قسمت دوم و آخر نقد انیمیشن دانشگاه هیولاها
قسمت اول را در این آدرس ببینید. متن کامل
برتر خواندن قوم یهود در حوزه اندیشه و تفکر :
قوم یهود همواره در اقلیت قرار داشته و این در اقلیت بودن امروز خود را بیشتر نشان میدهد. از میان ادیان الهی پیروان یهودیت در پایینترین جایگاه جمعیتی قرار دارند. در قوانین یهودیت کسی یهودی است که در یک خانواده یهودیالاصل به دنیا آمده باشد حتی اگر فردی قوانین شریعت یهودیت را نپذیرد چون از خانواده یهودی به دنیا آمده یهودی به حساب میآید ولی اگر فردی از خانواده یهودی نباشد و قوانین یهودیت را قبول کند و به آن پایبند باشد یهودی به حساب نمیآید !!
همان طور که گفته شد به دلایل متعدد مایک هویت یهودی صهیونیست دارد. یک هیولای کوچک که معادل در اقلیت بودن یهودیان است ، یک چشم دارد که این نشان از فراماسون بودن آن هیولاست و اینکه چشم نظارهگر گروه به حساب میآید. دستبندهایی که استفاده میکند پرچم رژیم صهیونیستی را تداعی میکند، علامت ستاره 5پر که در تقویم به عنوان هدف نهایی خود ترسیم میکند هم دلیلی بر این مدعاست که این هیولای کوچک یهودی صهیونیست است !
اما مایک یک سر توپی بزرگ دارد و دست و پاهایی کوچک و در واقع بیشتر حجم بدن مایک را سر او تشکیل داده است در حالی که این نسبت در موجودات دیگر متفاوت است. این موضوع به مخاطب القا میشود که قدرت تفکر در مایک بر ویژگیهای دیگر او برتری دارد .
در موارد مختلف دیده میشود که از نظر هوشی مایک از همه هیولاها برتر است . او میتواند گروهی را که ظاهر آنها ترسناک نیست تشکیل دهد و آنان را برای شرکت در مسابقه آماده کند . او حتی با برنامهها و نقشههایی که تهیه میکند سبب میشود که گروه با وجود ترسناک نبودن به مقام اول در ترساندن برسند.
در انتهای انیمیشن وقتی که مایک میفهمد سالیوان آدمکی را که میزان ترسیدن را میسنجید دستکاری کرده از دست وی ناراحت میشود. سالیوان به مایک میگوید که تو نمیتوانی ترسناک باشی. مایک از اینکه سالیوان ادمک را دستکاری کرده بود به شدت ناراحت شده و میخواهد بفهمد آیا واقعا ترسناک است یا نه. از دری وارد جهان انسانها میشود و به کابینی که تعداد زیادی کودک وجود دارد وارد میشود اما هیچ کدام از کودکان با دیدن او نمیترسند!
این موضوع القا میشود که رژیم صهیونیستی و یهودیهای صهیونیست ترسناک نیستند هر تغییری هم که در چهره خود ایجاد کنند انسانها از آنها نمیترسند!!! چون اصلا از لحاط ژنتیکی این خصلت ترساندن در آنها وجود ندارد.
درگام بعد، مایک که وارد جهان انسانها شده است در کنار دریاچهای با ناراحتی مینشیند و سالیوان هم با ورود به دنیای انسانها به وی ملحق میشود پلیسها آنها را دنبال میکنند. مایک و سالیوان به اتاقی که از آنجا میتوانند وارد جهان هیولاها شوند میرسند اما درب آن بسته است و تا صدای جیغ ناشی از ترس ذخیره نشود آن درب باز نمیشود. در اینجا مایک از هوش خود استفاده میکند و ترفندهایی را به کار میگیرد تا از ویژگی ترسانندگی ذاتی سالیوان استفاده کند. آنها موفق میشوند رکورد ترسانندهترین هیولا را بزنند.
وقتی که سالیوان و مایک آن رکورد را میزنند سالیوان به مایک میگوید که اگر تو نبودی من نمیتوانستم آنها را بترسانم و نمیتوانستم از آن دردسری که درست شده بود رهایی پیدا کنم . یعنی به خاطر ایدهها و فکرهایی که مایک داشت توانستند که هم رکورد بزرگترین جیغ را ثبت کنند و هم از شر انسانها در امان باشند. بارها در انیمیشن به مایک گفته میشود که ترسناک نیست.
اما بر خلاف روندی که در این انیمیشن هست فرقههای سری نظیر فراماسونری از مخوفترین و رازآلودترین انجمنها هستند که ترسناکترین اعمال را مرتکب میشوند . در دولتهای غربی به خصوص آمریکا و انگلیس سهم بالایی را دارند و کنترل امور را به دست دارند و با قدرتی که دارند انواع جنایات را مرتکب شده و سبب ترس و وحشت در میان انسانها میشوند. این در حالی است که خود فراماسونها هم به گونهای میخواهند خود را خیرخواه و کمککننده به مردم نشان دهند اما در باطن اینگونه نیست .
اگر به تاریخ غرب نگاهی اجمالی انداخته شود سهم دانشمندان یهودی در متحول کردن علوم غربی بسیار زیاد است . البته به علومی که تولید کردهاند نمیتوان اعتماد و اکتفا کرد چون از بعد مادی، جهان را توصیف میکنند. به عنوان مثال اسحاق نیوتون و البرت انیشتین هر دو یهودیاند و در علم فیزیک تحولات بنیادینی با فرضیههای خود رقم زدند. امروزه قوانین نیوتن و همچنین فیزیک کوانتوم از فرضیههای شناخته شده و معروف در جهان هستند. به همین خاطر یهودیان سعی دارند این موارد را در جهان برجسته کرده و خود را قومی تافته جدا بافته که بخش عظیمی از علوم جهان را تولید کرده است، معرفی کنند. لذا در این انیمیشن به طور مشخص انجمن کافه اوزما را برتر از سایر انجمنها نشان میدهند و در واقع میخواهند این را القا کنند که قوم یهود از نظر علمی برتر از سایر اقوام هستند.
تلاش برای القای رهبری یهود بر جهان:
یهودیان خود را قوم برتر و رهبر جهان میدانند. در گذر تاریخ آنها در دربار امپراطوریهای بزرگ نفوذ کرده و تلاش میکردند تا قدرت خود را بر دیگران حاکم کنند. در واقع امپراطوریهای مطرح جهان را تحت کنترل خود درآورده و اهداف خود را از این طریق اعمال میکردند . نمونه آن را در امپراطوری هخامنشی ایران که با نفوذ استر به دربار خشایارشا و همچنین کنار زدن هامان و جایگزین کردن مردخای عموی استر به جای وی، یهود جایگاه خود را تثبیت و قدرت تصمیمسازی و تصمیمگیری را از خشایارشا سلب کرد و خود عنان کار را به دست گرفت. نتیجه این نفوذ یهودیها در امپراطوری هخامنشی کشتار بیش از 70 هزار انسان ایرانی بیگناه بود. آنها به امپراطوریهای دیگر هم رحم نکردند به امپراتوری روم و بریتانیا هم نفوذ و از طریق آنان اهداف خود را برای رهبری جهان پیاده کردند. با سوار شدن بر امپراطوری بریتانیا، امپراطوری عثمانی را تضعیف کردند و در نهایت آن را نابود ساختند.
امروز یهودیان صهیونست در آمریکا نقش دولت در سایه را بازی کرده و تمام اعمال دولتمردان آمریکا توسط جریانهای مخفی یهود کنترل میشوند.
مایک در هر گروهی که وارد میشود سعی میکند رهبری آن را بر عهده بگیرد و در نهایت با تشکیل گروهی، خود رهبری گروه را بر عهده میگیرد. گرچه سالیوان از لحاظ هیکل و ترساننده بودن از مایک سر تر است اما این مایک است که سالیوان را کنترل و خط دهی میکند. (شاید بتوان مایک را رژیم صهیونیستی و سالیوان را امریکا در نظر گرفت در این صورت این آمریکاست که پیرو دستورهای رژیم صهیونیستی و یهودیهای صهیونیست عمل میکند).
در بخشی از انیمیشن، مایک به گروه میگوید هر چقدر تا حالا استعداد داشتهاید و بلد بودهاید کنار بگذارید و هر چه من میگویم انجام دهید. وی در واقع خود را رهبر گروه میداند.
در بخشهای مختلف انیمیشن اعضای گروه به رهبری مایک اذعان میکنند.
آموزش تشکیل انجمن و فرقه :
وقتی که مایک از کلاسهای دانشکده ترس کنار گذاشته میشود تصمیم میگیرد که در مسابقات وحشتآفرینان شرکت کند. اما برای شرکت در این مسابقات باید برای خود گروهی را تشکیل دهد . وقتی که مایک به برگزارکنندگان مسابقات اعلام میکند که میخواهد در مسابقات شرکت کند به وی می گویند که باید عضو یکی از انجمنها باشد. او در نهایت انجمنی با چند هیولای دیگر تشکیل میدهد و اسم انجمن را کافه اوزما میگذارد .
مایک گروه را تشکیل میدهد و به کافه اوزما رفته اعضای انجمن هر کدام خود را معرفی میکنند . سپس سالیوان و مایک به اتاقی در طبقه بالای خانه راهنمایی میشوند وقتی سالیوان و مایک با هم صحبت میکنند ناگهان برق قطع میشود هر دویشان به پایین پلهها رفته و اعضای انجمن را با لباسهای عجیب و کتابها و علائمی در دستشان مشاهده میکنند.
اعضای انجمن کافه اوزما به مایک و سالیوان میگویند:
آیا قول میدهید که سرباز انجمن کافه اوزما باشید؟
باید راز نگهدار باشید ، فهمیدید. و ….
این نحوه برخورد بیشتر شبیه به عضویت در فرقههای سری است.
در واقع تلاش میشود که عضویت در انجمنهای سری مثبت نشان داده شود. کما اینکه انجمن کافه اوزما همگی با هم توانستند در مسابقه وحشتآفرینان پیروز شوند و در صورت به هم زدن انجمن نمیتوانستند به آن پیروزیها دست پیدا کنند!! این القا میشود که در صورتی فردی میتواند به بالاترین درجه موفقیت برسد که عضو انجمنها و فرقههای سری باشد .
مکتب امنیتی یهود و نسبت آن با ترس :
در جهان 4 مکتب امنیتی معروف وجود دارد که عبارتند از :
1. آسیبمحور
2. تهدیدمحور
3. فرصتطلب
4. موقعیتطلب
مکتب اول مربوط به روسهاست .
مکتب دوم مربوط به یهودیهاست .
مکتب سوم مربوط به آمریکاست .
مکتب چهارم مربوط به اسلام و ایران است .
مکتب امنیتی که در انیمیشن دانشگاه هیولاها مورد بررسی قرار می گیرد البته به شکل مخفیانه و غیر مستقیم مکتب امنیتی یهود است.
یهودیها به دلیل اینکه در اقلیت جمعیتی و سرزمینی هستند همواره تلاش میکنندقبل از اینکه مورد تهدید واقع شوند خود دست به تهدید ملل و کشورهای دیگر بزنند. مثلا در قضیه انرژی هستهای ایران دائما یهودیهای صهیونیست بر طبل جنگ و حمله هستهای میکوبند در حالی که در عمل کاری از دست آنها بر نمیآید. این روشی است که یهود برای برون رفت از مشکلات و برای جلوگیری از نابودی خود استفاده میکند.
قبلا در مورد ترس توضیح داده شد که اگر تهدیدی به انسانی برسد آن فرد سعی می کند فرار کند یا در جایی مخفی شود . پس در صورتی ترس معنا پیدا می کند که تهدید وجود داشته باشد . حال اگر کسی بخواهد با ترس مقابله کند یکی از روشهایی که وجود دارد این است که در مقابل تهدید ، دست به تهدید بزند و در این راه پیش دستی کند .
همین طور که در موارد قبلی گفته شد مایک دارای کاراکتری یهودی صهیونیست است . از دوران کودکی او ارزو داشت تا بهترین بترسان شود . تمام تلاش خود را کرد و وارد دانشگاه هیولاها شد ، در کلاس های دانشکده ترس شرکت کرد . بعد انجمنی تشکیل داد و درنهایت توانست رکورد بهترین بترسان را بشکند .
داستان حکایت از ان دارد که این کاراکتر یهودی صهیونیست سعی دارد این را القا کند که او با وجود کوچک بودن می تواند بسیار ترسناک باشد و تهدید را پس بزند و در واقع با تهدید کردن دیگران، انها را بترساند.
گرچه از نظر ظاهری ترسناک به نظر نمی رسد اما با تفکر و هوش خود دیگران را تهدید می کند و می ترساند.
در پایان وقتی که مایک می خواهد سالیوان را ترک کند سالیوان به او می گوید: تو اصلا ترسناک نیستی ولی خیلی نترسی!!
مفهوم چنین جمله ای این است که صهیونیست ها نمی ترسند و در ظاهر ترسناک هم نیستند اما می توانند دیگران را به راحتی و با نقشه و حیله بترسانند همانطور که در انتهای فیلم توانستند بالاترین جیغ را از انسانها بگیرند./پایان