وبلاگ :
سينماساحل نجات صهيون، تحليل محتوايي سينما
يادداشت :
تقديرازسال هاي مشروطه/ پاسخ به برخي نقدها توسط منتقدين وكارگردان
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اين را هم ببين
سلام. جعفريان را قبلا برايش احترام قائل بودم و لي با نظرات غير سينمايي و خشك تاريخي اش به سريال يوسف و سال هاي مشروطه مخالفم. البته نظراتش خالي از مطلب نيست. برخي نقدهايش كمي وارد است:
رسول جعفريان با بيان اينکه وقتي از «فکر» کم ميآوريم با «تاريخ» ، هم شکل قصهاي آن جبران ميکنيم و از تاريخ به عنوان يك ابزار سياسي استفاده ميكنيم، گفت:اساسا به قول اهل فن، اين داستان که به اسم سالهاي مشروطه پخش ميشود؛ بيشتر يک فيلم لالهزاري است تا جدي!
مجموعه تلويزيوني سالهاي مشروطه به كارگرداني محمدرضا ورزي با وجود آنكه مورد اقبال واقع شده است، اما انتقاداتي را نيز در حوزههاي تاريخي برانگيخته است.
جعفريان با اشاره به بعضي ضعفهاي سريال ميگويد: ساختن كار تاريخي؛ بسيار سخت است. سريال سالهاي مشروطه عمدتا داستاني است و در قسمتهايي نيز که تاريخي است؛ اشتباهاتي دارد.
جعفريان با اشاره به اينكه اين سريال نگاه جديدي را مطرح نميكند، افزود: در تاريخ واقعي، شخصيتها معمولا و به طور کامل سياه و سفيد نيستند اما در اين سريال؛ يكسري افراد کاملا مثبت و عدهاي ديگر به طور کامل منفي تصوير شدهاند و اين امر به اين دليل است كه در فيلم بايد يك نفر را قهرمان نشان داده و مخاطب را به سوي آن جذب کرد.
اين نويسنده گفت: تصويريكه از افراد مؤثر نشان داده ميشود؛ معمولا تصويرهايي کليشهاي است. تصاويري كه در آن، آدمها يا بد بد هستند يا خوب خوب.
جعفريان با اشاره به اضافه كردن داستانهايي به اين مجموعه كه در تاريخ هرگز وجود خارجي ندارند، افزود: يكي از مشكلات سريالهاي تاريخي ارائه قصههايي است كه مسأله زن و جنسيت را هدف گرفته و اين هم براي جذب مخاطب است. اين امر البته معضل عمومي فيلمهاي ما بخصوص فيلمهايي است که درپي جذب مخاطبان عام است. اما صرف نظر از اين امر، اساسا به قول اهل فن، اين داستان که به اسم سالهاي مشروطه پخش ميشود؛ بيشتر يک فيلم لالهزاري است تا جدي!
جعفريات تاكيد ميكند: ترکيب قصهاي و تاريخي سريال سالهاي مشروطه؛ يکي از ناشيانهترين کارهايي است که در اين زمينه صورت گرفته و در برخي از قسمتها کاملا از هم جداست.
جعفريان ادامه داد: سرعت روايت ماجراها و گذر از آنها در اين مجموعه بسيار سريع است و پرشهاي عجيب و غريب در اين باره وجود دارد. شايد بتوان گفت بسيار بسيار شتابزده است و بسياري از شخصيتها سر جاي خودشان نيستند.
وي درباره حضور بهاييان در اين مجموعه گفت: تاريخ ايران از اوايل سلطنت ناصرالدينشاه و صدراعظمي اميركبير با بهاييان درگير بود و مشكلاتي كه آنان ايجاد كردند را ميتوان مورد به مورد بررسي كرد. در اين فيلم هم روي اين مطب تأکيد شده است.
جعفريان با اشاره به اينكه اين سريال يکي از ضعيف ترين سريالهايي است که طي اين سالها ساخته شده است، گفت: ساخت فيلم تاريخي بسيار مشكل است و دشوار بتوان تاريخ را با فيلم روايت كرد. فيلم ميتواند داستان زندگي يك شخصيت يا يك واقعه تاريخي در مقطعي خاص را روايت كند اما از آنجاكه فيلم محدوديت دارد؛ نميتواند همه اشخاص و وقايع درگير در يک دوره تاريخي وسيع را به صورت جامع روايت كند. به همين دليل اين سريال که طول تاريخي بزرگي را درنظر گرفته نه وفادار به تاريخ مانده است و نه فيلم خوبي شده است.
جعفريان با تاكيد بر اينكه امروزه ديگر خيلي قائل به ساختن فيلم تاريخي به خصوص به اين سبک و سياق نيست، افزود: ما بايد حد و مرز اين دو حوزه تاريخي و هنر را به خوبي بشناسيم. شبيه اين مشکل را در قصههاي تاريخي هم داريم. البته بايد اعتراف کنم در گذشته سريالهاي تاريخي خوبي باتوجه به بيتجربگي كارگردانان آن ساخته شد اما امروز با ديدن اين سريال احساس ميشود که روند کار ضعيفتر شده است و اين به آن دليل است كه ما اين دو امر را با هم ميآميزيم، نه حق تاريخ را ادا ميكنيم و نه حق فيلم و داستان را.
وي گفت: گروهي معتقدند كه بايد به تاريخ به مصداق ضربالمثل «آب دريا را اگر نتوان كشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد» نگاه كرد؛ اما اين نگاه در اينجا اشتباه است زيرا وقتي يك واقعه تاريخي به صورت فيلم بيان ميشود؛ آن واقعه به آن صورت كه شما نشان ميدهيد در اذهان ثبت ميشود، ماجراي عشقي امينه واقعيت ندارد. اصلا کسي را در بزرگ سالي خواجه نميکردند. در آن دوره معمولا بچههاي کوچک را خواجه ميکردند. بسياري از اين قبيل پيشفرضها به دليل ناآگاهي غلط و اشتباه است.
جعفريان افزود: اكثر مخاطبان؛ توانايي تشخيص واقعه تاريخي از داستان را ندارند و آن را قبول ميكنند. اين معضل مهمي است.
جعفريان با اشاره به اينكه بعضي سريالها مانند مجموعه تلويزيوني شيخ بهايي در روايت تاريخي موفق بوده است، افزود: سازنده يك مجموعه تلويزيوني بايد تكليف خود را با بييننده مشخص كند و معلوم كند كه دارد قصه و داستان تعريف كند و دركنار آن بعضي ارزشها را نيز بيان ميكند يا فقط ميخواهد تاريخ را روايت كند.
جعفريان ادامه داد: البته يك مشكل ديگر در زمان ما وجود دارد. وقتي از «فکر» کم ميآوريم با «تاريخ» ، هم شکل قصهاي آن جبران ميکنيم و از تاريخ به عنوان يك ابزار سياسي استفاده ميكنيم.
جعفريان که در گفتگو با ايلنا سخن مي گفت، ادامه داد: من تعجب مي کنم چرا از امثال آقاي موسي حقاني که سالهاست در تلويزيون درس مشروطه ميدهند؛ استفاده نشده و از چهرههاي داستانسرا مشورت خواسته شده است که به نظرم آنها نيز اغلب صوري است نه واقعي.
جعفريان در پايان گفت: ميتوان به اين سريال به ديد يك مجموعه سرگرمكننده و تفريحي نگاه كرد نه بيشتر.
http://www.parsine.com/fa/pages/index.php