سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میوه‌های مسموم سیما سر سفره افطار مردم

 ناخوش‌آوازی به بانگ بلند، قرآن همی خواند. صاحبدلی برو بگذشت، گفت: تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ! گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی دهی؟ گفت: از بهر خدا می‌خوانم. گفت : از بهر خدا مخوان:گر تو قرآن برین نمط خوانی   ببری رونــق مســلمانی

 ***

 خوش‌بینانه‌ترین فرض درباره سریال‌های مناسبتی امسال سیما این است که سازندگان و برنامه‌ریزان آنها را، عواملی بدانیم که حسن‌نیت داشته‌اند و خواسته‌اند که از بهر خدا و برای معنوی‌تر کردن رمضان مردم ـ و صد البته، نه بدون مشاهره، بلکه با بستن قراردادهای نان وآب‌دار از جیب گشاد بیت‌المال ـ آوازی خوش سر دهند ؛ اما بد صدایی و بد سلیقگی، معجون‌های نامطبوعی سر سفره مردم برده است.  فرض های دیگری نیز البته وجود دارد که مایل نیستم آنها را حتی به مخیله خویش خطور دهم و خاطر خوانندگان را محزون و اوقات خود را تلخ‌تر کنم. راستش را بخواهید، در نوشتن این یادداشت مردد بودم و با خود کلنجار می‌رفتم و عاقبت با نهیب دوستان و از ترس عقوبت الهی، سکوت را در این منکر آشکار شکستم ؛ که گفته‌اند:

 دو چیز طَیره عقل است: دم فرو بستن               به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی

 ***

 تلویزیون در سال های اخیر، مروج و مؤید بسیاری از منکرات شده است؛ از تبلیغ تجمل‌گرایی وفخر‌فروشی گرفته تا عادی‌سازی روابط حرام دختران و پسران بیگانه و تقدیس چشم‌چرانی و نظربازی؛ و از رواج بددهنی و بی‌نزاکتی به نام طنز کرفته تا ترویج خرافه‌پرستی و قشری‌گری به نام دین .  تنها چیزی که حضرات برنامه ساز، به جوانان نیاموخته بودند «حق مراجعه دختران دم بخت به دادگاه و گرفتن حکم قضایی برای ازدواج با عاشقان سینه‌چاک» بود که این میوه ممنوعه هم به لطف رسانه ملی در دسترس تمامی جوانان برومند این مرز وبوم قرار گرفت! حال اینکه پدر و مادری که یک عمر برای فرزند خویش خون دل خورده اند و آنچه وی در آینه نمی بیند را در خشت خام می بینند وخیر او را، بیش از خود او می خواهند ، مشکل خود آنهاست . بگذار جوان‌ها به دنبال یکدندگی های خودشان بروند و عشقشان را به سرانجام برسانند! گور پدر آمارهای رو به تزاید طلاق؛ زنده باد عشق، زنده باد فرزندسالاری، زنده باد فمینیسم، زنده باد درام، زنده باد سریال خوش رنگ ولعاب مناسبتی. بنز وپرادو و هنرپیشه‌های خوش بر و رو هم که کم نیستند. اصلا چه بهترکه چهره های منفی سریال ها ریشو باشند (از «جلال» میوه ممنوعه گرفته، تا «کامرانی» یک وجب خاک و تا «الیاس» اغما) اینطوری خشونتشان هم بیشتر می شود.

 صدا وسیمای جمهوری اسلامی که سال‌هاست ازدواج دوم را ـ همچون برخی مسیحیان ـ و ازدواج موقت را ـ مانند برخی اهل تسنن ـ ذنب لایغفر و در حد «خیانت در زناشویی» تلقی کرده است و کسانی که دست به این عمل شرعی می‌زنند را شیطان‌زده و زنانی‌که اینگونه ازدواج می‌کنند را شیطان نشان می‌دهد؛ پس دیگر چوب حراج به آبروی‌بازاریان متدین زدن که کاری ندارد. بگذار حاجی بازاری ما، در عرض یک شب یک عمر دین‌داری خود را بر باد دهد؛ نه او از «شیخ صنعان» زاهدتر است نه کارگردان ما از کارگردان فیلم‌های وقیح «دنیا» و «کما» نازل‌تر؛. فقط تفاوتش این است که شخصیت‌های بظاهر حزب‌اللهی آن فیلم‌ها از اول ریاکار و دغل بودند و سپس دستشان رو شد اما حاجی ما از ابتدا مثبت و خوب است و سپس فاسد و گرفتار می‌شود؛ و ناگفته پیداست که ضرر این بمراتب بیش از آن فیلم‌هاست ؛ بگذریم از اینکه آن فیلم‌ها در فضای دوم خرداد ساخته شدند و این یکی در سیمای ضرغامی ؛ و آن فیلم‌ها بینندگانی ‌محدود داشتند و این یکی بینندگان میلیونی.

 اصلا چه کسی گفته که دین و تدین، آن چیزی است که متدینان می گفتند؟ می‌شود چند قلم آرایش کرد ؛ برای کسی که به جای پدر آدم است ناز و کرشمه آمد ؛ ولی در عین حال «ویل للمصلین» هم خواند و حدیث پیامبر را از رسانه ملی به مردم آموخت. یا اینکه می‌شود ادای رزمندگی درآورد و سپس با کلاس و موسیقیدان شد و دست دختر مردم را گرفت و به زور دادگاه و پاسگاه ، وی رااز خانواده اش جدا کرد و به عقد خود درآورد و مدام هم درس ایثار و ازجان‌گذشتگی و معرفت داد ؛ اگر گوشه و کناری هم، یک بسیجی، غیرتش گل کند که ما برای این جنکیدیم وبرای این شیمیایی شدیم و برای این نخاعمان را از دست دادیم که خانواده‌ها مستحکم بمانند و کسی به دختران مردم چپ نکاه نکند لابد آن بسیجی، امل است و از هنر و هنرمندی سر در نمی‌آورد و ارکستر خونش کم شده است.

 (یک سؤال حاشیه‌ای هم برای نگارنده ایجاد شده است : آیا نهادی، سازمانی، صنفی ، وزارتخانه ای ، چیزی نیست که نگذارد هر وصله ناجوری را به رزمنده و رزمندگی بچسبانند؟ اگر کسی از چنین مرجعی مطلع است نویسنده را خبردار کند.)

 اما شبکه پنج که همیشه باید دراینگونه موارد یک قدم از بقیه شبکه‌ها جلوتر باشد تا حق مالیات بیشتری که همشهریان تهرانی می‌دهند ادا شود، با اقتدا به سنت سیئه «مدار صفر درجه» ، یک دختر خانم بی‌حجاب تاجیکی را پیدا کرده و با نمایش قد و بالای ایشان به مردم روزه دار، دل ها را برای شب قدر آماده می‌کند! نمی دانم این مجوز را کدام مرجع صادر کرده است که می توان برای خارج شدن از حدود قوانین حجاب و عفت، به خارج از مرزها پناه برد و گاه در مجارستان و گاهی در تاجیکستان، هنرپیشه‌های جذاب خارجی را به کار گرفت تا از قید احکام دین خلاص شد؟ مگر علت وجودی حجاب، حفظ عفت و دین مردم نیست؟ آیا مو و روی بازیگران آن سوی مرزها عفت و دین مردم را هدف نمی‌گیرد ولی مو و روی بازیگران وطنی مشکل دارد؟

 غصه زیاد است و قصه به درازا کشید. می‌خواستم سخنان اعتراض آمیز «آیت‌الله استادی» در نماز جمعه اخیر قم درباره سیما و نیز اعتراض «دکتر حیدرپور» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نسبت به سریال اغما را نیز متذکر شوم ؛ اما نه حوصله شما و نه خاطر حزین من این را برنمی‌تابد. خودتان سرچ کنید و بخوانید. همچنین اگر آن حوصله، تدارک و این حزن، مرتفع شد در آینده به «یانگوم» نیز خواهم پرداخت و اینکه چگونه کشوری تازه به دوران رسیده، با استفاده از غفلت و تجاهل مسؤولان فرهنگی ما و حمایت یک کمپانی‌بزرگ صوتی و تصویری، با جعل تاریخ برای خود کسب آبرو می‌کند و بسیاری از افتخارات علمی و پزشکی ما ودیگران را به نام خود سند می‌زند. (و با کمال تأسف اخباری هم شنیده شده که قرار است کاراکتر اصلی این سریال، نقل محافل فطریه سیما هم باشد!)

 بهرحال شاید اگر این سریال‌ها، به مناسبت ماه مبارک رمضان ساخته نشده بودند، اینگونه حیرت و غضب من ـ وبسیاری مانند من ـ را برنمی‌انگیختند ؛ اما هزار و هزاران افسوس که این همه، به نام دین است ولی به کام رمضان نیست. می دانم که نه تنها کسی جلوی پخش این برنامه های موهن را نخواهد گرفت، بلکه به احتمال زیاد مدیران صدا و سیما اصلا به روی خود هم نخواهند آورد. می‌دانم که مردم بخت برگشته مجبورند که آنها را تا پایان ماه مبارک تحمل کنند و با چشم خود شاهد انحراف جوانانشان باشند. اما اگر اعتراض‌ها همه‌گیر شود و خانواده‌ها فریادشان را به گوش مسؤولان برسانند، شاید تا رمضان بعد، فرجی حاصل شود ... شاید هم نه. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گاردی که مردم متدین و مسلمان ایران سال‌ها در برابر تلویزیون، بسته نگهداشته بودند ناگهان باز شد ؛ بخصوص آن زمان که مرشد فقید آنان ، این رسانه را «دانشگاه» خواند. اما اکنون با عملکرد سوء مدیران رسانه ملی ـ که در موسیقی ها، انحراف ها، بدحجابی ها، پردهدر‌ی‌ها و بدآموزی‌های آن تجلی کرده است ـ شرایط اندک‌اندک به سمتی می‌رود که دوباره مؤمنان، تلویزیون‌ها را از پنجره بیرون بیاندازند و عطای آموختنی‌های جعبه جادویی را به لقای ناهنجاری‌های آن ببخشند.

 ازبهرخدانگذارید که اینگونه شود... با شما هستم! کسی صدای مرامی‌شنود؟ منبع: ازسایت اخبار شیعیانhttp://www.rajanews.com/News/?15863


نوشته شده در  سه شنبه 86/7/3ساعت  2:0 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]