سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عملیات هالیوود/ قسمت چهارم
ناظر و مشاور فنی پنتاگون در هالیوود ضمن اذعان به اینکه تیغ سانسور پنتاگون فیلم ها را به تبلیغات ارتش تبدیل می کند، در گزارش خود می نویسد: زمانی که فیلمسازان بفهمند تا زمانی که پنتاگون از فیلمنامه رضایت پیدا نکند? موافقت به آنها داده نمی شود? سرانجام تغییرات در فیلمنامه ایجاد می شود.
 
مشرق- دیوید ال. راب، که مدتی زیادی را به روزنامه نگاری در نیویورک تایمز، واشنگتن پست، لس آنجلس دیلی نیوز، مشغول بوده است در کتاب خود، "عملیات هالیوود" ، که در سال 2004 دور از چشم پنتاگون و در کشور کانادا منتشر شده است؛ با ارایه اسنادی به شیوه های کنترل و دخالت پنتاگون در هالیوود و سانسور و یا تغییر محتوای فیلمنامه ها و نظارت و ارزیابی و تایید نهایی پنتاگون می پردازد. 

وی در فصل دوم از فصول 49 گانه این کتاب، با ارایه اسناد و مدارک، به نکاتی در خصوص نحوه دخالت و اعمال قدرت و تیغ سانسور پنتاگون در تولید فیلم "خطر آشکار" (Clear and Present Danger  ) می پردازد که قابل تامل است.

نسخه پی دی اف فصل دوم عملیات هالیوود

خلاصه فصل:وی در این فصل می نویسد:* (با توجه به سختی تولید فیلم خطر آشکار در محیط خطرناک کلمبیا) شواهد نشان داده است که تعامل با پنتاگون حتی بسیار سخت تر از تولید فیلم در این اماکن خطرناک است. 

  * فیلیپ استراب رئیس دفتر ارتباطی پنتاگون با هالیوود، از نیوفلد (تهیه کننده خطر آشکار) خواست قبل از آنکه خواسته هایش را برآورده کند، تغییرات عمده ای را در متن فیلمنامه ایجاد کند.

* استراب دلیل عدم موافقت پنتاگون با درخواست های نیوفلد را اینگونه بیان کرده است که در این فیلم تصویر بسیار منفی از رئیس جمهور آمریکا و مشاور امنیت ملی وی نشان داده شده است. همچنین در این فیلم نشان داده می شود که نیروهای ارتش ایالات متحده، عملیات مخفیانه و غیرقانونی در کلمبیا انجام می دهند.

* نیوفلد(تهیه کننده)، دستورالعمل پنتاگون برای دریافت کمک در تولید فیلم ها را خوانده بود. آنها از فیلمسازان می خواهند تا به دقت ارتش را به تصویر بکشند اما در این دستورالعمل هیچ چیزی در این باره که نباید تصویر منفی از دولت کلمبیا یا حتی رئیس جمهور آمریکا به تصویر کشانده شود، وجود ندارد.

* انجام دادن تمام جزییات فیلمنامه بدون کمک پنتاگون بسیار هزینه بر خواهد بود. به همین دلیل نیوفلد همچنان بر پنتاگون برای دریافت کمک پافشاری می کرد? اما این ساده نبود و باید بخش های عمده ای از فیلمنامه تغییر می کرد تا موجبات رضایت "استراب" فراهم می شد.

* نیوفلد در ابتدا رغبتی برای تن دادن به خواسته های پنتاگون نداشت و هفته ها با استراب مبارزه کرد تا بتواند فیلمنامه را دست نخورده باقی بگذارد؛ اما در پایان نیوفلد به این نتیجه رسید که تا زمانی که خواسته های پنتاگون را برآورده نکند? خواسته های وی نیز برآورده نخواهد شد.

* ناظر و مشاور فنی پنتاگون در هالیوود در گزارش خود می نویسد: زمانی که فیلمسازان بفهمند تا زمانی که پنتاگون از فیلمنامه رضایت پیدا نکند? موافقت به آنها داده نمی شود? سرانجام تغییرات در فیلمنامه ایجاد می شود. یکی از تغییراتی که پنتاگون بر تغییر آن در این فیلم اصرار داشت? صحبت هایی بود که توسط رئیس جمهور آمریکا در انتهای این فیلم پخش می شد.

* درخواست رئیس جمهور آمریکا برای گرفتن انتقام (در فیلمنامه)، برای استراب و پنتاگون بسیارسنگین است و در صورتی که تولید کنندگان فیلم خواستار دریافت کمک های ارتش بودند? باید این دیالوگ ها حذف می شد و سرانجام نیز حذف شد.

 

 

متن ترجمه فصل دوم این کتاب که به طور کامل و بدون دخل و تصرف در اختیار مخاطبان مشرق قرار می گیرد:

فصل دوم:پیام تبلیغاتی برای ما

مغازه مشروب فروشی شلوغ بود. خدمتکاران از یک میز به میز دیگر می رفتند تا غذاهای ادویه دار و شراب های خوشرنگ مشتریان را بر روی میزهای چوبی در برابر آنها قرار دهند. پیچک ها دیوارها را پوشانده و گل ها میزها را آراسته بودند. رستوران زیبایی بود اما بوی مدفوع اسب، فضا را گرفته بود.

"میس نیوفلد" (Mace Neufeld  )  تهیه کننده، "فیلیپ نویس" (Phillip Noyce  )    کارگردان، بر روی میز بزرگی به همراه "استوارت نیومن" (Stuart Neumann  ) نشسته بودند و از مناظر و رنگ و بوی شهر "مدلین" کلمبیا لذت می بردند.

مدلین   ]سومین شهر بزرگ کلمبیا با دومیلیون نفر جمعیت  [   به عنوان پایتخت کوکائین جهان به شمار می آید و قرار است صحنه های فیلم بعدی آنها با نام "خطر آشکار" (Clear and Present Danger  ) در این منطقه گرفته شود.

قرار بود این فیلم بر اساس رمان "تام کلانسی" (Tom Clancy  ) ساخته شود. ستاره این فیلم "هریسون فورد (Harrison Ford  ) بوده که نقش یک عامل سیا به نام "جک رایان" را ایفا می کرد که با عناصر مهم قاچاق مواد مخدر در کلمبیا و مردان خطرناکی در دولتش مبارزه می کرد.

"فابیو اوچوا" (Fabio Ochoa  ) مالک مغازه مشروب فروشی بر روی صندلی بزرگ خود در داخل اتاق نشسته است. مردان، زنان و کودکان به میز وی نزدیک می شوند و با او دست داده و دستان چاقش را تکان می دهند.

اوچوا یکی از بزرگترین سرکردگان مواد مخدر در کلمبیا بود اما حکمرانی وی در عرصه مواد مخدر تا زمانی بود که مقامات محلی به وی پیشنهادی را دادند که وی نتوانست آن را رد کند. آنها به اوچوا گفتند:"از تجارت مواد مخدر خارج شو، تا ما به تو اجازه دهیم که به زندگی خود ادامه دهی."

وی حداقل به طور موقتی از تجارت مواد مخدر کنار کشید و یک رستوران ساخت و برای آنکه این رستوران را اندکی متفاوت کند? یک آغل نگهداری اسب در وسط اتاق نهارخوری ساخت.

بنابراین وی هم اکنون و در یک بعدازظهر گرم سال 1993، تمام طول روز خود را در حیاط می گذراند و به نظاره نوه هایش می نشیند که در اطراف رستوران به اسب سواری با اسب های زیبای "پاسو فینو" می پردازند تا باعث خوشحالی مشتریان رستوران شوند.

*****

این توضیحات فقط نوعی از مشخصات محلی بود که تهیه کننده به دنبال آن بوده است.

فیلمسازان شب قبل، از "بوگوتا" (پایتخت کلمبیا) به شهر مدلین پرواز کرده بودند. رؤسای آنها به دلایل منطقی برای امنیت این فیلمسازان نگران بودند . قاتلان و آدم دزدان در این نقطه از جهان مشترک هستند و سقوط هواپیماها در این منطقه امری عادی به شمار می‌آید.

پیش از آنکه هواپیمای آنها از بوگوتا پرواز کرد شخصی داخل هواپیما شد و در کابین خلبان را زد و به وی یک هفت تیر داد. فقط چند هفته پیش نیز راهزنان، چندین برج راداری را منفجر کردند، این در حالی است که این رادارها برای راهنمایی هواپیماها برای عبور از کوهستان های وسیعی که دو شهر بوگوتا و مدلین را جدا می کند مهم هستند.

یکی از کارمندان وزارت امور خارجه آمریکا که در مدلین مستقر بود چشم انتظار این فیلمسازان بود. وی به آنها مناظر این شهر و وضعیت بدترین همسایه آمریکا را نشان داد و قبل از آنکه آنها به هالیوود بازگردند و داستان های خوبی برای گفتن داشته باشند با صحنه های واقعی دسیسه و خطراتی که می تواند در تولید فیلم برای آنها به وجود آید آشنا شدند.

اما شواهد نشان داده است که تعامل با پنتاگون حتی بسیار سخت تر (از تولید فیلم در این اماکن خطرناک) است.

نیوفلد تا قبل از آغاز تولید فیلم نمی دانست که آیا برای تولید این فیلم به موافقت پنتاگون نیازی وجود دارد یا خیر؟

فیلیپ استراب رئیس دفتر ارتباطی پنتاگون با صنعت فیلمسازی، از نیوفلد خواست قبل از آنکه خواسته هایش را برآورده کند، تغییرات عمده ای را در متن فیلمنامه ایجاد کند.

نیوفلد برای تولید فیلمش به چندین جنگنده اف-14، 3 بالگرد تهاجمی "بلاک هاوک" و دسترسی به قبرستان ملی "آرلینگتون" نیاز داشت.

در 20 جولای سال 1993، استراب در نامه ای به نیوفلد گفت که پنتاگون با درخواست شما برای فراهم کردن تجهیزات مورد نیاز برای تولید فیلم موافقت نکرده است.

استراب دلیل عدم موافقت پنتاگون با درخواست های نیوفلد را اینگونه بیان کرده است که در این فیلم تصویر بسیار منفی از رئیس جمهور آمریکا و مشاور امنیت ملی وی نشان داده شده است. همچنین در این فیلم نشان داده می شود که نیروهای ارتش ایالات متحده عملیات مخفیانه و غیرقانونی در کلمبیا انجام می دهند و تصویری بسیار منفی نیز از کلمبیا به تصویر کشانده شده است.

نیوفلد دستورالعمل پنتاگون برای دریافت کمک در تولید فیلم ها را خوانده بود. آنها از فیلمسازان می خواهند تا به دقت ارتش را به تصویر بکشند اما در این دستورالعمل هیچ چیزی در این باره که نباید تصویر منفی از دولت کلمبیا یا حتی رئیس جمهور آمریکا به تصویر کشانده شود، وجود ندارد.

نیوفلد در وضعیت بغرنجی قرار داشت، یافتن جت های جنگنده بسیار مشکل است، اما وی می توانست به کمک گروه جلوه های ویِژه چیزی شبیه جنگنده اف-14 در حال پرواز را شبیه سازی کند و می توانست چندین بالگرد اجاره کند و بر روی درهای آن چند سلاح خودکار قرار داده و آنها را به گونه ای رنگ کند که شبیه بالگردهای تهاجمی شوند و همچنین می توانست گروه پشتیبانی را فعال کند تا پارکی را شبیه قبرستان ملی "آرلینگتون" در آورند.

اما انجام دادن تمام این کارها بسیار هزینه بر خواهد بود. به همین دلیل نیوفلد همچنان بر پنتاگون برای دریافت کمک پافشاری می کرد? اما این ساده نبود و باید بخش های عمده ای از فیلمنامه تغییر می کرد تا موجبات رضایت استراب فراهم می شد.

نیوفلد در ابتدا رغبتی برای تن دادن به خواسته های پنتاگون نداشت و هفته ها با استراب مبارزه کرد تا بتواند فیلمنامه را دست نخورده باقی بگذارد اما در پایان نیوفلد به این نتیجه رسید که تا زمانی که خواسته های پنتاگون را برآورده نکند? خواسته های وی نیز برآورده نخواهد شد. 

"دیوید جئورجی" سرگرد ارتش و مشاور فنی که ارتش در یک توافقنامه داخلی برای این فیلم تعیین کرده است? می گوید: شاید بزرگترین مانعی که مقامات روابط عمومی وزارت دفاع باید بر آن فائق آیند? احساس فیلمسازان درباره دخالت هایمان در تولیدات آنها و احساس ما است که آنها درخواست های ما را جدی نمی گیرند.

وی افزود:‌ تا زمانی که روز فیلمبرداری آغاز شود? تنشی وجود دارد که خود را در اظهاراتمان نشان می دهد که در پیش نویس های فیلمنامه بعدی بی پاسخ باقی می ماند. زمانی که فیلمسازان بفهمند تا زمانی که پنتاگون از فیلمنامه رضایت پیدا نکند? موافقت به آنها داده نمی شود? سرانجام تغییرات در فیلمنامه ایجاد می شود. یکی از تغییراتی که پنتاگون بر تغییر آن در این فیلم اصرار داشت? صحبت هایی بود که توسط رئیس جمهور آمریکا در انتهای این فیلم پخش می شد.

در نمایشنامه این فیلم که پیش نویس آن در 10 نوامبر 1992 ارائه شد? رئیس جمهور آمریکا که خشونت و بی قانونی باندهای مواد مخدر وی را ناامید کرده است به صورت نیمه جدی می گوید که آرزو دارد بیشتر آمریکای جنوبی را نابود کند.

بر اساس پیش نویس فیلمنامه? رئیس جمهور می افزاید: "آنها (اشاره به سرکرده های باندهای مواد مخدر) فرزندان زنان هرزه هستند. قسم می خورم گاهی اوقات دوست دارم تا تمام آن کشور لعنتی (کلمبیا) و پرو و اکوادور را با خاک یکسان کنم.

استراب قصد نداشت اجازه دهد که چنین چیزهایی در فیلمنامه وجود داشته باشد.

"ادوراد الیس" (Edward Ellis  )    از مقامات بلندپایه پنتاگون در امور برنامه استراتژیکی در نامه ای به استراب در تاریح 9 ژوئن 1993 نوشت: در پایان نمایشنامه? رئیس جمهور ایالات متحده قسم می خورد که گاهی اوقات وی دوست دارد که کلمبیا? اکوادور و پرو را با خاک یکسان کند. این جملات باعث خوشحالی دوستان در آمریکای لاتین نخواهد شد.

بنابراین بر اساس درخواست پنتاگون? دیالوگ هایی که باعث رنجش (دوستان آمریکا در آمریکای لاتین) می شود باید حذف شود? اما این تمام تغییراتی نیست که استراب خواستار آن بود....این بخش ادامه دارد...

 


نوشته شده در  دوشنبه 90/7/4ساعت  2:32 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]