سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در فیلم‌های هالیوودی، دربارة پیامبران نوعی رابطه علی و معلولی میان ساده‌لوحی و پیامبری برقرار است.این تلازم جعلی صهیونیستی، باعث می‌شود مخاطب، پیامبران را برتر از خود نداند و جذب آن‌ها نشود؛ در نتیجه وحی را به منزلة یکی از روش‌های معرفت نپسندد.


حمله هالیوود به عصمت پیامبران و حجیت وحی

در فیلم‌های هالیوودی، دربارة پیامبران نوعی رابطة علی و معلولی میان ساده‌لوحی و پیامبری برقرار است. (1) این تلازم جعلی صهیونیستی، باعث می‌شود مخاطب، پیامبران را برتر از خود نداند و جذب آن‌ها نشود؛ در نتیجه وحی را به منزلة یکی از روش‌های معرفت نپسندد و اسیر حس‌گرایی و پوزیتیویسم و عقل معیشت اندیش روزمره – راسیونالیسم- شود.
کنار گذاشتن وحی در زندگی بشری، نتیجه‌ای جز فقر، فساد، تبعیض گستردة جهانی، اختلاف طبقاتی، آلودگی‌های گوناگون و حاکمیت پول و ماشین بر زندگانی آدمی ندارد؛ چنان که اکنون شاهدیم در نبود وحی، بازی‌هایی هم چون آزادی رسانه‌ها، دموکراسی فریبنده، مکتب‌های مادی و غفلت‌های صنعتی و سرگرمی‌های مضر و بی‌فایده، حقیقت تلخ موجود را پوشانده است و مردم دنیا را سرگرم کرده است.
با نگاهی عمیق به استدلال‌های فلاسفه، حکما، متکلمان مسلمان و مسیحی در عصمت پیامبران ثابت می‌شود که پیامبران الهی اگر معصوم نباشند هدف از بعثت آن‌ها محقق نمی‌شود و راهی برای توجیه و گمراهی باقی نمی‌ماند اگر بپذیریم پیامبر اولوالعزمی چون ابراهیم خلیل الله (ع) برای پول و ثروت و از ترس فرعون، حاضر می‌شود همسر خود را خواهر خود معرفی کند و در اختیار فرعون قرار دهد، از کجا معلوم که در فهم و انتقال وحی هم ترس و پول دوستی بر او غلبه نکند؟ از کجا بدانیم که بقیة حرف‌های او هم برای قدرت طلبی و توسعه اموال نبوده است؟
بر اساس برهان‌های عقلی بر عصمت که در کتاب‌های کلامی می‌بینیم،(2) همة پیامبران الهی، حتی پیش از بعثت هم از هر گناه و آلودگی پاک بوده‌اند و عصمت اختیاری بوده است که به دلیل فهم و درک بالای پیامبران که والاترین حکیمان عالم بوده‌اند در آنان ملکه شده است و خداوند هم با علم قبلی به شایستگی پیامبران، آن‌ها را برای انتقال شریعت خود برگزیده و اگر این چنین نبود، مردم نمی‌توانستند به وحیانی بودن سخن پیامبران اطمینان کنند و در نتیجه شریعت الهی قابلیت اجرای خود را از دست می‌داد پس راهی برای دفاع از وحی و شریعت خدا باقی نمی‌ماند، بعثت پیامبران بی‌دلیل می‌شد و حکمت خدا زیر سؤال می‌رفت.
بی‌دلیل نیست در یهودیت و مسیحیت فعلی که خدا هم جسمانی و ناقص تصویر شده است، چهره‌ای مخدوش، گناه کار، ترسو، ساده‌اندیش، پول دوست و شهوتران از پیامبران خدا، نیز تصویر شود. توحید و نبوت دو اصل اساسی هستند که همدیگر را تأیید، تثبیت و تکمیل می‌کنند و با خدشه دار شدن یکی، دیگری هم آسیب می‌بیند. بی‌شک یکی از دلایل اصلی ترویج عصمت نداشتن پیام‌آوران وحی در رسانه‌های صهیونیستی، بی‌اعتبار کردن خداشناسی توحیدی و لزوم زندگی دینی است تا بتوانند قوانین بشری را برای استعمار بشر به او غالب کنند و راه برای ظلم و غارت بیشتر آن‌ها باز بماند.
در یهودیت، شأن نبوت، تا پیش‌گویی یا پادشاهی سکولار و دنیوی کاهش یافته است و در مسیحیت، مسیح را به خدای تجسم یافته فرو کاهیده‌اند و این هر دو، لبة تیز یک قیچی هستند که پیامبری، رسالت و شریعت الهی را از صحنة زندگی بشر خارج می‌کرد و باعث می‌شد وحی به کلی از زندگی بشر خارج شود، ولی با مشکلات جدید، بزرگان جدید غرب، بحث تجربة دینی و تجربة عرفانی (3) را برای وارد کردن دوبارة متافیزیک به زندگی بشر، به راه انداختند که همین هم باعث شد از شأن والای شریعت آوری پیامبران بکاهد و راهی جدید برای نفی شارعیت آن‌ها باز شود تا شیاطین بتوانند وحی را تا حد یک تجربة شخصی فرو بکاهند و خاتمیت را انکار کنند و روشنفکران را پیامبران عصر جدید بنامند به گونه‌ای که رسالت آن‌ها بازگرداندن بشر به دست آوردهای اومانیستی و سکولار غرب است و با بسط تجربة نبوی، راه نفوذ زرسالاران عالم به همة جوامع را هموار کنند.
ژاندارک(4)
ژاندارک ساختة لوک بسون هم یک بازسازی هنرمندانه از اسطوره‌ای فرانسوی بود که با تدوین غیر تداومی خود باعث مبهم کردن فضای فیلم شد. این فیلم با درآمیختن مکاشفه‌های شیطانی و الهام‌های مسیحیایی در ذهن دخترک ستارة فیلم بر نظریه‌های جدیدی که وحی را در حد تجربه‌ای شخصی قبول کرده‌اند، صحه گذاشت. هم چنین به شیطان، قدرتی بخشید که در الهام‌هایی که ژان خیال می‌کرد از سوی خدا و مسیح است، وارد شود.
ژان از کودکی دختری پاک و مؤمن به کلیسات که با هجوم انگلیسی‌ها به روستای سرسبزشان و نابودی آن، کینة آن‌ها را در دل خود می‌کارد. وقتی که سرباز انگلیسی به قصد تجاوز، خواهر ژان – را که جای پنهان شدنش را به ژان داده بود – را در برابر چشمان وحشت زدة ژان کشت، حس انتقام در ژان زنده شد و سپس با اوهام، احساس کرد که خدا – مسیح – به او می‌گوید شمشیر بردارد و به جنگ با ارتش انگلیس برود. پس از چندی ژان، این مسئله را با کشیش روستا در میان گذاشت و کشیش به او سفارش کرد که این مطلب را حتی با والدینش در میان نگذارد. ولی ژان در سال 1429 م. به دور از چشم پدر و مادرش روستای خود – دومری از توابع اورلئان – را ترک کرد و به تنهایی تالیور در نزدیکی شینون – درباره ولیعهد بدون تاج و تخت فرانسه، شارل هفتم – رفت.
کارل یا شارل هفتم که مانند پدرش دهن بین و خوشگذران بود، باعث سلطة انگلیس بر فرانسه شده بود. ژان دارک که به قصر وارد شد، کارل را که به طور ناشناسی در میان افراد پنهان شده بود، را از میان جمعیت شناسایی کرد و اطمینان ولیعهد را به دست آورد و با سپاه کوچکی در نخستین مأموریت خود موفق شد ضرباتی را به سپاهیان انگلستان وارد کند. مردم او را دوشیزة اورلئان خطاب می‌کردند. او باز هم نداهای آسمانی را برای نجات فرانسه می‌شنید. ژان باعث پیروزی فرانسه شد و شارل هم که اکنون احساس می‌کرد یک حامی آسمانی دارد تاج گذاری کرد و پادشاه فرانسه شد. ژان در ادامه به وسیلة انگلیسی‌ها دستگیر شد و به جرم رد صلاحیت کلیسا به دلیل ادعای الهام مستقیم الهی از سوی خدا، محاکمه شد. کلیسای انگلیس هم چنین او را به جادوگری و رابطه با شیطان متهم کرد. پس از ماه‌ها نیز او را مرتد شناختند. ژان که می‌خواست منکر الهام‌های غیبی خود شود و بپذیرد آن‌ها شیطانی‌اند، پشیمان شد و بالاخره به حکم ارتداد در 30 می 1431 م. در سن 19 سالگی در آتش سوزانده شد.
تدوین غیر تداومی لوک بسون، در ابتدا انسان را دربارة الهام وحی به ژان به اشتباه می‌اندازد. در ادامه نیز، مخاطب شک می‌کند که شاید الهامی در کار نبوده و این ذهن انتقام جوی ژان است که او را به برگرفتن شمشیر و قلع و قمع انگلیسی‌ها دعوت می‌کرده است؛ شاید هم شیطان بوده که با سوء استفاده از ضعف زنانه و احساسات کینه توزانة ژان، او را به برگرفتن شمشیر و قربانی کردن عده‌ای انسان و گسترش جنگ فرا می‌خوانده است.
با دیدن این فیلم پرسش‌های زیادی در ذهن مخاطب پدید می‌آید. یکی از منتقدان (5) به برخی پرسش‌ها اشاره کرده است:
1. به استناد کدام علامت محکم و جدی، ژان و امثال وی به این ایمان رسیده‌اند که تا پای سوختن نیز پیش می‌روند؟
2. به گفتة ابلیس از کجا بدانیم که در فیلم ژان دارک لوک بسون، آن نشانه‌های الهام شونده، توهم و تأویل خود ژان نبوده‌اند؟
3. شاید آن شمشیر فقط یک شمشیر جنگاور است که ژان را به توهم منجی بودن و الهام از سوی خدا رسانده است؟
4. عوامل کلیسای انگلیس چگونه به این نتیجه رسیده‌اند که ایمان آن‌ها از ایمان ژان قوی‌تر است و او را می‌سوزانند؟
5. آیا هر کس مجاز است با تکیه به ایمان درونی خود، ایمان دیگری را تکفیر کند؟ آیا خود در معرض تکفیر نیست؟
و ….
بی‌شک مخاطب غربی و مسیحی که مسیحیتش بر اساس عقل نیست و هم چنین مخاطب ایرانی و مسلمان عوام، که دینداری‌اش تقلیدی است پاسخ این پرسش‌ها را در نمی‌یابد؛ در نتیجه، در اصل لزوم ایمان به وحی و مسیح و سپس در اصل رسالت پیامبران و این که ملاک تمایز رسالت الهی و مکاشفة شیطانی چیست، شک می‌کند، ولی مخاطب فهیم مسلمان که اصول دینش نه از روی تقلید که پس از جست‌وجو به دست آمده، به راحتی با ملاک‌های عقل سلیم و به دور از شهوت، تشخیص می‌دهد که مکاشفاتی که با نص صریح شرعی و عقل سلیم منافات دارد، شیطانی است. جنگ اگر در مقابله با ظلم باشد، مقدس است و اگر بی‌منطق باشد، نامقدس و آدم کشی است. افزون بر این نشانه‌ها، لزوم وجود نبی و نقص تجربة عقلی بشر، بسیار روشن است. با استناد به آیه‌های محکم الهی که در آن شیطان از دست یابی به بندگان مخلص الهی منع شده است،(6) هیچ خدشه‌ای در درستی فهم و ابلاغ وحی از سوی پیام‌آوران حق وارد نمی‌شود.
در اسلام، بر خلاف مسیحیت و کلام جدید که ایمان را در حد یک تجربة درونی شخصی فرو کاهیده‌اند، ایمان پشتوانة عقلی و معرفتی دارد و ایمان، حکم و عقل در یک راستا هستند نه این که با هم ناسازگار یا در ستیز باشند.
البته این انحراف‌ها در بحث تبیین وحی و الهام و خلط آن با تجربة شخصی فراگیر در اوان مسیحیت و انحراف‌های ضد عقل آن ریشه دارد. پس از معراج عیسی روح الله (ع) و حاکمیت تفکر پولسی شده در مسیحیت بود که اندیشه‌های سه گانه پرستی و تجسد خدا از اقوام دیگر در میان مردمان راه پیدا کرد و پس از تخریب ستون توحید، نبوت را هم بی‌معنا کرد. مسیح، پسر خدا شد که با تجربة شخصی خود دریافت که باید فدای گناه ازلی شود تا ایمان داران به او بخشیده شوند. البته هالیوود بحث مکاشفه‌های شیطانی و تجربة دینی غلط را در خود مسیح هم در فیلم آخرین وسوسة مسیح به وسیله مارتین اسکورسیزی به تصویر کشید. در این فیلم موهن، این پیامبر گران قدر الهی، فریب شیطان که خود را به صورت دختر جوانی در آورده است، می‌خورد و از صلیب به زیر می‌آید و با فاحشه‌ای ازدواج می‌کند، بچه‌دار می‌شود و حرف‌های مبلغی مسیحی را انکار می‌کند. در انتها، با تلاش یهودای اسخریوطی – خائن – به اصل خود باز می‌گردد و توبه می‌کند و به صلیب باز می‌گردد و فدا می‌شود. این فیلم، حتی از مسیحیت پولسیزة فعلی هم رد شد و مورد انتقاد جهان مسیحیت قرار گرفت، ولی بالاخره وحی و الهام الهی را به شدت زیر سؤال برده و خدای مسیحیان – مسیح – را هم مصون از فریب شیطان ندانست. حالا شما خود قضاوت کنید مخاطب بی‌دفاع فیلم‌های سینمای غرب که پیامبر و مقدساتش تحت تأثیر مکاشفه‌ها و فریب‌های شیطان هستند، به کدامین راه خواهد رفت؟
پرسش:هیچ گاه از خود پرسیده‌اید این چه سری است که قدرت مؤثر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بیش از یک و نیم میلیارد مسیحی دنیا از قدرت سیزده میلیون یهودی جهان کمتر است؟
تبلیغات جهانی، مصائب مسیح یهودی و خاتم پیامبران
زمانی که فیلم جنجالی مصائب مسیح را حدود 4600 سینما در آمریکا و کانادا به نمایش گذاشتند،(7) این پرسش در ذهنم برجسته شد که مگر بیشتر سینماداران بزرگ آمریکای شمالی، صهیونیست‌ها و یهودیان نیستند؟ پس چگونه فیلمی که ظاهراً ضد یهودی است، در این همه سینما، با هم پخش شد؟ اعتراض‌های برخی یهودیان علیه این فیلم را باور کنم یا همکاری گستردة یهودیان ثروتمند و صاحبان سینماهای زنجیره‌ای و تبلیغات جهانی با عوامل فیلم را؟ به راحتی سینماداران و اربابان رسانه در آمریکا، می‌توانستند نگذارند این فیلم پخش شود. درست مثل پویانمای محمد، خاتم پیامبران(8) که با تلاش شرکتی با مالکیت یک عرب در هالیوود ساخته شد و پیش از 11 سپتامبر 2001 تکمیل شده بود و بنا بود در 2002 اکران شود؛ ولی به خاطر نیاز غربی‌ها و حاکمان صهیونیست کاخ سفید و هالیوود به ایجاد فضای اسلام هراسی پس از 11 سپتامبر، بزرگ‌ترین دارندگان سالن‌های سینمایی زنجیره‌ای آمریکا مثل شرکت‌های لوییوز و ای. ام. سی این فیلم را تحریم کردند. حتی تلاش‌های موفق الحریثی رییس شرکت بدر اینترناشنال(9) که تولید کنندة این فیلم بود، برای به خدمت گرفتن شرکت آیکن پروداکشنز،(10) تهیه کنندة فیلم جنجالی مصائب مسیح نیز بی‌نتیجه ماند.
سرانجام، الحریثی در سال 2005، اسامه جمال رییس شرکت تولید و بازاریابی فیلم فاین میدیا گروپ(11) را برای بازاریابی و پخش این فیلم در کانادا و آمریکا استخدام کرد. تحریم شرکت‌های بزرگ لوییر و اس. ام. سی هم به حوالی سال 2005، مربوط می‌شود. بالاخره با تلاش این شرکت عربی، بنا شد فیلم به مدت یک هفته، هم زمان با عید سعید فطر، به مدت یک هفته در کمتر از صد سینمای آمریکا 93 سالن و برخی سینماهای کانادا به نمایش درآید. (12) آیا واقعاً می‌توان پذیرفت که مصائب مسیح که به طور هم زمان از تبلیغات سرسام آور بهره جست و در 4600 سینما به نمایش درآمد – حدود 50 برابر بیشتر از انیمیشن مذکور – ضد یهودی بوده است؟
بی‌شک باید با تأمل بیشتری با این اثر مسیحی – کاتولیکی برخورد کرد. چه چیزهایی در این فیلم پر سر و صدا بود که با وجود مخالفت برخی یهودیان، سران هالیوود و ابرشرکت‌های سینمادار آمریکا، آن را چنین تحویل گرفتند؟ آیا مخالفت برخی یهودیان صوری نبود؟ چرا هم زمان، برخی خاخام‌ها از پخش آن حمایت کردند؟(13) شاید با نگاهی به مضمون‌های اصلی طرح شده در این فیلم، پاسخ این پرسش‌ها داده شود.
در مصائب مسیح، گرچه عده‌ای از یهودیان، مسبب قتل مسیح (ع) معرفی شده‌اند، ولی برخی دیگر از کاهنان و بزرگان دینی یهود، جلسة سنهدرین را ترک کردند و به این محاکمه معترض بودند. افزون بر این که همان عده از روحانیان یهود هم که باعث تصلیب وی شدند، در فیلم با ظرافت تبرئه می‌شوند؛ زیرا آن‌ها ابزار اجرای مشیت الهی در تصلیب جبری مسیح(ع) بوده‌اند و از سویی مردم بیت‌المقدس هم تصلیب او را از سران خود می‌خواستند و در پزهای روشن فکری لیبرال، باید به دموکراسی احترام گذاشت. آن‌ها که با سینمای مسیحی آشناترند، به راحتی این تبرئة یهود و یهودای خائن را در فیلم‌های دیگری چون آخرین وسوسة مسیح هم دیده‌اندکه چطور اینان تنها ابزارهایی برای اجرای تقدیر الهی معرفی می‌شوند، نه ظالمان دنیاپرستی که به خاطر حفظ قدرت و موقعیت دنیوی خود از دین سوء استفاده می‌کنند. همین که در این فیلم، عیسی را فردی سکولار، غیر سیاسی و ذلت پذیر می‌بینیم، موضع ما را تقویت می‌کند. البته اگر اضافه کنیم که برخی منتقدان در تحلیل مصائب مسیح این نقد را داشتند که در فیلم بیشتر خشونت و شکنجه مطرح بود نه بررسی دلیل سیاسی – اجتماعی تصلیب ادعایی خود نپرداخته است و با پررنگ کردن مشیت گرایی، ذلت پذیری و سکولار بودن مسیح و اتخاذ شیوة بودایی – هندویی مبارزة مسالمت آمیز و منفی،(14) در مسیر کلان اربابان هالیوود قدم برداشته است و همین دلایل است که باعث می‌شود این فیلم همزمان در 4600 سینما نمایش داده شود و فروش خیره‌کننده‌ای داشته باشد. برخی منتقدان با دقت چنین نتیجه گرفته بودند که سروصداها هم به نفع فیلم تمام شد و فروش آن را مضاعف کرد. (15)
این فیلم آموزة پولسی، یونانی، بت پرستانة سه خداگرایی(16) را بارها تکرار کرد و هرچه بیشتر موضع رسمی سه اقنوم گرایی تقویت شد، ستون ضعیف توحید را در مسیحیت فرو ریخت. ستونی که برخی دانشمندان منصف مسیحی چون توماس میشل(17) در حال بازسازی آن بودند و این به نفع اربابان کلیسا و هالیوود نبود. زیرا نفع آنان در گمراهی مردم و عقیدة خرافی تثلیث بود نه پر رنگ شدن خط توحید و ظلم ستیزی و عقلانیت مسیحیان دنیا.
دلیل دیگری که می‌توان برای تأیید این فیلم به وسیلة یهودیان زیرک دنیاپرست آورد، این است که در فیلم، آشکارا با استفاده از زبان عبری و نمادهای عبرانی، فرهنگ عبرانی فلسطین در قرن اول میلادی تقویت می‌شد و فیلم به طور ضمنی بر ریشه‌دار بودن فرهنگ یهودی در فلسطین و ذوب بودن مسیح و یارانش در شریعت، آداب، سنن، زبان و فرهنگ یهودی صحه می‌گذاشت. انگار سازندگان و تبلیغات‌چی‌های فیلم، ادامه دهندگان راه مارتین لوتر و کتاب معروفش مسیح، یهودی زاده شد (1523 م) هستند. اگر کسی بگوید چنین نیست، این پرسش بی‌پاسخ می‌ماند که اصولاً چه نیازی برای استفاده از زبان عبری در فیلم وجود دارد؟ مگر تا کنون فیلم‌هایی که دربارة حضرت عیسی بن مریم (ع) ساخته شده‌اند، با زبان انگلیسی نتوانسته بودند منظور خود را برسانند؟ شاید گفته شود که کارگردان می‌خواسته واقع‌گرایی فیلم را بالا ببرد و البته با کمی تأمل، در این پاسخ، شاهدی محکم بر ادعای ما وجود دارد، زیرا واقع‌گرایی همان عبری گرایی است(18) و حاکمیت روح شریعت یهودی بر عیسی در این فیلم هم مویدی بر ادعای ماست، زیرا می دانیم در تاریخ، کسی که شریعت را از مسیحیت زدود و شریعت یهود را بر آن حاکم کرد، پولس بود؛ عالمی درباری و یهودی که ادعای مسیحیت کرد و تثلیث، الوهیت عیسی، جسمانیت خدا و الغای شریعت موسوی و ذلت پذیری و برخی دیگر انحراف‌های مسیحیت را پایه‌گذاری کرد(19) و با جانشین به حق عیسای نبی(ع) یعنی پطروس رسول یا پیتر مقدس (ع) مخالفت‌های زیادی داشت و به عبارتی، جانشینی پیامبر خدا را از او غصب کرد. (20)
پاورقی‌ها:
1. چرا هالیوود پیامبران را مسخره می‌کند؟ پیشین.
2. راه و راهنماشناسی معارف قرآنی 4 و 5 علامه محمدتقی مصباح یزدی. نشر مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره). قم. چاپ دوم. پاییز 1379. فصل عصمت. ص 147 و هم چنین بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقاید الامامیه. شیخ محمدرضا مظفر. محاضرات استاد سید محسن خرازی. جزء اول. مؤسسه النشر الاسلامی. التابعه لجامعه المدرسین بقم المقدسه. چاپ ششم. 1420 ه. ق. عقیدتنا فی عصمه الانبیاء. ص 246.
3. عبدالحسین خسروپناه. کلام جدید مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزة علمیة قم. چاپ اول. پاییز 1379. قم. ص 293.
4. ژان دارک (Jeanne dArc) اثر لوک بسون فرانسوی (Luk Besson) با نام کامل فرستاده، داستان ژان دارک (The Messenger:The Story of Joan of Arc) محصول سال 1999 می‌باشد. این اثر چندمین فیلمی است که دربارة این دختر فرانسوی، در قرن بیستم ساخته می‌شود. اولین نسخة فیلم ژان دارک با نام مصائب ژان دارک (Lapassion de JeanedArc) در سال 1927 به صورت سیاه و سفید توسط کارل تئودور درایر ساخته شد و در 1928 در پاریس به مدت 110 دقیقه اکران شد فیلم دیگر ژان دارک با بازی اینگرید برگمن در نقش ژان توسط ویکتور فلمینگ – کارگردان بر بادرفته – در سال 1948 ساخته شد. برتولت برشت شاعر و نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر آلمانی (1956-1898) هم بر اساس داستان این قهرمان باکرة شجاع فرانسوی، نمایشنامه‌ای تراژیک به نام ژان دارک نوشته است. فیلم دنباله‌دار ژان: دختر جوان هم در سال 1993 با بازی ساندرین بونر ساخته شد. در سال 1996 نیز خانم کاترین بیگلو، لوک بسون را مدیر تولید پروژه‌اش – ژان دارک – کرد ولی به دلیل اختلاف با هم بر سر انتخاب نقش اول دو فیلم ساخته شد که 1998 فیلم ژان دارک خانم بیگلو به نقش اولی میراسوروینو پخش شد و 1999 فیلم لوک بسون به نقش اولی میلا یوویچ پخش شد.
5. حسین پورستار در مطلبی با نام آیا همه چیز تمام شد؟ در وبلاگ www. poorsattarkhodam. persian blog. com به تاریخ 2/5/1385.
6. شیطان در قسمی اعتراف کرد که: فبعزتک لاغوینهم اجمعین الاعبادک منهم المخلصین یعنی: به عزت و جلال تو (خدا) سوگند که همگان را گمرا خواهم کرد مگر بندگان مخلص (خالص شده) را سورة ص. آیة 83.
7. جنجال‌هایی که به نفع فیلم تمام شد. مجلة دنیای تصویر، شمارة 130. خرداد 1383. ص 69.
8. فیلم Muhammad the last prophet به کارگردانی یکی از کارگردان‌های خوب والت دیسنی به نام ریچارد ریچ که سال 2001 پی از حملات 11 سپتامبر، ساخت فیلم را تمام کرد. تهیه کنندة فیلم، موفق الحریثی رییس شرکت بدر انیترنشنال (Badr international) بود و فیلم حدود 12 میلیون دلار خرج برداشت و در سال 2004 پس از تحریم‌های فراوان شرکت‌های توزیع و پخش فیلم و موانعی که بر سر راه نمایش عمومی فیلم ایجاد شد، شرکت مستقل فاین میدیا گروپ (Fine media Group) به ریاست اسامه جمال پخش آن را به عهده گرفت. این انیمیشن نود دقیقه‌ای مورد تأیید الازهر هم واقع شد. ضمناً یک نسخة عربی هم به تولید شرکت البدر، به ریاست محی‌الدین السعدیه رسید.
9. Badr International co.
10. Icon productions co.
11. Fine Media Group.
12. آخرین پیامبر. با شکوه و زیبا. منبع پیشین.
13. حتی تظاهراتی علیه فیلم توسط یهودیان سامان داده شد و به دلیل این که پدر مل گیبسون نقدهایی به هولوکاست داشته است، زخم‌های کهنه‌ای تازه شد؛ برخی یهودیان از فیلم حمایت کامل به عمل آوردند و اتهام کشتن مسیح را به برخی علمای دنیاپرست یهود و رومیان متوجه دانستند.
14. دربارة ترویج فیلم از شیوة بودایی – هندویی گاندی که روش مبارزة منفی بود، نک: تحلیلی بر فیلم‌نامة مصائب مسیح، چون بره‌ای راهی مسلخ. اشکان راد. مجلة فیلم نگار. شمارة 22. تیر 1383. ص 48.
15. جنجال‌هایی که به نفع فیلم تمام شده. منبع پیشین.
16. دربارة تأثیرات پولس از بت پرستان نک: مسیحیت شناسی مقایسه‌ای، محمدرضا زیبایی نژاد. نشر سروش. چاپ اول. سال 1382. تهران. ص 91 به بعد.
17. کلام مسیحی. توماس میشل. حسین توفیقی. نشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب (نشر ادیان). چاپ اول. 1377. هم چنین در رابطه با مسیحیان مخالف تثلیث نک: تاریخ جامع ادیان. جان بایرناس. علی اصغر حکمت. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. چاپ سیزدهم. بهار 1382. تهران. ص 681. در این منبع می‌خوانیم:میکائیل سروتوس اسپانیایی، رهبر فرقة اونیتارباتیسم یکی از فرقه‌های پروتستان مشاهده کرد که پس از مطالعة دقیق صحف عهد جدید، مسئلة تثلیث که بر حسب اعتقادنامة نیقیه برای عموم مسیحیان امری مسجل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد که این عقیده، کفر محض و باطل است. سپس رسالة دربارة خطاهای تثلیث در 1531 منتشر کرد.
متأسفانه در 1553 خود پروتستان‌ها او را زنده زنده در آتش سوزاندند. امروزه در لهستان و ترانسیاوانی پیروان عقاید او که مخالف تثلیثند، یافت می‌شوند.
18. زبان. راهی برای نفوذ صهیونیسم. پیشین.
19. تاریخ جامع ادیان. منبع پیشین. ص 616.
20. تبار انحراف. پژوهش و نشر مؤسسه اطلاع رسانی و مطالعات فرهنگی لوح و قلم. چاپ یکم. پاییز 1383. قم. ص 191. با نام مسیحیت پولسی: عملیات یهود برای تخریب دین مسیح و هم چنین در تاریخ جامع ادیان، ص 616 به اختلافات پولس و سایر حواریون اشاراتی شده است.
............................................................................................. 
نویسنده: محمدحسین فرج‌نژاد، کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما، چاپ شده در ماهنامه رواق هنر و اندیشه، مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما، شماره 22، به نقل از سایت خبرگزاری فارس،گروه دیدگاه،حوزه سیاسی امنیتی 87/07/03 - 17:37 شماره:8707020263


نوشته شده در  یکشنبه 88/12/9ساعت  5:13 عصر  توسط عضو گروه شهیداوینی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سواد رسانه ای درحوزه:تحلیل و برررسی شبکه های اجتماعی و موبایل
معرفی تفصیلی کتاب «اسطوره های صهیونیستی در سینما»
نقد وبررسی چند فیلم ایرانی جدید توسط سعید مستغاثی
نقد وبررسی ابعادشخصیت مرد درسینمای ایران/بررسی\تسویه حساب\
نقد و بررسی انیمیشن ظهور نگهبانان/ rise of guardian
مروری بر فیلم های بازگوکننده جنایات صهیونیسم غاصب درفلسطین اشغال
حقیقتاچرارسانه های آمریکایی نسبت به ایران،اینقدر کینه جو هستند؟!
هالیوودوبازنمایی محرف تاریخ واندیشمندان ایرانی-نقدفیلم پزشک
بررسی سینمای اسراییل[غاصب]:شرق،غرب وسیاست بازنمایی
آشنایی با الکس جونز اندیشمند و منتقد ومستندساز آمریکایی...
[عناوین آرشیوشده]