، شمار بسیاری از کارکنان MEMRI از متخصصان سابق وزارت اطلاعات اسرائیل هستند. احتمالا میان این موسسه و تشکیلات اطلاعاتی فعلی اسرائیل ارتباطی وجود دارد.
بر مبنای مقالهای که در سال 2005 در روزنامه اسرائیلی هاآرتص منتشر شد، نیروهای دفاعی اسرائیل مسائل ساختگی را در رسانههای عربی ایجاد میکنند، که سازمان مذکور پس از ترجمه، آنها را به خورد روزنامهنگاران اسرائیلی میدهد. چند درصد از فعالیتهای MEMRI در امتداد اعمال وزارت دفاع اسرائیل است؟
سوالی که درنتیجهی مقالهی هاآرتص بوجود آمد پروفسور جان کول را برانگیخت تا چنین بنویسد: "چه میزان از آنچه درباره "تروریسم حزب الله" و "منابع خبری عربی" میدانیم ساخته و پرداختهی کارخانهی داستاننویس تلاویو است؟ "برایان ویتاکر، روزنامهنگار انگلیسی و سردبیر بخش خاورمیانه روزنامه گاردین، MEMRI را "اساسا ماشین تبلیغاتی" میداند.کن لوینگستون، شهردار لندن، آنها را به "تحریف آشکار" متهم مینماید، و افسر سابق سازمان اطلاعات آمریکا، وینس کانیسترارو، نوشته است "آنها مشی گزینشی دارند و بخاطر دیدگاه سیاسی خود، که راستگرایی افراطی لیکود است، به عنوان تبلیغاتچی فعالیت میکنند".
نورمن فینکلشتاین، با همان صراحت خاصش نوشت: "MEMRI ارتش اصلی تبلیغات اسرائیلی است و با آنکه رسانهی اصلی منابع خبری جهان عرب میباشد، به همان اندازه قابل اعتماد است که اطلاعات ژولیوس استرچر (سیاستمدار نازی) از دنیای یهود قابل اعتماد بود". کول در ایمیلی به روزنامه فوکس MEMRI را "سازمان تبلیغاتی راست- صهیونیست توصیف کرد که با مشی گزینشی خود در ترجمه، تبلیغات نامعلومی انجام میدهد". درواقع MEMRI دنیای عرب را بدخواه و بیمغز جلوه میدهد که تقریبا بطور کامل از بنیادگرایان متعصب و دمدمی مزاج ساخته شده.
هر ماجرایی که بتواند مردم خاورمیانه را دیوانه، منفور یا اهریمنی نشان دهد ترجمه میشود؛ هرآنچه آنها را مطلع، با استعداد و ستودنی نشان میدهد مورد چشمپوشی قرار میگیرد.MEMRIمیگوید اصلاحطلبان عرب زبان را تحت پوشش خبری قرار میدهد، اما شاهدان ریزبین نشان میدهند به ندرت کسانی که اسلام و فرهنگ عرب را جذاب نشان میدهند پوشش خبری داده میشوند و مسائل مربوط به رنج و محنت فلسطینیان، معاندان اسرائیلی، اسلامگرایان میانهرو، مسیحیان دولتهای عربی یا جنبش عاری از خشونت مخالف دیوار حائل در سرزمینهای اشغالی در لیست اخبار آن جای نمیگیرد.
اینفوکس از کارمون پرسید چرا MEMRI اخبار بیشتری درباره وقایع داخلی اسرائیل گزارش نمیدهد. کارمون گفت: "هشتاد درصد این اخبار به زبان انگلیسی موجودند". پرسیدیم پس چرا هر از چند هفته تعدادی از آن اخبار را نمیخرید و منتشر نمیکنید تا تصویر موزونتری از خاورمیانه نشان دهید. او در جواب گفت: "احتمالا این کار قانونی نخواهد بود". در اینجا موضوع کپی رایت، مالکیت و قدرت به میان آمد. از او پرسیدیم چرا MEMRI همهی اخباری را که ترجمه میکند کپی رایت میکند، درحالیکه اکثر آنها را نویسندگان عرب نوشتهاند. کارمون جواب داد: "البته که کپی رایت میکنیم. وقتی خبری را از زبانی به زبان دیگر ترجمه میکنیم دیگر مال ماست، چون کار ما بوده است".برای اطمینان از صحت این نظریه با نیویورک تایمز ارتباط برقرار نمودیم. یکی از کارمندان بخش حق تالیف که نخواست نامش ذکر شود گفت: "اگر خبری از تایمز را ترجمه کنید، آن خبر همچنان متعلق به ماست چون ما آن را تولید کردهایم". زمانی که بر سر ترجمهی یک عبارت و حتی یک کلمه جنگ و صلح درمیگیرد، ریزترین نکات هم اهمیت مییابند. اما آیا میتوان به مترجم اعتماد کرد؟
طبق اظهار نظر منتقدان تا زمانی که MEMRI ترجمهی اخبار عبری مربوط به شکنجهی فلسطینیان در زندانهای اسرائیل، تبعید اجباری ایلان پیپ و عزمی بشارة، و ترفیع اویگدور لیبرمن نئوفاشیست به سمت نخستوزیری اسرائیل را آغاز نکند، اخبار خاورمیانه را بصورت واقعی پوشش نمیدهد. فینکلشتاین گفت: "من گمان میکنم بهتر است فرض کنیم هرآنچه MEMRI از اخبار خاورمیانه ترجمه میکند غیرقابل اطمینان است".
لارنس سوایم ترجمه ف. شفیعی منبع: http://mouood.org/content/view/5161/3/
رسانههای ترسو و همدست، بیلدربرگ را مخفی میکنند |
بیلدربرگ طبق روال خود ادعا میکند این نشست فقط جلسهای خصوصی است و درون حصار حفاظت شده و محرمانة آن هیچ سیاستی اتخاذ نمیشود اما محققان شجاعی چون جیم تکر و دنیل استالین هر سال نشان دادهاند که آنچه در بیلدربرگ بحث میشود سریعاً به سیاست مبدل میشود؛ حتی اگر در زمانی کوتاه نباشد سالهای بعد حتماً این اتفاق خواهد افتاد.بعضی خبرگزاریهای بزرگ ایالات متحده هفتة گذشته به پوشش خبری اخبار پاریس هیلتون پرداختند اما تعداد خبرگزاریهایی که جلسة 200 نفرة قدرتمندترین افراد دنیا را گزارش کردند به تعداد انگشتان دست هم نرسید. به گزارش موعود از مقالهای که در این زمینه در سایت ضد جنگ Prison Planet منتشر شد، نشست بیلدربرگ کنفرانسی است که سالی یک مرتبه تشکیل میشود و در آن اجماع نظر در زمینة مواضع سیاسی کل جهان برای آن سال صورت میپذیرد. این نشست دگر بار اجرا شد، بدون آنکه خبرگزاریهای آمریکا اندک اشارهای به آن داشته باشند. شبکة خبری دالاس به صورت مبالغهآمیز به خبر سادهای چون ملاقاتهای فرماندار تگزاس در آن روز پرداخت. هیچ اشارهای از نشست نه در نیویورک تایمز آمد و نه در واشنگتن پست و یا وال استریت ژورنال؛ در حالی که همة آنها نمایندگانی در جلسه داشتند. فیگاروی فرانسه و فایننشال تایمز لندن هم با وجود آنکه مدیرانشان در نشست حاضر بودند سر سوزنی به آن اشاره نکردند. رسانه پردازان بانفوذی که در بیلدربرگ حاضرند، همچون رئیس واشنگتن پست، دونالد ای. گراهام، سوگندی محرمانه میخورند که هر ساله پوشش خبری نشست بیلدربرگ را از خروجی اخبار خود حذف کنند.آیا جای شگفتی نیست که الگوی رسانهای سنتی در حال نابودی است و افراد روشنبین برای رسیدن به حقیقت منابع خبری دیگری را جستجو میکنند؟ حتی خبرگزاری ترکیه که چندان آوازة آزادی بیان ندارد با طوفانی که در روزنامهها و پوشش تلویزیونی از بیلدربرگ و تظاهراتی که در شهر استانبول انجام شد به راه انداخت، مطبوعات آمریکا را شرمسار کرد. بیلدربرگ طبق روال خود ادعا میکند این نشست فقط جلسهای خصوصی است و درون حصار حفاظت شده و محرمانة آن هیچ سیاستی اتخاذ نمیشود اما محققان شجاعی چون جیم تکر و دنیل استالین هر سال نشان دادهاند که آنچه در بیلدربرگ بحث میشود سریعاً به سیاست مبدل میشود؛ حتی اگر در زمانی کوتاه نباشد سالهای بعد حتماً این اتفاق خواهد افتاد. اسناد فاش شدة بی.بی.سی توسط یکی از اعضای سابق بیلدربرگ که به دهة پنجاه باز میگردد این حقیقت را افشا میکند که ایجاد پول واحد رایج برای اروپا و تصویب آن در اتحادیه اروپا زاییدة فکر این نشست بوده است. سخنان فاش شدهی جلسة سال 2005 گروه در شهر مونیخ آلمان، حکایت از این داشتند که بیلدربرگ انتظار دارد قیمت نفت طی 12 ماه بعد افزایش قیمت یکباره داشته باشد، که دقیقاً همین امر صورت پذیرفت.بیلدربرگ در طول تاریخ ثابت نموده که ظرفیت انتخاب رؤسای جمهور و مردان سیاست را داراست. بیل کلینتون و تونی بلر هر دو قبل از انتخاب شدن در جلسه شرکت داشتند. شایعات از حضور هیلاری کلینتون در کنفرانس پارسال در اوتاوا حکایت میکند.بیلدربرگ به امضای توافقنامهها، معاملات تجاری یا برکنار کردن رؤسای جمهور خاص نمیپردازد. تنها کار آن ایجاد اجماع نظر برای اعضا است تا آنها را دنبال کنند. این ادعا بیلدربرگ را از اتهام سیاستگذاریهای خاص مبرا میکند اما فقط افراد سادهلوح هستند که چشمان خود را بر روی این مسئله میبندند؛ اینکه صدها نفر از بانفوذترین شخصیتهای جهان جمع شوند ولی گفتوگوهایشان در آنچه بعداً مشاهده میکنیم نقشی نداشته باشد. در سال 2000 اعضای بیلدربرگ احساس خطر خود را از شتاب طبقة برگزیدة آمریکا در حمله به عراق اعلام کردند و با اتفاق نظر تأیید نمودند که هرگونه عمل نظامی تا سال 2003 توصیه نمیشود، و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد.امسال، سخنگویان نگرانی خود را درباره برنامه هستهای ایران ابراز کردند. با آنکه زبان به کار رفته در لفافه واژگان سیاسی و ارتباطات بینالمللی پیچیده شده است اما حکمها صادر و اجرا میشوند. منبع: http://mouood.org/content/view/4965/2/ |