با سلام وتشكر از شما.
درباره نكات تكنيكي كه فرموديد فعلا اظهار نظري نمي كنم. شايد بعد. قبول دارم كه فيلمبرداري عالي نبود ولي فكر نكنم همه جا افتضاح هم بوده باشد! فكر نمي كنيد كمي غلو در نوشته اتان وجود دارد. بنده هيچ تعلق خاطري جز رشد سينماي متعهد و فهيم مسلمان در كشورمان ندارم و اميدوارم آقاي ورزي يا ساير دوستان سينماگر جوان نيز اگر اين قسمت را مي بينند، از نكاتي كه دوستان نوشته اند استفاده كنند. برخي زواياي انتخاب شده و تصويربرداري ها به غناي تكنيكي كار افزوده بود گرچه برخي ضعف هار ا هم قبول دارم.
اما درباره نكات تاريخي وسياسي كه فرموديد بايد عرض كنم كه:
اولا: قضيه مادر شاه و امير از مطالبي است كهبارها در جمع اساتيد تاريخ معاصر شنيده و در برخي كتب ديده بودم. نمي دانم شما چرا ان را نفي كرده ايد. آقاي ورزي سراغ بي اعتبارترين اسناد نرفته اند و زحمات ايشان در كنار ديدن نكات ضعف بايد قدر دانسته شود. اگر بنا بر تخريب ايشان باشد به خاطر ضعف تاريخ داني امثال ما كه ديگر كسي جرات به خود نمي دهد كه وارد ميدان كارزار شود. اميدوارم كه شمشير شما روبروي سينماي بي محتواي غربگرا و بهايي صفت و البته مدعي هنرداني و روشنفكري، هم چنين تيز باشد.
درباره تاريخ بهائيت و ارتباطش با يهوديت هم پيشنهاد مي كنم برخي منابع را نگاهي دوباره داشته باشيد. بي شك بهائيت مولود خودپسندي امثال علي محمدباب و حسينعلي نوري و جاسوس خانه هاي روسيه و انگليس و يهوديان دنياگرا و زرسالاري چون روچيلد است. نقش استعمار پيوريتاني-يهودي انگليس در تثبيت بهائيت قابل خدشه نيست. اين مطلب در كتاب مهم فلسفه نيكو و كتاب ارجمند خاطرات صبحي و كتب ارزشمند ديگر كه از بهائيان نزديك به بها وشوقي افندي كه بعدا مسلمان شدند و ساير منابع جدي از جمله بهائيان اثر آقاي نجفي به كرات آمده است. نمي دانم قضاوت شما درباره فيلمبرداري هم ربطي به اين قضاوت درباره تاريخ معاصر دارد يا نه.
دوست من، صحبت از تاسيس دولت يهودي در قلب خاورميانه و در سرزمين موعود موهوم يهوديان از حداقل قرن چهارده ميلادي در ميان يهوديان كاباليست اسپانيا و فرانسه و ايتاليا و در قرون بعدي خصوصا در قرن شانزدهم ميلادي در ميان يهوديان ومسيحيان كاباليبست هلند و در قرن هفدهم انگليس و در قرن هيجده و نوزده وبيست در ميان همه انها و يهوديان و پروتستان ها و پيوريتن هاي امريكا مطرح بود تا اينكه با تلاش هاي چند صدساله روچيلدها و ساير خاندان اليگارشي حاخامي در قرن بيستم جواب داد. مطالعه تاريخ را قبل از نوشتن و صحبت كردن بايد جدي گرفت. كتاب پروتستانتيسم، پيوريتانيسم و صهيونيسم مسيحي از نصير صاحب خلق و كتاب تاريخ ناگفته وپنهان امريكا از هارون يحيي و كتاب زرسالاران يهودي وپارسي از عبدالله شهبازي و خواندن دائره المعارف جودائيكا و امركانا و برتانيكا از منابع غربيان در اين زمينه مفيد هستند. البته خوانش منابع كاباليتسي بسيار مفيد خواهد بود. گرچه كمتر آثار فارسي دارند. به فرموده رهبري خواندن تاريخ معاصر واجب است. و ريشه تاريخ معاصر از جنگ هاي صليبي تا كنون است.
در هر صورت با قبول برخي ضعف هاي اين سريال آن را در مجموع بهتر از آثار گذشته آقاي ورزي ديده و در خور ستايش مي دانم. واقعا و بدون تعارف ممنونم. منتظر نظرات بعدي شما هم هستم.