دوران قاجار در تاريخ معاصر ايران، برههاي سرنوشتساز است. مهمترين مسئله اين دوران، تهاجم بيگانگان به کيان فرهنگي، ديني و سياسي ايران اسلامي است .... با يک بررسي اجمالي، شباهتهاي زير بين دو «تشکيلات» و درواقع: دو «حزب سياسي» بهائيت و فراماسونري در تاريخ معاصر ايران، قابل رديابي و تشخيص است
1 نقش بيگانگان در «کاشت و برداشت» آنها: هر دو تشکيلات، به تحريک بيگانگان در ايران باليده و از حمايتشان برخوردارند. تأسيس (يا دست کم بسط و گسترش) بابيت و بهائيت با مداخلات مستقيم روس و نقشه انگليس صورت گرفت و تأسيس فراماسونري نيز توسط سر گور اوزلي (سفير انگليس در زمان فتحعلي شاه) و سپس مانکجي (افسر اطلاعاتي انگليس در ايران) در بحرانيترين شرايط حاکم بر کشور ما، در نبرد با بيگانگان و نقاهت شديد ناشي از آن، انجام شد.
2. ساختارشکني سياسي: هر دو تشکيلات در ايران به منظور سرنگوني حکومت مرکزي ايران و ايجاد تغييرات گسترده سياسي ايجاد شد: بابيت، با راه اندازي جنگ مسلحانه و طرح ترور دولتمردان و شاه قاجار، و انجمن ماسوني با ترويج تفکرات سياسي غرب و هدايت لژهاي آن ديار.