،قسمت دوم مصاحبه محققان و طلاب و دانشجویان خانه هنر و اندیشه مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما در قم با منتقد محقق سینما، آقای سعید مستغاثی با عنوان «جادوئیسم و سینما». شماره 22 نشریه رواق اندیشه و هنرماهنامه تخصصی خانه هنر و اندیشه
-پس فیلم سازان مستقل در سینمای غرب، خصوصا هالیوود چه می کنند؟
در مصاحبههای بسیاری از کارگردانهای هالیوود هست که بسیاری از طرحهای مستقل خودشان در آمریکا را نتوانستند اجرا کنند، چون روسای کمپانیهای بزرگ تولید و توزیع و بازاریابی این اجازه را ندادند، و فقط طرحهای خاص که هم جهت با نظریات صهیونیست هاست اجازه تولید و پخش میگیرند. جریان اصلی سینمای آمریکا که همه سینماها را در بر میگیرد، دست این گروه است. یک مثال خیلی ساده اش فیلمی بود که چندی پیش تلویزیون راجع به ترور جرج بوش پخش کرد. در این فیلم، فیلمسازی میآید، به اصطلاح آینده را نشان میدهد که مثلا جرج بوش ترور میشود و به قتل می رسد. این فیلم را که در انگلیس ساخته شد، هیچکدام از سینماهای آمریکا حاضر نشدند نشان بدهند، چون همه این زنجیره سینمایی در دست همان کمپانیهای صهیونیست مسیحی و یهودی است. این سیستمی است که موجود است.این سیستم از سالها پیش، برنامهریزی گسترده ای کرد، طرحریزی کرد، که طبق آرمانها و اهدافش فیلم های بسیاری بسازد. فیلمهایی که بتوانند آرمانها و اهدافشان را تئوریزه کنند. گویی از دهه هفتاد هم این قضیه وجود داشته، شما به خوبی اسطورههای صهیونیسم مسیحی و یهودی را در این فیلمها میتوانید ردیابی کنید.
-اگر ممکن است، درباره سایر فرقه های انحرافی عرفانی غرب، توضیحات بیشتری بفرمائید. ظاهرا هری پاتر بیشتر مدیون مکاتب عرفانی یهودی-مسیحی است، در این زمینه چه بیانی دارید؟
درباره کتاب و فیلم هریپاتر باید به یکی از اسطورههایی که در هالیوود بیشتر از همه وجود دارد و تفکری که بیشتر از همه رسوخ دارد، اشاره کنم. تفکر کابالیسم(قبالائیسم) در این فیلم واضح است. کابالیسم داستان مفصلی دارد. بعضیها شروع آن را به آیین های جادویی و مشرکانه مصر باستان مربوط میکنند، کابالیسم یکی از آیین هایی است که جادوئیسم و جادوگری اصلاً از آن در میآید، برخی فرقه شوالیههای معبد و جنگهای صلیبی را در ترویج کابالیسم در میان مسیحیان و ایجاد کابالیسم مسیحی موثر می دانند. عناصر اصلی کابالیسم، موعودگرایی و شیطان شناسی و قدرت شر و روش های مرموز صوفیانه و پنهان کاری و جادوگرایی هستند. همه این عناصر در اثری چون هری پاتر پیداست. البته آثار فراوان دیگری هم به کابالیسم اشاره های پیدا و پنهانی دارند. اگر دوستان فیلم رمز داوینچی را دیده باشند، به خوبی میتوانند نمادها و علائمی را در این فیلم در این باره ببینند. بعضی مواقع خودشان این چیزها را به خوبی در فیلم هایشان رو میکنند و میگویند.
به هر صورت کابالیسم مکتب جادوگری است و سر رشته آن هم میرسد به آن کاهنان و ساحران مصر باستان که افراد فرعون بودند. مایههای اصلی آن، مایههای مادیگری است. خیلیها حتی ماتریالیسم و مکاتب مادیگری را ناشی از این کابالهها میدانند، اینها آمدند ماتریالیست را حتی با اومانیسم ترکیب کردند، بعدها در جنگ های صلیبی، فرقه شوالیههای معبد، این مضامین یهودی-دنیوی را از حاخامهای کابالیست فراگرفتند و در اروپا پخش کردند. گفته میشود که شوالیههایی که خودشان مسیحی بودند، بعد در محل ادعایی معبد حضرت سلیمان(علیه السلام) در بیت المقدس، تنها ماندند و به آموزههای جدیدی رسیدند و کلیسای کاتولیگ آنها را مرتد اعلام کرد. سپس اینها بیرون آمدند و مدتها حق السکوت از کلیسای کاتولیگ میگرفتند تا بالاخره بر اثر قدرت گرفتن کلیسای کاتولیک، آنها را قتل عام کردند، اما عدهای از آنها به اسکاتلند گریختند و اولین لژهای فراماسونی را به وجود آوردند، یعنی در واقع فراماسونری هم از همینجا به وجود آمده است و منشا کابالیستی دارد.
-اگر امکان دارد درباره فیلم و رمان رمز داوینچی که اخیرا سر و صدای زیادی به پا کرد و ارتباط آن با بحث بیشتر توضیح دهید. درباره سایر آثار شاخص نیز توضیحاتی بفرمائید.
در فیلم رمز داوینچی ماجرای مذکور به نوعی توضیح داده می شود. در فیلم می بینیم که برخلاف عقیده مسیحیت کاتولیک ادعا می شود که حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) نسلی از مریم مجدلیه داشته اند. راز و رمز این نسل را انجمن یهودی- صهیونیستی اخوت خانقاه حفظ کرده است. آن نسل در همان روز موعود، میآید و ظهور میکند و در نبرد نهایی آرماگدون پیروز می شود. به هر صورت کابالیسم و جادو از اینجا به شوالیههای معبد و سپس به فراماسونری کشیده شد. شما در این فیلم، هم اسطورهها و نمادهای کابالیسم و جادوگری و هم فراماسونری میتوانید پیدا کنید.
در جنگ ستارگان دقیقاً ماجرای شوالیههای معبد وجود دارد، در این فیلم چند قسمتی و پرفروش، افراد شوالیه مانندی هستند که میخواهند دنیا را توسط یک امپراتوری نجات دهند، توسط آدمهای خبیثی که دارت نامیده میشوند، خبیثترینها به کناره رانده میشوند و بعد شورش میکنند و در جنگ آخر پیروز میشوند. همان جنگ آرماگدون.
در سه گانه پر خرج و موفق ارباب حلقهها باز همین قضایا وجود دارد، یعنی دقیقاً نه شوالیهاند که محور مبارزه با باطل هستند. نه فرد هستند که یاران حلقه اند که این عدد عین تعداد نه نفر اولیه فرقه شوالیه های معبد هستند! قسمت آخر فیلم هم با نام و رویکرد بازگشت پادشاه تمام می شود. آن پادشاهی که خودشان اعتقاد دارند برمیگردد. شیطان شناسی و قدرت شر و موعودگرایی و قهرمان پروری و لباس هایی شبیه سربازان صلیبی و تمام عناصر دیگری که لازم است تا آن فیلم را هم اثری متاثر از کابالیسم بدانیم، در فیلم ارباب حلقه ها وجود دارد.
فیلم رمز داوینچی یکی از فیلمهای کابالیستی است که مایههای تأسیس انجمن اخوت خانقاه صهیون را اینگونه توضیح میدهد که برای حمایت و حفاظت از نسل به وجود آمده تا در زمان خاص آن عیسای دوم بر اساس پیش گویی های کتاب مکاشفات یوحنا از عهد جدید بیاید و بعد از جنگ آرماگدون جهان در حکومت هزار ساله مسیح ثانی آرامش خود را بیابد. در فیلم ادعا می شود افراد مختلفی در این انجمن عضو بوده اند، همان فراماسونها، مثلاً کسانی مثل لئوناردوداوینچی، سر آیزا ک نیوتون و افراد دیگر.
در فیلم رمز داوینچی گفته میشود که حقیقت راز عیسی مسیح(علیه السلام)، حقیقت جام مقدس و آن مریم مجدلیه است،بانویی که به نظر آنها بدکاره بود و سپس با عنایت مسیح، بانوی مقدس شد. بنا به ادعای فیلم، این حقیقت در تمام طول تاریخ توسط اعضای خانقاه صهیون زنده نگاه داشته شده است: در تابلوها، در موسیقی، در فیلم و در سایر هنرها. این جالب است که یک فیلم هالیوودی است که این مطالب را میگوید، یعنی این به قول برخی توهم توطئه نیست. دلیل اینکه چرا در این فیلم صریحا این مطالب را میگوید و دست خودشان را رو میکند، را هم خواهم گفت.
حتی ادعا می کند ما آمدیم حقیقت این جام مقدس و حقیقت ماجرای مریم مجدلیه را در طول تاریخ برای کودکان در کارتونها نگه داشتیم! در کارتونهای والت دیزنی. حتی اسم میآورد: زیبایخفته، سیندرلا، سفید برفی و هفت کوتوله، شیر شاه. همیشه در این کارتونها آدمهایی هستند که قلمرو آنها تسخیر شده است؛ مثلاً سفیدبرفی از قلمرو خودش رانده میشود، و به جنگلی میرود و در آنجا زندگی میکند. سیندرلا و زیبای خفته هم همین گونه اند. اینها از قلمرو خودشان دور شده اند و زمانی باید به وسیله نیروهای خیر برگردند و قلمرو خودشان را پس بگیرند مثل شیر شاه.
در برخی از این آثار همیشه به دنبال مادری میگردند. این سوال همیشه در ذهنها بوده که چرا در این کارتونها، همه دنبال مادرشان میگردند، برای من هم سؤال بود چرا همه دنبال یک مادر گمشدهای میگردند؟ بنا به ادعای فیلم آن مادر گمشده همان مریم مجدلیه است، یعنی در این فیلم میگوید که ما سعی کردیم این حقیقت راز جام مقدس را در آثار مختلف هنری حفظ کنیم و به نسل آینده انتقال دهیم. حتی موسیقیهایی چون موسیقی اوپرای فلوت سحرآمیز بوتزا که دقیقاً اسطورههای یهودی و کابالیستی در آن بیان میشود، یا بوچلی، یا خیلیهای دیگر که اصلاً باور نمیکنید.
همیشه میگفتند این نظریه، توطئه است و اینها، اینجوری نیست هنر برای هنر است! هنر برای سرگرمی است! هالیوود برای سرگرمی فیلم میسازد! ولی الان خود هالیوودی ها میگویند که اینگونه نیست و نبوده و نخواهد بود. اسم هری پاتر هم در فیلم رمز داوینچی به طور مستقیم میآید که گویا هری پاتر هم از جمله آثاری بوده که برای حفظ آن حقیقت جام مقدس ساخته شده است. هری پاتر فردی است که از قلمرو خودش دور مانده، حقش را موجود رازآمیز و شروری به نام لرد ولدُمورت ضایع کرده است و هری به دنبال حق خود با او نبردهایی می کند تا در آخرین نبرد پیروز شود. ولدُمورت در جمع آنتی کرایست یا همان دجال و ضد مسیح از نظر صهیونیست های مسیحی است. هری پاتر، کرایست(مسیح) است. هریپاتر کسی است که قرار است دنیا را نجات دهد.
اگر شما در این فیلمها نگاه کنید میبینید که عبارت «چوزِن وان» یعنی فرد برگزیده و منتخب یگانه، به کار می رود. در ماتریکس میگویند نئو، فرد برگزیدهای، در هری پاتر و جنگ ستارگان هم قهرمان فیلم را یک برگزیده می دانند که باید این دنیا را نجات دهد. پشتوانه همه این آثار، یک فرضیه است، چیزهایی به طور غیرمستقیم یا مستقیم به مخاطب القا می شود تا پروژه آخرالزمان سازی غرب، بنا به خواست صهیونیسم سامان بیایبد.
شوالیه های معبد، یکی از کارهایی که در معبد سلیمان انجام می دهند، جادوی سیاه است کهدر فیلم هری پاتر هم جادوی سیاه را دیدیم. اصلاً محفل ققنوس در هریپاتر، همان قضیه شوالیههای معبد است که میخواستند رازی را نگهدارند، محفل ققنوس هم همان محفلی است که قرار است هریپاتر آن را محافظت کند.
جرج بوش نهایتا از آن فیلم دفاع کرد. دقیقاً آرمان های صلیبی سیاست مداران صهیونیست در این فیلم ها نمایان است. در نهایت، چیزی که این وسط وجود ندارد، خداست. مقابله با نیروهای خیر و شر و همه چیز، با استفاده از نیروهای انسانی و جادوئی است، مثل هریپاتر، جنگ ستارگان، ارباب حلقهها یا خیلی فیلمهای دیگر. این چنین است که جادوئیسم در خدمت آموزههای یهود، کابالا، انجمن خانقاه صهیون، فراماسونری و صهیونیسم قرار میگیرد، چیزی که الان دیگر پردهپوشی نمیکنند.
-چرا اینها میآیند و صریحا این مطالب را میگویند، چه شده که حالا دارند از رو بازی میکنند؟
در فیلم رمز داوینچی گفته میشود، که با تغییر هزاره، نوبت به نبرد نهایی می رسد م همه چیز رو می شود. البته این جزء اعتقادات آنهاست. الان صد و بیست کانال اوانجلیستی شدیدا در حال فعالیت است. اینان میگویند که ورود به هزاره سوم، یعنی ظهور آرماگدون. اینها در دروازه های بیت المقدس و قدس شریف، دوربین کار گذاشته اند که قضیه جنگ آرماگدون را فیلمبرداری کنند. مرتب توریست میبرند آنجا، بارها و بارها این گفته شده و این اعتقاد در رمز داوینچی هم گفته میشود که با عوض شدن هزاره، با ورود از برج هود به برج حمل باید این اسناد خانقاه صهیون افشا شود که یک چنین نسلی از عیسی مسیح(علیه السلام) وجود دارد. افشا شود که اینها باید آزادیخواه جهان باشند. خوب حالا رمز داوینچی افشاگر این است دیگر، یعنی خود او دارد دلیل وجودی خودش را بیان میکند و میگوید به این دلیل ساخته شدهام که بگویم چه اتفاقاتی میافتد و باید بیفتد.
در آمریکا مؤسسههایی درست شده مثل مؤسسات اکتوان، مؤسسات فیلمسازی است، که دقیقاً به دست اوانجلیستها درست شده و قرار است اینها خودشان فیلمهایی بسازند که مستقیماً تبلیغ این آرمانهای خودشان را بکنند، یعنی به این نتیجه رسیدند که دیگر پردهپوشی و در پرده سخن گفتن و در خفا حرف زدن و سخنگفتن بس است. دیگر باید بدون پرده سخن گفت. از این جهت است که شما میبینید هفتاد درصد از فیلمهایی که از آن طرف میآید، فیلمهای غربی آخر الزمانی است و همین مایههای جادویی در آن وجود دارد، آنتی کرایست ظاهر می شود و مسیح باید با آن مقابله کند. به قول یکی از دوستان سینمای غرب الان آرایش آخر الزمانی گرفته است. این یک واقعیت است و در همه فیلمهایشان دیده میشود، و جادوئیسم هم در همین مرتبه قابل تفسیر و تعبیر است....ادامه دارد....