تراست موسیقی یهود چگونه شما را به ترنّم وا می‏دارد

یهودیان آهنگ عامیانه نساختند بلکه آن را به ابتذال کشیدند.دقیقا زمانی که‏یهود کنترل آهنگ‏های عامیانه و مورد علاقه مردم را به دست گرفت،جنبه معنوی‏و اخلاقی این گونه آهنگ‏ها رو به انحطاط گذاشت.موسیقی«عامیانه»پیش ازآنکه به صنعتی یهودی تبدیل شود حقیقتا عامیانه و مردمی بود.مردم آن را ترنّم‏ می‏کردند و دلیلی نمی‏دیدند که پنهانش کنند.اما موسیقی عامیانه امروز اغلب‏آن قدر مشکوک و سؤال بر انگیز است که مجریان آن،به خصوص اگر نشانی ازنجابت و پاکیزگی در وجودشان باشد،باید مستمعین را پیش از اجرا ارزیابی‏نمایند.هموطنان میانسال مراحلی را که موسیقی عامیانه طی چند دهه اخیر پشت‏سر نهاده به یاد می‏آورند.

سرودهای جنگی تا بعد از جنگ داخلی‏[آمریکا] دوام پیدا کرده و به تدریج با آهنگ‏های بدیع،رومانیک و بی‏آلایش دوران بعد ازجنگ در هم آمیختند.طی جنگ جهانی اول،آهنگ‏ها و تصنیف‏های مشابهی‏برای یک مدت کوتاه احیا شدند.این آهنگ‏ها محصول کارخانه‏های آهنگسازی‏نبودند بلکه توسط افرادی که استعدادشان به صورت طبیعی شکوفا می‏شدبه وجود آمدند.این اشخاص نه برای مجامع نشر و توزیع موسیقی بلکه برای‏ارضای حرفه‏ای خویش و برای هنرمندان سالن‏های موسیقی کار می‏کردند.ثروت زیادی از طریق آهنگسازی به دست نمی‏آمد ولی خشنود ساختن وارضای ذوق عامّه موجب رضایت و خشنودی هنرمند می‏شد.ذوق و سلیقه عامّه‏طالب چیزی است که عموما از آن تغذیه می‏کند.ذوق و سلیقه عامّه همان عادت‏آنهاست.عموم مردم از منشأ آنچه زندگیشان با آن تأمین و سپری می‏شودبی‏خبرند و خود را با آنچه عرضه می‏شود تطبیق می‏دهند.ذوق و سلیقه عامّه‏همراه با بالا رفتن یا پایین آمدن کیفیت تغذیه مادی یا معنوی آنان بهبود یافته یاتنزل پیدا می‏کند.

طی یک ربع قرن،با برخورداری از همه امکانات تبلیغی نظیر تئاتر،سینما،موسیقی عامیانه،روزنامه‏ها و رادیو،ضمن تحقیر و تخفیف همه نهادهای اخلاقی‏مخالف،تقریبا می‏توان نوع مردم و جامعه مورد نظر را پرورش داده و به وجود آورد.فقط حدود یک ربع قرن برای انجام این کار کفایت می‏کند.مردم سابقا هم مثل امروز ترنّم می‏کردند،اما نه به این طرز تخدیر شده و نه بااین تسلسل و پیوستگی ناشی از گیجی و اغتشاش.آنان ترنّم می‏کردند،نه به‏عنوان عادتی غیر ارادی بلکه چون چنین می‏خواستند.آنان آهنگ‏های بی‏معنی ومهمل،عاطفی و حماسی را می‏خواندند و زمزمه می‏کردند ولی آهنگ‏های‏«مشکوک»ممنوع بود.آهنگ‏های قدیمی را به سهولت می‏توان به خاطر آورد.اگر چه سالها از دوره محبوبیت آنها گذشته است،اما طبیعت آنها به گونه‏ای است‏که از میان نمی‏روند.آهنگ‏های بسیار قدیمی وجود دارند که عناوین آنها حتی‏برای کسانی که آنها را نخوانده و زمزمه نکرده‏اند آشناست.ولی آهنگ عامیانه‏مورد علاقه مردم را در همین ماه گذشته در نظر بگیرید.چه کسی نامش را به‏خاطر دارد؟آهنگ‏های قدیمی جایی برای آثار و وسوسه انگیز و احساسات‏ناسالم و بیمارگونه باقی نمی‏گذاشتند.آنها فاقد احساس و عاطفه نبودند امااحساس موجود در آنها ناشایست و قبیح نبود.

آنگاه یهودیان وارد شدند و آهنگ‏عامیانه متحول شد.عناوین کاملا تازه‏ای با موضوعاتی کاملا متفاوت باآهنگ‏های قبلی رواج پیدا کرد.خوانندگان با ذوق و مستعد و تصنیف‏های‏ خوش آهنگ ناپدید شدند.دوره موسیقی یهودی و آفریقایی مدخلی برای‏موسیقی جنگلی،یا به اصطلاح«کنگو»یی‏،و انواع دیگر موسیقی بود که به‏سرعت مدارج انحطاط را پیمود و به نوعی موسیقی سبعانه تبدیل شد که از آنچه‏خود حیوانات وحشی ممکن بود به آن دست یابند سبعانه‏تر می‏نمود.در کنار این‏کشش باتلاقی،نوعی موسیقی«ضربی»که ادامه موسیقی سیّار اصیل سیاهان‏بود جریان داشت.موسیقی تغزلی در برابر آهنگ‏های رقص سیاهان که سیل آسارواج پیدا می‏کرد رنگ باخته و از میان رفت.موسیقی سیّار احیا شد:جوانان‏ اغواگر به طور یکنواخت و آرام تصنیف‏هایی را زیر لب زمزمه می‏کنند،زنان‏دلفریب با حرکاتی که به طرز شرم‏آوری شهوت انگیز است ترانه‏هایی را تو دماغی‏می‏خوانند که هیچ آهنگساز واقعی باز نمی‏شناسد.

گروه‏های نوازنده موسیقی‏جاز رفته رفته ظاهر شدند. اگر چه زوال و انحطاط موسیقی عامیانه به تدریج و به صورتی نامحسوس‏آغاز شد اما در آهنگ‏های مبتذل یکی دو دهه اخیر به سهولت قابل تشخیص‏است.عاطفه و احساس جای خود را به وسوسه‏های شهوانی داده است.ماجرای‏عاطفی و عاشقانه به تحریکات جنسی تبدیل شده است.موسیقی موزون وخوش نوای عامیانه پس از عبور از مرحله آهنگ‏های ضربی و ریتمیک،اکنون به‏آه و ناله و موسیقی جاز بدل گشته است.مضمون اشعار موسیقی نیز متنزل شده وجای خود را به لجن‏های برآمده از عمق پست‏ترین طبقات جامعه واگذار کرده‏است.نخستین«سلطان جاز»تقلبی یک یهودی به نام«فریسکو»بود.مدیران‏اصلی این روند رو به تباهی همه یهودی بوده‏اند.فقط قدری زیرکی و موذیگری‏لازم بود تا این کثافت ضد اخلاق و معنویت را از نظرها بپوشاند و آن را از جایگاه‏طبیعی‏اش،که جز بیزاری و تنفر حس دیگری در انسان بر نمی‏انگیزد،برتر جلوه‏دهد. 

منبع:http://www.yahoodiat.blogfa.com/post-45.aspx


نوشته شده در  یکشنبه 87/11/13ساعت  2:6 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]