فیلم سینمایی 313
این مطلب از آقای محمد رضا زائری است. ممکن است کامل بعا همه مضمونش موافق نباشم ولی از این جهت که نگاهی به فیلمی شیعی درباره امام زمان دارد، آنرا منتشر می کنم تا مایه ای برای تاملات بیشتر شود. البته که هنوز فیلم را ندیده ام و نظر گروه شهید اوینی را به بعد از دیدن فیلم حواله می کنم. البته با این نظر ایشان کاملا موافقم که این فیلم جو مناسبی برای فعالیت های بعدی و بیدار شدن سینمای فراماسون زده وغربزده ایران خواهد ساخت و ان شاء الله فرزندان معنوی حضرت روح الله را بیش از گذشته به تکاپو وامی دارد... ان شاء الله.
ما که عادت کردهایم موضوع انتظار امام عصر و نیمه شعبان را یا از زبان یک روحانی در صدا و سیما بشنویم یا در فضای حسینیه و مسجد با آن روبهرو بشویم یا... نمادهای تصویری مشخصی از ریش و عمامه تا چادر مشکی و... را برای این پیام انتظار داشته باشیم. برای همین وقتی میبینیم یک مجری تلویزیون از ظهور امام عصر سخن میگوید و دعا میخواند، اگر از آن نمادهای مشخص بیبهره باشد، برای این نسل کمینگر و مادیپندار و ظاهرگرا و بهشدت سطحی، باورپذیر نیست و با خود میگوییم: «مجبور است دیگر بیچاره، به او گفتهاند بگو، میگوید، برایش نوشتهاند و گفتهاند بخوان!»
البته حق هم داریم، فضای عمومی و فرهنگی جامعه ما و نمادهای صوتی و تصویری رایج جز این اقتضا نمیکند. در روزگاری که نرخ روز نان عافیت در بسیاری از اوقات نفاق و ریا و تظاهر است و به اقتضای شرایط، چنان که افتد و دانی... طوری که کارگردان مسابقه تلویزیونی هم مجبور است قبل از ضبط جواب سئوال مذهبی برنامه را به حضار اعلام کند ! (چون فرض دروغین و بیربط اولیه این است که اولا دینداری یعنی پارهای محفوظات و ثانیا همه مردم دیندار و مذهبی هستند و...) این تازه اول داستان است !
با چنین پیشینه ذهنی وقتی وسط فیلمهای متنوع و جدید یک ویدئوکلوپ به یک فیلم داستانی برمیخوری که از یاران امام زمان سخن میگوید، باید هم تعجب کنی... وقتی در قفسه فیلمهای اکشن و درام و رمانتیک و رزمی هالیوود، فیلمی میبینی که درباره انتظار امام عصر ساخته شده، باید هم شگفتزده شوی...
وقتی عادت کردهای تصویری را همیشه در یک قاب و قالب خشک و ثابت و کلیشهای ببینی، انتظار نداری یک فیلم با فضای غربی و لوکیشن اروپایی و ادبیات امروزی از مفهوم سنتی و دینی انتظار بگوید.
انتظار نداری قهرمان اصلی فیلم که قرار است بعدا از یاران امام عصر باشد، حلقه به گوشش بیندازد یا گیتار دستش بگیرد یا... (کسی که کراوات دارد، ساواکی است و کسی که قرار است شهید شود، از اول داستان ریش میگذارد و نماز شب میخواند. بر همین اساس، امام زمان و اسلام و انقلاب فقط مال ماست و آمریکا و استکبار و جهنم مال بقیه و از همه اینها مهمتر، تهران مرکز عالم است و بس.
قرائت و روایت ما از همه چیز - نه فقط دین و مبارزه با استکبار - تنها قرائت مجاز و مقبول است!)
فیلم «313» چه برای ما خوشایند باشد و چه نه، چه آن را بپسندیم و چه نه، چه از نظر حرفهای نمره بالایی بگیرد و چه نه... به هر حال، جسارتی قابل تحسین است و نخستین گام برای پاسخ گفتن به نیاز جدی و اساسی امروز ما یعنی ریختن محتوای ارزشی و اعتقادی در ظرف مناسب و جدید و عرضه پیام دینی به زبان و ادبیات قابل فهم مخاطبان جهانی متنوع و مختلف.
ما در ایران به دلیل عدم ارتباط مستمر و مستقیم و ناآشنایی با زبانهای خارجی، متأسفانه این ضرورت را احساس نمیکنیم. از آثار و تبعات سوء تهاجم فرهنگی بهشدت آسیب میبینیم، اما تأثیری نمیتوانیم بگذاریم. رسانههایمان برای خارج از کشور را کسانی اداره میکنند که جز به زبان فارسی آشنا نیستند و ما در واقع از تهران برای دنیا حرف میزنیم نه در یک فضای زنده و فعال و ملموس.
فیلم داستانی «313» محصول گروهی از شیعیان انگلستان است که به نظر میرسد چندین نفر از آنها اعضای یک خانواده هستند.با امکانات عادی اما در سطح قابل قبولی از جهت حرفهای و فنی تولید شده است. استانداردهای رایج کار در همه زمینهها رعایت شده؛ از طراحی پوستر و تیتراژ و ترانههایی در میان فیلم تا راهاندازی سایت اینترنتی.
فیلم در عین اینکه بسیار ساده و متواضع و بیادعاست، نکات مثبت فراوانی دارد. خوشساخت و جذاب و مؤثر است و مسیر داستان تقریبا منطقی و باورپذیر به نظر میرسد. داستان درباره جوانی به نام علی لیث است. او که هنگام تولد، فرزند آخرالزمان خوانده شده، بهعنوان نماد نسلی که ظهور امام زمان را درک خواهند کرد، معرفی میشود. وی در یک خانواده شیعی در لندن زندگی میکند. پدرش او، مادر بیمار و خواهرکوچکش را رها کرده و وی برای گذران زندگی به فروش مواد مخدر میپردازد. با نماز بیگانه است و از عقاید شیعی چیزی نمیداند.
مدیر مدرسه که به هوش و استعداد او مطمئن است، مجبورش میکند درباره امام مهدی(عج) یک مقاله تحقیقی بنویسد و او که در آغاز زیر بار نمیرود، طی حوادثی به این کار تن میدهد.
او به طور معجزهآسایی با یک عالم دینی به نام محسن آشنا میشود که گرچه معمم نیست، اما در نقش یک روحانی با مدارا و حوصله بهتربیت او پرداخته و به بهانه مقاله نوشتن، بسیاری از مشکلاتش را درمان میکند.
در طول داستان چند بار با عدد «313» مواجه میشود. خوابهای عجیبی میبیند و شیخ محسن او را بهعنوان جوانی که به خاطر مأموریتهای بزرگ انتخاب شده، برای آینده آماده میکند.
او که بسیار به این دانشمند نکتهدان و دوستداشتنی وابسته شده، ناگهان درمییابد که او از دنیا رفته است و تمام ثروت خود را برای وی گذاشته. او با این پول به دانشگاه میرود و پس از تحصیلات، مؤسسه امام مهدی را تأسیس میکند.
در پایان فیلم، صحنهای را میبینیم از پخش خبر ویژه تلویزیونهای خبری دنیا در مورد حوادث مکه مکرمه. تصاویر آشوب و اغتشاش در مکه را نشان میدهند و گزارش تصویری از کشته شدن نفس زکیه میگوید که از نشانههای ظهور امام زمان(عج) است.
بعد از آن علی به همراه سیصدوسیزده نفر دیگر از مؤمنین دیده میشود که از نقاط مختلف دنیا پیرامون نوری (اشاره به وجود مقدس امام عصر) جمع شدهاند و آماده یاری حضرت موعود هستند.
طبیعتا نخستین کار این گروه و تجربه این کارگردان قابل انتقاد است. هم نکتههای بسیاری از جهت حرفهای و فنی وجود دارد که میتوان به آنها ایراد گرفت و هم مسایلی که ما از جهت اعتقادی و فکری ممکن است نپسندیم یا نپذیریم.
شخصا نیز اشکالاتی به فیلمنامه یا بعضی صحنهها دارم، اما معتقدم در مجموع اصل این اقدام بسیار قابل ستایش است. متأسفانه دستاندرکاران تولید فیلم را نمیشناسم، اما هرکه باشند و به هرگروه فکری و دستهبندی سیاسی اجتماعی که منسوب شوند، فرقی نمیکند. این تجربه یک جای خالی جدی را پر کرده است و امروز ما برای سخن گفتن با دنیا، چارهای جز توجه جدی به این ظرفیتهای مؤثر نداریم. (هفته آینده درباره تأثیر پخش سریال «یوسف پیامبر(ع)» در کشورهای عربی و بازتاب عجیب آن خواهم نوشت. در اشاره به ظرفیت نقد آماده و مفت و مجانی ارتباط و تأثیر در مخاطبان جهانی به زبان هنر).
فیلم «313» از همکاری فنی چندین نفر بریتانیایی هم استتفاده کرده. زبان اصلی طبیعتا انگلیسی است، اما در نسخه دیویدی زیرنویس فارسی هم دارد. کیفیت تصویر و نور و صدا قابل قبول و در سطح کارهای معمول غربی است.صحنهها زیبا و فیلم خوشساخت است. چون بعضی ملاحظات نامربوط ما را نداشتهاند، شخصیت پردازی و تغییر و تحول قهرمان فیلم تقریبا باورپذیر و طبیعی است. بازیگر نقش علی لیث بر اساس شناسنامه فیلم به بازیگر نقش مادرش محرم است، بنابراین در صحنه بیمارستان مادر به طور طبیعی پسرش را در آغوش میگیرد و میبوسد.
همه خانوادههای مسلمان در فیلم یکدست و یکجور نیستند. (خانم بیحجاب و مرد بینماز در میان آنها به چشم میخورد) در بخشهایی از داستان بهطور بسیار زیبا و مفیدی لایف استایل زندگی دینی دیده میشود (از نمک خوردن قبل از غذا گرفته تا تلاوت قرآن و...) فیلم به طور پراکنده پیامهای معنوی و مؤثر فراوانی دارد که نیاز امروز مخاطب است.
نکات بسیار زیادی در مورد فیلم «313» میشود گفت، اما طبیعتا اینجا قرار نیست نقد فیلم بنویسیم یا داستان فیلم را شرح دهیم. قصد من تنها معرفی این کار به دوستانی بود که میتوانند درباره آن بنویسند و آن را معرفی کنند.
فکر میکنم حتی خود فیلم هم با حذف چند صحنه مختصر که محل ایراد و اشکال اعتقادی خواهد بود، حتی قابل پخش از صدا و سیما باشد (شاید البته من معیارهای عجیب و غریب صدا و سیما را فراموش کردهام که در آن فیلم ماتریکس و نارنینا قابل پخش است و جومونگ قهرمان ملیاش میشود.اما بعضی از پیامهای دینی و مذهبی غیرکلیشهای و برخی چهرههای مؤمن و متعهد صریح و صادق در آن غیر قابل پخش هستند). فیلم «313» کار خارقالعاده و عجیب و غریبی نیست. یک تجربه است که ممکن است ایراد هم داشته باشد. یک گام است که با پیوستن گامهای بعدی راهی نارفته را به مقصد میرساند.
منبع: هفته نامه پنجره به نقل از اینجا
نوشته شده در دوشنبه 88/8/4ساعت 4:36 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی
نظرات دیگران()