قسمت پنجم(پایانی) مصاحبه محققان و طلاب و دانشجویان خانه هنر و اندیشه مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما در قم با منتقد محقق سینما، آقای سعید مستغاثی با عنوان «جادوئیسم و سینما». شماره 22 نشریه رواق اندیشه و هنرماهنامه تخصصی خانه هنر و اندیشه:
-نظر شما درباره نشستهای نقد فیلم تلویزیون مانند سینما ماوراء چیست؟ عملکرد آن را مثبت ارزیابی میکنید یا منفی؟
سینما ماوراء هم در همان عرصه سیاستهای تلویزیون است. تلویزیون ما البته مدیران پرتلاشی دارد، آدمهای خوبی در آن هستند، قصدها و نیتها خوب است انشاءالله. ولی برنامهای برای دشمنشناسی و آرمان شناسی اسلامی و ارزیابی فیلم های غربی با این دید، متاسفانه وجود ندارد. دشمن اصلی ما همین صهیونیستها و برنامههایشان و آرماگدونیها هستند. قرآن کریم هم حدود هزار آیه درباره شیوه های دشمنی با اسلام و تاریخ یهود دارد.
شما وقتی کانالهای غربی را نگاه کنید، مرتب علیه شیعه تبلیغ می کنند. متأسفانه چنین دیدگاهی چون در سینما و تلویزیون مانیست. نگاه ما به فیلم های آنها منهای نگاه دقیق دشمن شناسانه است. نگاهی به دور از افراط و تفریط و دقیق.
برنامه سینما ماوراء ما هم به یکسری فیلم که از آن طرف بیاورند و فقط غیرمادی باشد،محدود شده است؛ یعنی همین که فیلمی به جای دیگری غیر از مادیات توجه داشته باشد، کافی است. حالا اینکه این غیرمادی بودن جادوئیسم است یا بودیسم است یا کابالیسم است یا شیطان پرستی است مهم نیست. نمونه آثاری که سینما ماورا نشان داده است، بر این ادعا شاهدی قوی است. در چند فیلم پخش شده در همین برنامه تفکرات لائیک وار ارائه شده است، و اکثر منتقدین هم متاسفانه به دلیل بی خبری تجلیل میکنند! در نقد فیلم که فقط نباید ساختار سینمایی را بلد بود، باید به محتوای فیلم ها هم مسلط بود. حرف من این است که چنین فیلمهایی را نشان دهید، ولی منتقدی عالم و دانشمند بیاورید که دقیقا اینها را توضیح دهد و تفکرات اصلی حاکم بر هالیوود و سینمای غرب و شرق را با توجه به حقانیت اسلام و تشیع توضیح دهد و شگردهای آنها را رو کند.
البته ما متاسفانه همین وضع را در هنرها و جامعه خود هم داریم. مثلا اخیرا کتاب فریدون آدمیت -یکی از فراماسونریهای شاخص ایرانی- چاپ شده، راجع به یک بنیانگذار فرماسونری در ایران، به نام میرزا حسین خان سپهسالار چاپ شده است. الان بعد از سی سال در همین دولت و این آمده اندیشه ترقی را به فراماسونری نسبت داده است، در صورتی که هر کس با تاریخ کمی پاشنایی داشته باشد می داند که فراماسونرها وابسته به صهیونیست ها و انگلیس و امریکا هستند و حافظان منافع انها در دنیا هستند. ما نمی گوییم چاپ نشود، بلکه انتشار بدهند، اما کنار آن بنویسند این میرزا حسین خان سپهسالار چه کسیبوده و چه کرده است. بنویسند که او بود که اولین دولت فراماسونری را در ایران تشکیل داد. بنویسند که فریدون آدمیت فراماسونر است. لااقل اینها را توضیح دهند که خواننده جوان که میخواند، حداقل این افراد را بشناسد. متأسفانه این کار انجام نمیشود. این تفکر در تلویزیون هم وجود دارد؛ یعنی علیرغم فیلمها و کارهای خوبی که ساخته میشود و فیلمهای خوبی که نشان میدهند، اما این تفکر منسجم وجود ندارد و این برنامهها به هرز میرود و همین سینماماوراء میتواند بهترین محمل برای بیان آرمانها و عقاید اسلامی و افشای فیلمها و برنامه های مخدر آنها باشد.
-با توجه به مسائل موجود و ترویج شدید جادوگری و مسائل ماورایی منحرف در ایران و جهان، بطور مشخص چه پیشنهادی برای جلوگیری و مقابله به مثل دارید؟
خدمت شما عرض کردم، الان فرقههای انحرافی بسیار زیادی در کشورمان وجود دارد، اخیراً کتابی چاپ شد از آقای دکتر محمد تقی فعالی به اسم آفتاب و سایهها که راجع به این فرقهها بود،که توسط دفتر مقام معظم رهبری در دانشگاه ها توزیع شد. اولین بار بود که راجع به این فرقهها به طور جدی صحبت میشد. این کار بسیار خوبی در شناساندن اینها بود. این اولین قدم است. متاسفانه بنده دیده ام که کتابهای این فرقهها را به صورت مجانی در میدانهای شهرهای ما پخش میکنند و هیچکس جلوی آنها را نمیگیرد، باید جلوی تبلیغ ضلالت را گرفت. این قدم بعدی است. فرقههایی که پس فردا هزار تفکر انحرافی و خانه های تیمی و تیم های فساد فکری و جنسی به وجود میآید، خیلی خطرناک است، باید مواظب بود.
اما به نظر میرسد قبل از مقابله به مثل، باید کار را ایجابی و تولیدی کنیم. کار اثباتی کنیم؛ یعنی اینکه بیاییم حداقل تفکرات خودمان را در قالب فیلم های جذاب و قوی نشر دهیم. آن آرمانها و آن واقعیات را، دشمن شناسی قرآنی را. بعد مقابله به مثل کنیم. کار تدافعی هم یک واقعیت است و باید وجود داشته باشد. مؤثرترین سلاح میتواند رسانه باشد، رسانه و سینما که مهمترین و مؤثرترین هستند، فیلم باید ساخت. برنامه ساخت. روشنگری کرد. کانال تلویزیونی ایجاد کرد. همین کتاب ونشریه و این قبیل کارها.
سوءتفاهم نشود، نه اینکه ممنوعیت به وجود بیاید. کتابهای آنها هم منتشر شود ولی این، محملی شود برای توضیح این پدیده ها، اخیرا دیدم کتاب دو قرن سکوت آقای زرین کوب دوباره به چاپ رسیده بود که شهید مطهری نقدهای اساسی به آن داشتند. این کتاب راجع به ایران بعد از اسلام است و میگوید: بعد از اسلام دو قرن ایران ساکت بود و هیچ فرد شاخصی نداشت. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل خدمات اسلام و ایران با دلیل و برهان، توضیح داده اند که اتفاقاً اینگونه نبوده است و در این دو قرن، پایهای ترین عرفا و فضلا و فلاسفه ایرانی را داشته ایم. پایهایترین علوم در همین دو قرن تولید و صادر شده اسند. کار خوبی که در چاپ جدید این کتاب شده، صحبتهای شهید مطهری را هم همراه اصل کتاب چاپ کرده اند. خیلی کار خوبی است. یعنی حداقل اگر آن نظر مطرح میشود نظر ایشان هم مطرح شود. یعنی اگر نظر فراماسونری چون فریدون آدمیت راجع به فراماسونر دیگری به نام سپهسالار گفته میشود، در کنار آن واقعیت برنامه های اینها هم گفته شود. حتی طبق اسناد ساواک، در زمان شاه گفتند که این کتاب ضد اسلامی است و ممکن است مردم وقتی که این حرفهای ضد اسلامی را بخوانند، بر آشوبند و کتاب چاپ نشود ولی محمدرضا شاه که نوکر فراماسونرها بوده میگوید کتاب چاپ شود!
-فرمودید در دهه هفتاد جادوگری را رواج دادند، آیا منفی بودن جادوگری، تنفّر عمومی ایجاد نمیکرد؟
معمولاً نگاه عرفی به جادوگری نگاه منفی بوده است. در فیلمهایی که آن موقع ساخته میشد، سعی میشد که همان عرف مرسوم نشان داده شود. لذا باعث برانگیختن تنفر عمومی نبوده، بلکه ترویج خرافات عموم مسیحیان و یهودیان بوده است، اما یکسری فیلمهایی میساختند برای اینکه جادوگران را خوب معرفی کنند، مثلاً جادوگر شهراُز، جادوگری مثل افسونگر، دختر شاه پریان یا چیزهای دیگر، سعی میکردند اینها ساخته شود. جادوگر شهراُز را کمپانی سلزینک ساخت و این کمپانی صهیونیستی بود،مشخص است که آنها بر اساس آموزههای خودشان این کار را کردند. اما سیل فیلم هائی که راجع به جادوئیسم ساخته شود، جدید است و این هم مشخصا صهیونیستی است. همین فیلم هری پاتر را شرکت برادران وارنر که از ابتدا یهودی و صهیونیستی بود، ساخته است. حتی جادوگری را پیش از این به شرق نسبت میدادند، مثل فیلم دزد بغداد، علی بابا و ... سعی میکردند اینهایی که بین مردم منفی بودند را شرقی معرفی کنند یا بگویند از شرق نشات گرفته است مثل فیلم جن گیر که شرارت و شیطنت از کربلا در عراق به غرب می رود و در جسم دخترکی حلول می کند. نوعی بدنام کردن شرقیها و مسلمین و شیعیان، ولی امروزه داستان فرق کرده و جادوی آخرالزمانی غربی را می سازند که بر همه جهان مسلط می شود.
-با تشکر فراوان از شما که وقت مفصلی در اختیار ما قرار دادید.
ممنون و موفق باشید.