سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه از قبل .... سفینه نجات برای همه بشریت - قسمت دوماز طرف دیگر غرب با بازگشت گسترده مردم دنیا به سوی معنویت رو به رو شده که در راس این موضوع تمایل به اسلام ملاحظه می شود ، پس به زعم زمامداران غربی مردم را باید از اسلام ترساند و چهره‌ای خشن از اسلام و مسلمانان نشان داد. در واقع ساخت فیلم هایی چون "فتنه" از جمله ابزاری است که با آن نوعی بازدارندگی در مقابل اسلام را تجربه می کنند. کاربرد دیگر این گونه اقدامات ، تحریک ساکنین شرق نسبت به غرب است تا آنها نیز برای جنگ مذکور آماده شوند.

نوشته استاد سعید مستغاثی: http://smostaghaci.persianblog.ir/post/404/ 

 

جریانی مثل القاعده که براساس اسناد و مدارک غیر قابل انکار منتشر شده در خود کشورهای اروپایی و آمریکایی ، دست‌پرورده غرب به شمار می آید ، این امکان نمایش چهره ترسناک از اسلام را برای غرب فراهم آورده و انتظار دارند کاربرد اصلی اش یعنی ایستادگی در برابر خیزش اسلامی شرق را رقم بزند .

 نکته مهم در این زمینه آگاهی غرب صهیونی از وقایع آینده است . آگاهی از آخر الزمان و نشانه‌های ظهور در جامعه ما موضوعی است که در غرب بسیار مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته و غربی‌ها با استفاده از این نشانه‌ها نحوه برخورد مطلوب با آینده را طراحی می‌کنند. غرب خود را در برابر مجموعه‌ای به هم پیوسته از جریانات فرهنگی، سیاسی می‌بیند که در شرق جریان دارد و برآن است که به هر شکل و صورت ممکن با آن به مقابله برخیزد. از همین روست که ناگهان بیش از 2 هزار فرقه شبه مذهبی در غرب ظهور می‌کند که در اصل برای مقابله با جریانی طراحی شده اند که نسیم آن از شرق شیعی وزیده و می آید که تاریخ در حال اضمحلال غرب را نابود سازد.

 

رویکرد سوم غرب جدید برای مقابله با شیعه در جهان مسیحی اتفاق می افتد و آن، متشیّع ساختن مسیحیت است. جالب اینکه این تفکر، وقتی با دنیای مسیحی مواجه می‌شود، سعی دارد آموزه‌های شیعی را به نفع خود تغییر داده و مسیحیان را به شکل شیعیان بسیج کند. یکی از استادان و محققان ایرانی پس از سفری پژوهشی به اروپا نقل می کند :

"در کلیسایی از یک کشور اروپایی دیدم که پدر روحانی چیزی می‌خواند و مردم هم سینه می‌زنند! وی در جواب گفت این کار را از شیعیان اقتباس کرده است. این عمل در چند کلیسای دیگر نیز تقلید می‌شد."

 در فیلم "مصائب مسیح" که فیلمی کاتولیکی محسوب می شود ، مشاهده می کنیم از آموزه‌هایی مثل ثاراللّهی بودن، تبرک به خون ، اشک آسمان ومانند آن که ریشه در آموزه های شیعه دارد ، استفاده می‌شود. جدیدترین مورد در این باب ، مستند شبکه abc بود از یک کمپ انجیلی تحت عنوان «بچه‌ها در آتش» که بچه‌های مسیحی را جهت شهادت‌طلبی برای ظهور مسیح آماده می‌نمود.

در عرصه سیاست و اقتصاد غرب جریاناتی وجود دارد که تولیدات سینمایی کاملا با آن متفاوت می نمایاند. چراکه در برابر زایش تاریخ در شرق اقدامی چند وجهی بایستی صورت گیرد که نتیجه آن منجر به جنگی آخرالزمانی موسوم به آرماگدون برای غرب گردد. چرا که غرب برای خروج از بن‌بست امروزین خود در عرصه های اندیشه و فرهنگ بیش از هر مورد ، به یک جنگ نیاز دارد و تمامیت ماشین‌ اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی خود را برای شروع این جنگ به کار گرفته است. برای دامن زدن به این جنگ باید همچون رویارویی جنگ‌های صلیبی ، بار دیگر شرق در برابر غرب بایستد . ولی این جنگ مقدماتی می‌خواهد که هم اکنون غرب در حال زمینه سازی آن مقدمات به سر می برد که تدارک لشکر فرهنگی ، ساخت آثار هنری و تولید فیلم هایی از قبیل "فتنه" از جمله مصادیق آن به حساب می آید.

چند سال پیش در امریکا کتابی با عنوان "A Plan to Divide and Desolate Theology " یا "طرح تفرقه و منزوی کردن دین" منتشر شده است. در بخشی از این کتاب، مصاحبه ای از دکتر مایکل برانت (Michael Brant) به چاپ رسیده که وی در این مصاحبه از اقدامات سازمان سیا برای مبارزه با تشیع پرده برداشته است. مایکل برانت از کارشناسان برجسته دفتر شیعه شناسی سازمان سیا و معاون باب وودواردز (Bob Woodwords) از مقامات سابق سیا بوده است.

براساس گفته های مایکل برانت، سازمان سیا 900 میلیون دلار برای سازماندهی جریان های تخریب و نابودی تشیع اختصاص داده بود. گفتنی است این سازمان در اقدامی هدفمند به فیلتر کردن مطالب بیان شده از سوی این کارشناس سابق خود مبادرت کرد ، به طوری که یافتن مطالب مصاحبه وی در شبکه جهانی اینترنت که غرب مدعی جریان آزاد اطلاعات در آن است، بسیار دشوار می نمایاند و با جستجوهای گسترده و سنجیده در این خصوص تنها   می توان مطالبی را به صورت پراکنده یافت. بخشهایی از این مصاحبه که از منابع مختلف در اینترنت جمع اوری شده به قرار ذیل است. مایکل برانت می نویسد:

"... پروژه شیعه ستیزی در سازمان CIA با اختصاص 40 میلیون دلار آغاز شد. در گردهمایی بزرگ مقامات این سازمان تصویب شد که برای مطالعه مذهب تشیع در اسلام و برنامه ریزی برای هدف قرار دادن آن، گروهی ویژه با عنوان دفترشیعه شناسی در این سازمان آغاز به کار کند و برای شروع کار این دفتر 40 میلیون دلار اختصاص یافت..."

دکتر مایکل برانت در بخش دیگری از اظهارات خود تصریح می کند:

"...پیروزی انقلاب ایران در سال 1979 به منزله زمین لرزه ای در مسیر تلاش های سازمانCIA  بود که این طرح بلند مدت این سازمان که از سالها پیش آغاز شده بود و هدف نهایی آن تسلط برکشورهای اسلامی بود را از هم پاشید. غرب می خواست بر جهان اسلام حاکمیت پیدا کند و ارزشهای مدنظر خود را بر این کشورها تحمیل نماید. در ابتدای امر تصور می شد که انقلاب ایران بخاطر سرکوبگری های شاه است. ظاهراً افراد و شخصیت های مذهبی و دینی ایران یعنی علما از این وضعیت به نفع خود بهره برداری می کردند. با پیروزی انقلاب اسلامی، نفرت از غرب در کشورهای مختلف از قبیل لبنان و پاکستان افزایش یافت و شیعه قوی تر شد. انقلاب سال 1979ضربه های اساسی به خط مشی مورد نظر امریکا برای حاکمیت بر کشورهای اسلامی وارد کرد. بعد از از ناکامی غرب در چند سال اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، برای کنترل این انقلاب و رشد فزاینده بیداری اسلامی و گسترش دامنه نفرت از غرب و ظهور اثرات جوش و خروش انقلابی در شیعیان کشورهای مختلف بویژه عراق، لبنان، کویت، بحرین و پاکستان، مقامات بلندپایه CIA  دورهم جمع شدند. در سال 1983 کنفرانسی تشکیل شد که در آن مقامات بلندپایهCIA  شرکت داشتند. در این جلسات، نماینده دستگاه اطلاعات مخفی انگلیس مشهور به "ام آی 6" (MI6) نیز حضور داشت زیرا انگلیس تجربه زیادی در مطالعه برروی کشورهای اسلامی دارد. در این نشست ها بود که شرکت کنندگان به این نتیجه رسیدند انقلاب ایران فقط نتیجه طبیعی سیاست های شاه نبود بلکه واقعیتهای پشت پرده دیگری نیز مطرح است که همان جایگاه مرجعیت شیعی و شهادت (امام) حسین است..."

مایکل برانت در بخش دیگری از این گفتگو به اهمیت موضوع عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) و عاشورا در تعالیم شیعی پرداخته است.

به گفته این مقام سابق سازمان سیا، عزادارای برای امام حسین سبب می شود احساسات شیعیان به شدت تحریک شود. او می نویسد :

"...شیعیان گردهم جمع می شوند تا یاد (امام) حسین را گرامی بدارند و به یاد واقعه کربلا باشند. در این تجمع یک نفر درباره این فاجعه سخنرانی می کند و چهره ای روشن از واقعه کربلا ارائه می کند. در این مراسم، همه مردم اعم از پیر و جوان برای (امام) حسین و خاندان وی عزاداری و گریه می کنند. سخنران این مراسم و کسانی که در این مراسم حضور پیدا می کنند، اهمیت خاصی دارند و باید به آنها توجه شود. بخاطر همین تجمع و سخنرانی، احساسات شیعیان به گونه ای تحریک می شود که آنها آماده دفاع از حق و راستیو قیام بر ضد ناراستی و بدی می گردند حتی اگر این اقدام به بهای از دست رفتن زندگی شان تمام شود. بنابراین، باید میلیاردها دلار هزینه شود تا نه تنها این سخنرانان بلکه توده های شیعی ربوده شوند(!)..."

مایکل برانت در ادامه می گوید که در این راستا طرح های ذیل مطرح شد:

"...1) در وهله نخست باید شیعیانی که مادی‌گراتر هستند و عقایدشان ضعیف‌تر است، شناسایی شوند. این افراد باید کسانی باشند که تاحدودی مشهور باشند و بتوان از آنها به عنوان منبع مورد رجوع استفاده کرد.از این افرادبرای تأثیرگذاری در شیعیان استفاده می شود.

2) شناسایی و حمایت از سخنران و نوحه سرایانی که اطلاعات درستی درباره عاشورا و اسلام شیعی ندارند.

3) جستجو برای یافتن و شناسایی شیعیانی که به کمکهای مالی یا مادی نیاز دارند و استفاده از آنها برای مبارزه با مذهب تشیع به منظور تضعیف پایه های تشیع و انداختن تقصیر این کار به گردن علما و مراجع شیعی.

4)ترویج شیوه هایی در عزاداری برای (امام) حسین که با عقاید واقعی شیعی منطبق نیست و ترویج شیوه های جدید عزاداری که برضد آموزه های شیعی است.

5) باید عزاداری های شیعیان به گونه ای مطرح شود که تصور شود شیعیان افرادی جاهل و خشونت طلب هستند که می خواهند میان توده های مردم ناآرامی و هرج و مرج بوجود بیاورند.

6) مبالغ هنگفتی برای حمایت از این جریانها هزینه شود و از سخنران هایی حمایت شود که به گونه ای سخن می گویند که شیعیان را افرادی غیرمنطقی جلوه می دهند. با این اقدامات، تشیع مبتنی بر صورت مکتب فکری منطقی، به گونه ای مطرح می شود که فاقد منطق و خرافاتی است. این اقدامات سبب می شود میان شیعیان ناآرامی و هرج و مرج بوجود بیاید و شیعه از درون خالی شود.

7) در نهایت با اقدامی ضعیف به شیعیان حمله شود..."

 

به نظر می آید چنین برنامه و طرح منسجم و سیستماتیکی که صدها میلیون دلار برایش هزینه و سرمایه پیش بینی شده است (و چنین میزان هزینه و سرمایه ای در مجموعه بودجه های محرمانه سازمان CIA بی سابقه می نمایاند) ، نشان از قدرت نفوذ و تاثیر حماسه جاودان عاشورای حسینی پس از گذشت قریب به 1400 سال در میان توده ها و ملت های آزادیخواه و عدالت طلب دارد. و چنین نیروی عظیم معنوی که در این حد و اندازه شگرف ، غرب صلیبی / صهیونی را آشفته و هراسان ساخته است ، قطعا از مایه های فوق العاده و حیرت آوری برای قرار گرفتن در قاب تصویر و تاثیر گذاری هنری را داراست. اگرچه قطعا هیچگاه هیچ قاب و چارچوب هنری نخواهد توانست ، عمق این حماسه را به تصویر بکشد اما می تواند حداقل جرعه ای از آن اقیانوس بی پایان عشق و ایثار را نمایش دهد.

در دورانی که بسیاری از اسطوره های خیالی و جعلی برپرده سینما می تواند ، میلیونها ذهن و فکر را مسحور خود گردانده و تفکرات مخرب صهیونی را به افکار عمومی دنیا ، القاء نماید ، حتی تابش شعاعی هرچند باریک از حقیقت خورشید تاریخ افروز بشریت که خونش در صحرای تفتیده کربلا به تمامی دشت های انسانیت جاری گشت ، می تواند تمامی آن جادوهای خیالی را بسوزاند و واقعیت را به چشمان نابینای ره گم کردگان ، بنمایاند.

این تاثیر را می توان از نتیجه تلاش معدودی از فیلمسازان متعهد در قالب نمایش برخی  فیلم ها و سریال های دینی و تاریخی در دیگر کشورها و سرزمین ها و شیفتگی مردم آن دیارها به بارقه هایی از حقایق الهی که در این آثار نمایانده می شوند ، دریافت.

پس چگونه است ، درحالی که حماسه سرور آزادگان و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، پس از گذر 1400 سال ، هر زمان شعله ورتر از قبل ، جان های شیفتگانش را می سوزاند ،انقلابیون و مبارزان آزادیخواه را شگفت زده و مفتون خویش ساخته و سران و اذناب نیروهای شیطانی را مضطرب و وحشت زده می کند ، سینمای ما ایرانیان به عنوان ملتی که بیش از سایر ملل ، ادعای پیروی از حسین بن علی (ع) دارد ، در هر جشن و سوگی ، به صحرای کربلا گریز می زند و نام مبارک فرزند زهرای اطهر(س) در هر صبح و شام ، زینت بخش حرف و نقلش است ، در برابر چنین حقیقتی ، خاموش و ساکت مانده است؟

چگونه است در حالی که مردم جهان ، خسته و ملول از غوغای سرسام آور رسانه ها ، به راستی تشنه شنیدن و دیدن حقایق جهان اسلام هستند و هرزمان علیرغم فتنه های بی شمار ساحران حاکم بر دنیا ، تمایل بیشتری نسبت به این دین رهایی بخش نشان می دهند ، اما اثری در این باب از سوی فیلمسازان ایرانی ارائه نمی شود؟

اگربنابر آن حدیث معروف براین باور هستیم که حسین بن علی (ع) مصباح هدایت و سفینه نجات برای همه بشریت است ، بایستی اطمینان داشته باشیم که به خواست خدا ، بازگویی قیام و حماسه باشکوه کربلای حسینی با هرزبانی ازجمله تصویر ، تنها راه رساندن پیام عاشورا به مردم ستمدیده همه سرزمین هاست که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

اگرچه ایمان داریم که خداوند خودش حافظ و نگاهدارنده و گسترش دهنده نهضت های الهی است.


نوشته شده در  دوشنبه 89/10/13ساعت  2:41 صبح  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]