... ادامه....تهیهکنندگان حاضر بودند شخصیت منفی فیلم را از افسر نیروی دریایی به شخصی غیرنظامی تبدیل کرده، و میزان آزار جنسی که سی.سی در معرض آن قرار میگرفت کاهش دهند اما این مسئله که فیلم درباره جنایت و قتل روی عرشه یک ناوهواپیمابر نیروی دریایی بود را نمیشد تغییر داد.
استراب دوباره مخالفت کرد و در نهایت تهیهکنندگان نتوانستند حمایت پنتاگون را به دست بیاورند. در نتیجه تلاش کردند یکی از کشتیهای نیروی دریایی اسپانیا را بگیرند، اما وقتی اسپانیاییها متوجه شدند نیروی دریایی آمریکا فیلمنامه را رد کرده است آنها هم از کمک به فیلم امتناع کردند.
پونیکسان میگوید: «فیلم خیلی خوبی بود. اما نمیشد آن را بدون یک ناو هواپیمابر ساخت. ما سعی داشتیم کشتی دیگری از نیروی دریایی اسپانیا بگیریم اما فایده نداشت، زیرا آنها نمیخواستند کاری را که نیروی دریایی آمریکا آن را رد کرده بود انجام دهند.» در نهایت تهیهکنندگان از ساخت فیلم منصرف شدند.
پونیکسان ادامه میدهد که «ما واقعاً به همکاری نیروی دریایی نیاز داشتیم، و آنها هم از ابتدا میدانستند از فیلمی که در آن قتلی روی یک ناو هواپیمابر اتفاق میافتد حمایت نخواهند کرد. در نتیجه فیلم ساخته نشد. موضوع فیلم آن را نابود کرد.»
پونیکسان که در سال 1962 در نیروی دریایی ثبت نام کرد بود از قدرت فیلم به عنوان ابزار جذب نیرو آگاه است؛ «یکی از دلایل من برای ثبت نام در نیروی دریایی فیلم از اینجا تا ابدیت[8] بود.» اما همچنان معتقد است پنتاگون در اینکه فیلمسازها را مجبور کند تصویر پاک و پاکیزهای از ارتش ارائه دهند زیادهروی میکند.
«آنها معتقدند ـ از نظر من به اشتباه ـ که فقط تصاویر بسیار مثبت از ارتش به جذب نیرو و تقویت روحیه نیروها کمک میکند. اما از نظر من اینطور نیست. من فکر میکنم فیلمهایی که به مسائل و مشکلات ارتش میپردازند آن را جالبتر میکنند.»
پونیکسان پیش از این هم سر دو فیلم که در دهه 1970 نوشته بود با نیروی دریایی مشکل پیدا کرد؛ Cinderella Liberty با بازی جیمز کان در نقش یک دریانورد که با یک فاحشه و پسر نامشروعش دوست میشود، و The Last Detail با بازی جیمز نیکلسون در نقش افسر نیروی دریایی که موظف است دریانوردی را تا زندان اسکورت کند. پنتاگون از هیچیک از این فیلمها بخاطر موضوعشان حمایت نکرد.
پونیکسان میگوید «ما سعی کردیم در فیلم Cinderella Liberty و The Last Detail با آنها همکاری کنیم. اما هرچه بیشتر با آنها راه بیایی انتظاراتشان بیشتر میشود، تا جایی که یکپارچگی فیلم به خطر میافتد. سروکله زدن با نیروی دریایی بر سر فیلم Cinderella Liberty اعصاب خرد کن بود. آنها میگفتند اشکال ندارد اگر یکی از خدمه در حال مستی یا ناسزا گفتن نشان داده شود، اما افسر نیروی دریایی نه. آنها تصویری از یک دریانورد آمریکایی دارند و نمیخواهند کسی خرابش کند. کنار آمدن با نیروی دریایی خیلی دشوار است. تنها مشکل من با آنها این است که باید بگذارند نویسنده آنطور که صلاح میداند ارتش را به تصویر بکشد. تلاش برای کنترل نتایج اشتباهی تمام عیار است، نه به آنها کمک میکند و نه به فیلم. از نظر من همکاری با فیلمهایی که ارتش را بصورتی نادرست به تصویر میکشند اشتباه است. آنها نباید صرفاً به خاطر اینکه از محتوای فیلم خوششان نمیآید حداقل همکاری را از فیلمهایی که تهدیدی برای اسرار نظامی یا مسائل این چنینی نیستند دریغ کنند. این مطابق اصول دموکراسی نیست. اگر شما به همکاری ارتش نیاز داشته باشید و آنها بخاطر محتوای فیلم از همکاری امتناع کنند این کار واضحاً نوعی سانسور است.»
کارشناسان حقوقی بسیاری، از جمله فلوید آبرامز کارشناس مشهور متمم اول[9] قانون اساسی آمریکا و پروفسور برجسته قانون اساسی ایروین کمیرینسکی معتقدند این نوع سانسور نقض آشکار متمم اول است.
آبرامز، که پیش از این در دادگاه های بسیاری در دیوان عالی آمریکا حضور یافته و اکنون مشاور نیویورک تایمز در زمینه موارد مربوط به پنتاگون است می گوید «این نوع تبعیض بر اساس دیدگاه توسط دولت، که شکل خاصی از بیان را بر اشکال دیگر ترجیح می دهد، نقض آشکار متمم اول است. دولت دو نوع محدودیت بر بیان اعمال می کند که مورد ظن هستند؛ نخستین مورد شامل محدودیت بر اساس موضوع مورد بحث است. برای مثال اگر ارتش بگوید "ما نمی خواهیم هیچ فیلمی درباره ارتش ساخته شود، بنابراین به هیچکس که فیلمی درباره ارتش می سازد کمک نمی کنیم این کار اعمال محدودیت بر موضوع محسوب می شود و خلاف قانون اساسی است. اما دومین نوع محدودیت بیان از منظر متمم اول نگران کننده تر نیز هست؛ یعنی محدودیت بر بیان بر اساس دیدگاه گوینده. بنابراین اگر ارتش بگوید "ما با بعضی فیلمسازها همکاری می کنیم اما فقط آنهایی موضعشان درباره نیروهای مسلح رضایت ما را جلب کند" حتی بیشتر از مورد اول قانون اساسی را نقض می کند.»
کمرینسکی که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی قانون اساسی تدریس می کند با نظرات آبرامز موافق است: «دیوان عالی گفته است که طبق متمم اول، دولت نمی تواند در هیچگونه تبعیض علیه گفتار بر اساس نقطه نظر مشارکت کند. دولت نمی تواند نوع خاصی از بیان را بخاطر نقطه نظر آن ترجیح داده و یا انواع دیگر را رد کند. دیوان گفته است که دولت نمی تواند بر اساس دیدگاه بیان شده درباره چگونگی تخصیص کمکهای مالی تصمیم بگیرد.»
کمرینسکی در راستای حمایت از استدلالش به پرونده روزنبرگر علیه دانشگاه ویرجینیا در سال 1995 در دیوان عالی اشاره می کند. در این پرونده دیوان عالی اعلام کرد نهادهای دانشجویی در کالجهای دولتی را نمی توان بخاطر ماهیت مذهبی فعالیت هایشان از کمکهای مالی که سایر گروههای دانشجویی از آن برخوردارند محروم کرد.
آنتونی کندی قاضی دیوان عالی، که حکم دیوان درباره پرونده روزنبرگر را قرائت کرد می نویسد «بدیهی است که دولت نباید بیان را بر اساس محتوا یا پیامی که منتقل می کند کنترل کند. در عرصه بیان یا گفتار خصوصی، قوانین دولت نباید یک گوینده را بر دیگری ارجحیت بدهند.»
«تبعیض علیه بیان بخاطر پیام آن نقض قانون اساسی است. بر اساس این قوانین به نتیجه رسیدیم که دولت هنگامی که دشواریهای مالی بر گویندههای خاصی بخاطر محتوای پیامشان تحمیل میکند متمم اول را نقض کرده است. زمانی که دولت نه صرفاً موضوع، بلکه دیدگاههای خاص افراد درباره موضوعی خاص را هدف قرار میدهد متمم اول را بصورت آشکارتر و بارزتری نقض میکند. بنابراین تبعیض بر اساس دیدگاه نوع فاحش تبعیض بر اساس محتوا است. دولت باید از کنترل بیان، هنگامی که ایدئولوژی انگیزهبخش یا عقیده یا دیدگاه گوینده بنیانی برای محدودیت است، بپرهیزد.»
پروفسور کمرینسکی در پاسخ به این سوال که چرا پنتاگون تا کنون بخاطر این فعالیت مخالف قانون اساسی مورد بازخواست قرار نگرفته است میگوید «چون کسی تا بحال شکایت نکرده است.»
آبرامز هم با نظر وی موافق است: «تا بحال به کارشان ادامه دادهاند زیرا میتوانستند. از فعالیتهایشان در دادگاه شکایت نشده است.»
نامه فیل استراب درباره فیلم Countermeasures در تاریخ 8 ژوئن 1993
دفتر معاون وزیر دفاع
واشنگتن دی.سی
آقای بروس هندریکس
مدیر ارشد
Motion Picture Production
کمپانی والت دیسنی
پلاک 500. خیابان بوئنا ویستای جنوبی
بربنک، 90521-5622
آقای هندریکس عزیز
همانطور که میدانید ما نسخه 12 آوریل 1993 از فیلمنامه countermeasures را بررسی کردهایم. مسائل مورد بحث اساسی و گسترده هستند. فیلمنامه تصویری نادرست و ناخوشایند از شیوه زندگی در نیروی دریایی ارائه میدهد، بویژه برای زنان... تقریبا هیچ یک از خدمه احترامی برای شغل خود، خودشان و همکارانشان قائل نیستند. بنظر میرسد تنها بازنویسی عمده فیلمنامه این تصویر را تصحیح خواهد و گمان میکنیم شما قادر نباشید چنین تغییر اساسی را اعمال کنید. در نتیجه ما دغدغههایمان را صرفاً بطور کلی بیان کردیم.
اگر شما معتقدید که میتوانید این مسائل را حل کنید، ما اطلاعات بیشتری در اختیارتان خواهیم گذاشت، با شما و همکارانتان ملاقات کرده و در هر زمینه دیگری با شما همکاری میکنیم تا توافق حاصل شود. اگر چنین کاری امکان پذیر نیست امیدواریم بتوانیم در پروژههای آتی که به نفع هردو طرف باشد با یکدیگر همکاری کنیم.
احتراماً
فیل استراب
نظرات درباره Countermeasures
معیارهای وزارت دفاع برای ارائه حمایت :
· جنبه های به تصویر کشیده شده از ارتش محتمل و معتبر باشند
· به مردم درباره ارتش اطلاعات بدهد
· به جذب و حفظ نیرو توسط ارتش کمک کند
تعدادی از جنبه های بنیادین فیلمنامه مورخ 12 آوریل 1993 هستند که باعث می شوند فیلمنامه طبق معیار ارتش نباشد
1. شخصیت پردازی افراد نیروی دریایی: اکثریت غالب پرسنل نیروی دریایی کاملاً غیرواقعی و منفی هستند. غیرحرفه ای بوده، آشکارا بر اهداف فردی تمرکز داشته و اگر هم آزار یا تجاوز جنسی انجام ندهند جنسیت گرا هستند. مهمتر از همه، این رفتار محدود به شخصیت های منفی نشده و تقریبا در تمام دیالوگ ها و صحنه ها وجود دارد .
- حتی شخصیت سی.سی هم در ابتدا کاملاً تحت تأثیر منافع شخصی قرار دارد. زمانی که مأموریت را قبول می کند می گوید «این رو تو سابقه ام ذکر کن بابی. اینا افتخار نظامیه. افتخار!»
- وجود کلیشه های نژادپرستانه: دریانورد الیس آفریقایی آمریکایی مانند خدمتکار کاپیتان است، ساده لوح و بسیار وفادار. و یک فیلیپینی به کاپیتان خدمت می کند .
2. زنها بر عرشه ناو: واکنش شگفت زده خدمه به حضور یک زن روی عرشه کشتی کاملا غیرواقعی است. چندین سال است که زنان برای ماموریت های موقتی به ناوهای هواپیمابر اعزام می شوند. تا زمانی که فیلم پخش شود حضور آنها حتی عادی تر هم خواهد بود. تا آن زمان حتی ممکن است زنان خلبان – تحت پوشش گسترده رسانه های ملی - به اسکادران ناوهای هواپیمابر ملحق شوند. مخاطبین احتمالاً از دیدن واکنش حیرت زده دریانوردان ـ آنطور که اکنون به تصویر کشیده شده اند ـ سرگرم یا حتی متحیر خواهند شد.
3. شخصیت مأمور NIS : انتخاب یک مأمور NIS به عنوان شخصیت منفی اصلی فیلم تصویری نامناسب از NIS ارائه داده، وجهه منفی به سایر مأمورین بخشیده و اتهام فقدان حرفهای بودن را که طی چند سال گذشته بطور گسترده توسط رسانهها گزارش شده است تقویت میکند.
4. همدستی کاخ سفید در توطئه: دلیلی ندارد که کاخ سفید را بدنام کنیم یا ماجرای ایران کونترا را به یاد مردم بیاوریم.
5. اشتباهات فنی: علاوه بر موارد فوق، تعدادی اشتباهات فنی، مانند کل سیستم نصب هدایت Tomahawk در فیلمنامه وجود دارد.
اسناد را در این آدرس ببینید: http://www.mashreghnews.ir/fa/news/68372
[1] . عملیات طوفان صحرا در جنگ خلیج
[2] . Chanse Brandon
[3] . Heritage Foundation
[4] . Darryl Ponicsan
[5] . Oliver North
[6] . Tailhook Scandal: به رویدادهایی اشاره دارد که طی آن بیش از 100 افسر نیروی دریایی و تفنگدار دریایی ارتش آمریکا به آزار جنسی بیش از 87 زن یا رفتار نامناسب و شرم آور در لاس وگاس هیلتون متهم شدند. این اتفاق طی سمپوزیوم انجمن تیلهوک در سال 1991 افتاد.
[7] . عملیات طوفان صحرا در جنگ خلیج
[8] . From Here to Eternity
[9] . First Amendment
برچسب ها: عملیات هالیوود ، پنتاگون ، آمریکا ، ایران کونترا
منبع قسمت پنجم: http://www.mashreghnews.ir/fa/news/68372